پس از وقفهای شش ماهه، نزدیک به ماه است که نگاهها به وین پایتخت اتریش و هتل «کوبورگ» دوخته شده تا سرنوشت مذاکرات لغو تحریم در دولت سیزدهم ایران مشخص شود؛ مذاکراتی که تیم دیپلماتیک دولت دکتر رئیسی از دور هفتم (۸ آذر) مسئولیت آن را بر عهده گرفت و آن دور تا ۲۶ آذر ماه ادامه یافت.
اینک در آستانه دور هشتم مذاکراتی قرار داریم که در روزهای آتی ازسر گرفته خواهد شد. «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام پنجشنبه دوم دیماه در یک پیام توئیتری اعلام کرد که دور جدید گفتوگوهای وین دوشنبه آینده (ششم دی/ ۲۷ دسامبر) از سر گرفته میشود.
در چند قدمی ازسرگیری مذاکرات، تیم بایدن اگرچه همچنان از ابزارهای دوگانه «دیپلماسی» و «تحریم» با هدف عقب نشاندن تهران از مطالبات خود بهره میگیرد اما ابایی از اعتراف به اشتباه بزرگ آمریکا در برجامشکنی ندارد.
در چند قدمی ازسرگیری مذاکرات، تیم بایدن اگرچه همچنان از ابزارهای دوگانه «دیپلماسی» و «تحریم» با هدف عقب نشاندن تهران از مطالبات خود بهره میگیرد، اما ابایی از اعتراف به اشتباه بزرگ آمریکا در برجامشکنی ندارد.
اعتراف کاخ سفیدنشینان به اشتباه بزرگ ترامپ
در آستانه مذاکرات دور هشتم، اعتراف «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا نسبت به خطای راهبردی ترامپ خبرساز شده است؛ اعترافی که به دلیل تبعات و هزینههای ناشی از برجامگریزی آمریکا نه اولین بوده و نه آخرین خواهد بود.
بلینکن به تازگی در یک کنفرانس خبری ضمن انتقاد از تصمیم دولت قبلی این کشور برای خروج از توافق هسته ای، اظهار کرد: ما اکنون به خاطر یکی از چیزهایی که به گمانم از بدترین تصمیمات اتخاذ شده در سیاست خارجی آمریکا در یک دهه اخیر بوده است، در موقعیت فعلی قرار داریم و آن تصمیم خروج از توافق هسته ای ایران، برجام بوده است، توافقی که برنامه هسته ای ایران را محدود کرده بود.
همزمان «میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه در نهادهای بین المللی مستقر در وین در توئیتی خروج آمریکا از توافق هستهای ۲۰۱۵ را به نوعی خودزنی تشبیه کرد و نوشت: در واقع! تصمیم برای خروج از برجام مثل شلیک به یکی از پاهای آمریکا بود حال فرقی نمیکند که پای چپ بود یا پای راست.
از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ که برخلاف هشدارهای اعضای برجام و انتقادات بینالمللی، ترامپ به صورت یکجانبه از توافق هستهای خارج شد و به اعمال تحریمها در قالب کارزار «فشار حداکثری» اقدام کرد اما هیچکدام از اهداف کاخ سفید چه در زمینه تغییر رفتار ایران در منطقه و یا در مورد امضای توافق ثانویه محقق نشد.
آمریکا به اعمال تحریمها در قالب کارزار «فشار حداکثری» اقدام کرد اما هیچکدام از اهداف کاخ سفید در زمینه تغییر رفتار ایران در منطقه و یا در مورد امضای توافق ثانویه محقق نشد.
ناکامی ترامپ در مواجهه با ایران تا جایی پیش رفت که حتی عالیترین مقامات او سرپوشیده به این شکست اذعان کردند. پس از پایان دولت ترامپ و شکست وی در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، «مایک پمپئو» وزیر خارجه او به ناتوانی آمریکا در برابر ایران اعتراف کرد و گفت: «در خصوص وادار کردن ایران به کوتاه آمدن و وارد شدن شان به توافقی که واقعاً مانع از دستیابی به سلاح هستهای شود، تمام آنچه که امیدوار بودیم بهدست میآوریم، حاصل نشد.»
میانه اسفندماه پارسال نیز مدیر تحقیقات انستیتو واشنگتن بر ناکارآمدی تحریم و فشار بر ایران مهر تایید زد و گفت که «تحریمها اقتصاد ایران را به سمت غیرنفتی شدن برده. هر چه اقتصاد ایران از نفت فاصله بگیرد تحریم آن سختتر شده و حمایت بینالمللی از آن کمتر میشود! قابلیتهای موشکی و پهپادی ایران تهدیدی حیاتی برای دشمنان این کشور است. خبر بد این که در فناوریهای مختلف هم خیلی خوب دارند پیشرفت میکنند.»
