به گزارش خبرآنلاین، محمد مسجدجامعی درباره زمینهها و پیامدهای راستگرایی چین گفت: راستگرایی سیاسی چین عمدتاً ناشی از دو عامل است: چنانکه گفتیم عامل اول واکنش به زبان تهدیدآمیزی که از جانب رقبایش وجود دارد، و عامل دوم و مهمتر، رشد سریع اقتصادی و علمی و صنعتی و تکنولوژیکی این کشور است. این عوامل به طور طبیعی حاکمیت چین را به سوی مواضع سیاسی راستگرایانه میکشاند. به طور کلی، هنگامی که رژیمها رشد مییابند و رشدشان برای آنها موقعیت ایجاد میکند و احساس خوداتکایی و سرفرازی و سربلندی و شکوه و اقتدار در آنها تقویت میشود، تمایل به جاهطلبی پیدا میکنند و این جاهطلبی خود مهمترین زمینهساز راستگرایی است. البته در اینجا راستگرایی سیاسی مورد نظر است.
وی افزود: به طور خیلی خلاصه، هدف راستگرایی سیاسی این است که در نظام بینالملل، خود را بالاتر از آن چیزی که معمولاً بوده و میپنداشتهاند، قرار دهد. به همین ترتیب در حوزه منطقهای. مثلاً کشوری مانند هند و یا مراکش وقتی قوی میشود، نسبت به همسایگان خویش با لحن تندتر و تحکمآمیزتری برخورد میکند. البته در مورد چین مسئله فقط منطقهای نیست و قضیه فقط این نیست که برخوردش با ژاپن و کره و فیلیپین و ویتنام تحکمآمیزتر میشود. به واقع، حجم و وزن و ابعاد چین به مراتب بیشتر و بزرگتر از این حرفهاست و خوداتکایی و ابراز وجودش در سطح بینالمللی کاملاً احساس میشود. میبینید که علیرغم تحریمهای زیادی که آمریکا علیه ایران اعمال کرد، و با اینکه ایران در منطقۀ جغرافیایی چین نیست، ولی چین خود را در حد و اندازهای احساس میکند که به آمریکا اجازه ندهد که در همۀ زمینهها همۀ خواستههای خود را در مورد ایران و تحریمهای ایران به او تحمیل کند. البته چین خوب میداند که تا چه اندازه قدرت مانور دارد و عملاً فراتر از آن نمیرود. بنابراین حالت خوداتکایی و عدم قبول فشار دیگران از سوی چین به خارج از منطقۀ خودش هم سرریز میشود. و حتی هند را هم تحت فشار قرار میدهد. چین در مدت اخیر بخشهایی از کشمیر را که به لحاظ تاریخی از آن او بود و انگلیسها به هنگام حضورشان در هند از او جدا کرده بودند، به تصرف درآورد و هندیها را در مقابل عمل انجام شده قرار داد.
وی ادامه داد: یکی دیگر از پیامدهای راستگرایی تمایل به استفاده از زور است که البته این را فعلاً در مورد چین نمیتوان گفت. با این حال، چینِ 2021 غیر از چین ده سال و یا بیست سال پیشتر است و به دلیل رشد اقتصادی چشمگیر و تبدیل شدنش به اقتصاد دوم جهان و با استفاده از موقعیت مقبول جهانی و سنگینتر شدنش و با توجه به این واقعیت که دیگر نیازی ندارد که دیگران تأییدش کنند، وزن بینالمللی بسیار بیشتری به دست آورده است. و این به طور طبیعی پیامدهایی دارد، و از جمله اینکه سایر کشورها موقعیت مهم سیاسی و سنگینیاش را حس میکنند. البته عنایت داشته باشید که چنین سنگین شدنی خاص چین است و در کشورهایی مانند آلمان یا ژاپن، هر اندازه هم که رشد کنند، اتفاق نمیافتد.
مسجدجامعی افزود: در خصوص راستگرایی سیاسی چین چند موضوع دیگر نیز وجود دارد که در رأس آن تایوان است. چین حساسیت فوقالعاده زیادی نسبت به مسئلۀ تایوان دارد و رقبای چین که به این مسئله حساسند، بیانشان در این مورد کاملاً ضدچینی است. این قضیه در راستگرایی سیاسی چین خیلی تأثیرگذار بوده است.نکتۀ بعدی اینکه در چین، حزب کمونیست که همۀ مسائل را در اختیار دارد، دارای دو بخش نیرومند سیاسی و نظامی است. چنانکه از متخصصان ژئوپلیتیکی و سیاسی اروپایی شنیدهام، تهدیدهایی که علیه چین وجود دارد، منجر به نفوذ بیشتر بخش نظامی در مجموع حاکمیت چین میشود؛ یعنی بخش نظامی عملاً فعالتر میشود و حرفهایش بیشتر خریدار پیدا میکند و در نتیجه نفوذش بیشتر میشود.
وی در پایان گفت: رویهمرفته، شرایط داخلی و بینالمللی چین بهگونهای است که روند راستگرایی آن به صورت فزایندهای به جلو میرود. البته ممکن است آنها خودشان را کنترل کنند و خویشتنداری به خرج بدهند، ولی این جریان در درون آنها به پیش میرود. اخیراً یکی دو مقاله خواندم مبنی بر اینکه مسیری که چین میپیماید، در نهایت به برخورد با آمریکا میانجامد. این حرفی است که بعضی از آمریکاییها میزنند. میدانید که برخورد دو کشور یا دو بلوک با همدیگر فقط تا اندازهای ناشی از تصمیم و ارادۀ انسانی است، و گاهی حوادث به نوعی جلو میرود که برخورد به امری طبیعی و قهری و اجتنابناپذیر تبدیل میشود.
310311