به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، کودک از بدو تولد با مادرش پیوند خورده است و با گذشت زمان این ارتباط به پدر و سپس خواهر و برادر، پدربزرگ و مادربزرگ، اقوام و دوستان، خانه ای که در آن بزرگ شده و محل و محله گسترش می یابد.
بسیاری از نوزادان و کودکان در سالهای اولیه خود دچار مشکلی میشوند که به عنوان اضطراب جدایی شناخته میشود، زیرا آنها شروع به سازگاری با محیط اطراف خود کردهاند.
این نوع اضطراب یک مرحله رشد طبیعی است، از ماه های اولیه کودکی تا دو سالگی، اما اکثر کودکان تا سن حدود سه سالگی بر آن غلبه می کنند.
برخی از کودکان از چیزی که به عنوان اختلال اضطراب جدایی شناخته می شود، رنج می برند، یک وضعیت روانی که کودک مبتلا به دلیل اضطراب بیش از حد در مورد جدایی از خانه یا افرادی که با آنها رابطه عاطفی قوی دارند، مانند والدین، پدربزرگ و مادربزرگ یا خواهر و برادر از آن رنج می برد. .
در اینجا اضطراب به عنوان اضطرابی طبقه بندی می شود که در این مرحله از رشد غیرمعمول است و شدت علائم از ناراحتی قبل از جدایی تا اضطراب جدایی کامل متغیر است.
اختلال اضطراب جدایی گاهی در نتیجه استرس های زندگی رخ می دهد که باعث جدایی کودک از فرد عزیز یا نزدیک مانند والدین یا خواهر و برادر می شود و ژنتیک ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشد.
عوامل خطر اصلی استرس زندگی یا از دست دادن است که باعث جدایی می شود، مانند زمانی که یکی از عزیزان بیمار می شود یا می میرد، کودک حیوان خانگی مورد علاقه خود را از دست می دهد، والدین طلاق می گیرند یا به مدرسه می روند.
در برخی موارد، در صورت ابتلای یکی از والدین، این اختلال به صورت ارثی منتقل میشود و در صورت قرار گرفتن در معرض یکی از بلایایی که منجر به جدایی میشود، خطر ابتلا به آن افزایش مییابد.
کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در هنگام جدا شدن از والدین یا خواهر و برادر و گاهی اوقات در بیرون از خانه دچار حملات پانیک مکرر و احساس ناگهانی اضطراب و ترس شدید می شود.
او دائماً و بیش از حد نگران از دست دادن یکی از والدین یا عزیزانش به دلیل بیماری یا فاجعه است و این اضطراب به اتفاق بدی مانند گم شدن یا ربوده شدن که منجر به جدایی او از والدینش می شود، گسترش می یابد.
این امر باعث می شود که کودک از دوری از خانه امتناع کند و همچنین نمی خواهد بدون حضور مادر، پدر یا یکی از برادرانش تنها باشد.
او از کابوس های مکرر مربوط به جدایی شکایت دارد و از سردرد، شکم درد یا علائم دیگر در نتیجه انتظار جدایی از والدین شکایت دارد.
اختلال اضطراب جدایی درمان نشده می تواند عوارضی مانند اختلال اضطراب فراگیر، حملات پانیک، فوبیا، اختلال اضطراب اجتماعی، آگورافوبیا، اختلال وسواس فکری-اجباری و افسردگی داشته باشد.
تشخیص کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی با تشخیص پزشک شروع می شود که آیا کودک در حال گذراندن یک مرحله طبیعی از رشد است یا یک اختلال واقعی وجود دارد؟ در بیشتر موارد، تشخیص دقیق تا بعد از سه سالگی امکان پذیر نیست.
اضطراب جدایی کودک در صورتی به عنوان یک اختلال تشخیص داده می شود که شرایطی را بیان کند که هنگام جدا شدن از خانه یا فردی که بیش از حد به او وابسته است بر او تأثیر می گذارد
پزشک باید هر گونه شرایط پزشکی دیگری را که در پشت علائم وجود دارد رصد کند، بنابراین ممکن است کودک را به روانشناس کودک یا روانپزشک اطفال با تجربه در اختلالات اضطرابی ارجاع دهد.
یک متخصص بهداشت روان اغلب یک ارزیابی روانشناختی از کودک برای کمک به تشخیص اختلال اضطراب جدایی انجام می دهد.
او باید رفتار، مدت، زمینه و شدت اضطراب کودک را با در نظر گرفتن سایر عوامل مؤثر در نظر بگیرد. اختلال اضطراب جدایی ممکن است همزمان با سایر مشکلات سلامت روان ظاهر شود.
درمان کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی به جنبه روانشناختی آن بستگی دارد و در برخی موارد نیاز به مصرف داروهای مفید است.
درمان شناختی رفتاری شکل مؤثری از روان درمانی برای اختلال اضطراب جدایی است.کودک می تواند یاد بگیرد که با ترس های خود از جدایی و عدم اطمینان روبرو شود.علاوه بر این، والدین یاد می گیرند که چگونه حمایت عاطفی ارائه دهند.
در مواردی که علائم شدید هستند، ترکیبی از داروها و درمان شناختی رفتاری می تواند کمک کننده باشد و داروهای ضد افسردگی ممکن است گزینه ای برای کودکان بزرگتر و بزرگسالان باشد.
آمارهای اخیر حاکی از آن است که حدود 5 تا 25 درصد از کودکان در سراسر جهان از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند و تعداد آنها به میلیون ها نفر می رسد و باید با آنها برخورد جدی شود تا به بیماری های روانی و اختلالات روانی جدی تری تبدیل نشوند.
محققان و پزشکان تاکید می کنند که هیچ راهی وجود ندارد که از ابتلای کودکان به اختلال اضطراب جدایی جلوگیری کند، اما توصیه هایی وجود دارد که به کاهش شدت این بیماری و علائم مرتبط با آن کمک می کند.
این توصیه ها شامل جستجوی مشاوره حرفه ای در اسرع وقت است، زمانی که این نگرانی وجود دارد که اضطراب کودک بسیار بدتر از یک مرحله عادی رشد است.
تشخیص و درمان زودهنگام می تواند به کاهش علائم و جلوگیری از بدتر شدن اختلال کمک کند. والدین باید با اطمینان از اینکه قرار ملاقات های درمانی به طور منظم برگزار می شود، به برنامه درمانی پایبند باشند تا از عود یا بدتر شدن علائم یا سایر عوارض جلوگیری شود.