چرا خروج آمریکا یک راهبرد شکست خورده است؟
از نگاه ناظران بنا به دلایل و پارامترهای مختلف میتوان به این نتیجه رسید که خروج آمریکا از برجام و راهاندازی کارزار فشار حداکثری ترامپ شکست خوردهاست.
۱. تکیه بر تحریم بدون حصول نتیجه
تحمیل ۴ تحریم اقتصادی علیه افراد و نهادهای ایران آن هم در یک ماه (آبان) از تداوم سیاست فشارحداکثری علیه تهران نشان دارد
تحریم به عنوان یک ابزار برای فشار به طرف مقابل تنها یک وسیله است نه هدف. این در حالی است که فشار و تنگناهای اقتصادی آمریکا علیه ایران اگر در نابسامانیهای کنونی کشور بیتاثیر نبوده اما به رفتار تقابلی تهران دامن زدهاست. متاسفانه دولت بایدن نیز به رغم تاکید بر احیای برجام در همان مسیر ترامپ قدم گذاشته است که تحمیل ۴ تحریم اقتصادی علیه افراد و نهادهای ایران آن هم در یک ماه (آبان) از تداوم سیاست فشارحداکثری علیه تهران نشان دارد؛ موضوعی که کلاف درهم پیچیده مذاکرات را پیچیدهتر و احیای برجام را دشوارتر خواهد ساخت.
۲. سرعت گرفتن قطار هستهای ایران
از اردیبهشت ۱۳۹۸ همزمان با نخستین سالروز خروج آمریکا از برجام، ایران در گامهای پنچگانه از تعهدات خود در برجام کاست. البته این گامها در بازههای زمانی مشخص برداشته میشد و قبل از اجرا، آژانس و طرف غربی از سوی ایران در جریان قرار میگرفتند. گامهای کاهنده ایران پاسخی به برجامگریزی آمریکا و عدم اجرای تعهدات از سوی طرفهای اروپایی بود.
به موازات تشدید تحریمهای غرب، ایران نیز به فعالیتهای هستهای گذشته برگشت که غنیسازی ۲۰ و ۶۰ درصدی و بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته در این راستا قابل ارزیابی است. اینک طرف غربی به تکاپو افتاده تا فعالیتهای هستهای ایران را به مدار گذشته بازگرداند اما این امر مستلزم لغو کامل تحریمها و بازگشت آمریکا به اصل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ است.
در دوره «یوکیا آمانو» مدیرکل قبلی آژانس، او دست کم ۱۷ گزارش از فعالیتهای هستهای ایران منتشر کرد که در همه آنها، پایبندی تهران به توافق به چشم میخورد.
ایران در دوره پسابرجام زیر شدیدترین نظام بازرسی قرار داشت و تهران افزون بر اجرای پادمان به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفت. در دوره «یوکیا آمانو» مدیرکل قبلی آژانس، او دست کم ۱۷ گزارش از فعالیتهای هستهای ایران منتشر کرد که در همه آنها، پایبندی تهران به توافق به چشم میخورد.
۳. شکست پروژه ائتلافسازی علیه ایران
یکی از راهبردهای ترامپ با خروج از برجام، ائتلافسازی علیه ایران در منطقه و عرصه بینالملل بود. خودداری کشورهای عضو شورای امنیت از جمله متحدان اروپایی از تصویب قطعنامه ضدایرانی نشان داد که ترامپ، آمریکا را از لحاظ سیاسی به لبه پرتگاه کشانده است. همزمان با رسوایی ترامپ در سازمان ملل، تلاش تیم ترامپ برای ایجاد ائتلاف منطقهای راه به جایی نبرد. امروز ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس فصل جدیدی از مناسبات را آغاز کردهاند، به طوری که در روزهای اخیر شاهد برگزاری چهارمین دور از گفت وگوهای تهران و ریاض برای ترمیم روابط بودیم.
۴. بدبینی به غرب و نگاه تهران به سمت شرق
در فضایی که آمریکا از توافق خارج شد، تهران اهداف خود را خارج از محدوده اروپا و آمریکا جست وجو کرد که از نگاه ناظران به تقویت نگاه به شرق منتهی شد. سند راهبردی ۲۵ ساله ایران با چین و ۲۰ ساله با روسیه و نیز عضویت دائم در سازمان همکاریهای شانگهای در این راستا قابل ارزیابی است. در همین پیوند، رهبر معظم انقلاب مردادماه امسال در آخرین دیدار دولت دوازدهم بر استفاده از «تجربههای دولتهای یازدهم و دوازدهم در آینده» تاکید کرد و گفت: «یک تجربه بسیار مهم در این دوران عبارت است از بیاعتمادی به غرب که آیندگان باید از آن استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد و آنها کمک نمیکنند و هرجا که بتوانند ضربه خواهند زد و اگر جایی هم ضربه نمیزنند به این دلیل است که نمیتوانند.»