همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری نیا: ارامنه از جمله اقلیتهای مذهبی در تهران هستند که این روزها در محلههای مختلف پایتخت شاهد حضورشان هستیم. با ورق زدن قصه حضور آنها به نیمه دوم قرن هجدهم میرسیم. سکونت ارامنه در محلههای مختلف شهر کمکم به شکلگیری اماکن مذهبی و مراکز اجتماعی آنها منجر شد؛ از کلیساها تا محافل اجتماعی و ورزشی و فرهنگی.
۲۷۲ سال پیش بود که نخستین گروههای ارمنی در تهران ساکن شدند. البته این مهاجرت خیلی به خواست و میل باطنیشان نبود، بلکه سختگیریهای نادرشاه آنها را وادار کرد تا از جلفا به تهران مهاجرت کنند. ارمنیهایی که در این دوره وارد ایران شدند عمدتاً ۲ محدوده شهر را برای سکونت انتخاب کردند؛ عدهای در محدوده دروازه حضرت عبدالعظیم(ع) ساکن شدند و جمعی هم در روستای دولاب. زندگی ارامنه در پایتخت کمکم با ساختن نخستین کلیسای ارمنیان به نام «بارتوقیمئوس» مقدس در کوچه ارامنه ادامه یافت. این کلیسا در ۲۰۰ متری بقعه سیداسماعیل و نزدیک چهارراه مولوی و از طرف بازار بزرگ تهران بعد از گذر لوطی صالح واقع شده است. «گارگین فتایی» از پژوهشگران تاریخ ارامنه میگوید: «کوچهای را که این کلیسا در آن واقع شده بود کوچه ارامنه میخواندند، اما امروز به کوچه موسوی تغییر نام داده است.
سفارت سابق روسیه هم در کوچه باغ ایلچی که آن هم جزء کوچه ارامنه به حساب میآمده قرار داشت. در حال حاضر بافت تاریخی و خانههای قدیمی این کوچه تقریباً از بین رفته و جای آن را تولیدی و انبار و عمدهفروشیها گرفته و شاید تنها با ایستادن و نگاه کردن بتوان نسیمی از گذشته و خاطرات و آدمهای آن روزگار را احساس کرد.» فتایی در ادامه توضیحاتش به ادامه مهاجرت ارامنه به دستور فتحعلی شاه اشاره میکند و میگوید: «این گروه از ارامنه هم برای تعویض شیشههای قصر نوساز شاه از جلفا راهی تهران و ماندگار شدند که بعدها مورد لطف آقامحمدخان قرار گرفتند و همین مسئله باعث شد تا آنها کمکم خانوادههای خود را نیز به تهران منتقل کنند. البته این پایان کار آقامحمدخان با ارامنه و اسکان آنها در تهران نبود. چون سال ۱۷۹۵ میلادی طی لشکرکشیهایی که به ارمنستان داشت از قرهباغ ۱۰ خانوار را به تهران، منتقل و آنها را در دروازه قزوین ساکن کرد.
آن زمان در این محله ۲ خانواده ارمنی اهل تفلیس به نامهای هوسیپان و استپانیان ساکن بودند. سکونت این خانوادهها در ایران و آسایش آنها بهتدریج به گوش دیگر ارمنیهای ساکن در کشور رسید و باعث شد که آنها نیز به تهران کوچ کنند و از تبریز و سلماس و جلفا تا اصفهان و قفقاز و ترکیه گروه گروه مهاجران ارمنی راهی تهران شدند.» «محمد رسولی» هم که پژوهشهای زیادی را در حوزه ارامنه انجام داده است بر این قصه صحه میگذارد و میگوید: «افزایش مهاجرت ارامنه از گوشه و کنار کشور به تهران سبب شد جمعیت ارامنه تهران ظرف کمتر از ۵۰ سال ۴ برابر شود. این جمعیت حالا علاوه بر شهر تهران، روستاهای اطراف آن را هم برای زندگی انتخاب کرده بودند؛ مثل روستای ونک که پذیرای ارامنه مهاجر از ناحیه چهارمحال و بختیاری بودند. خردون، بومهن، ده لشکرک، تالون، گلدونک، حسنآباد، قلهک، داودیه، منصورآباد و دروس هم مناطق روستایی دیگر تهران بودند که پذیرای ارامنه مهاجر شدند.»
- افزایش مهاجرت ارامنه بعد از جنگ جهانی دوم
به گفته رسولی، مهاجرت ارمنیها از نقاط دیگر کشور به تهران علتهای دیگری هم داشت: «بعد از جنگ جهانی دوم بنا بر تصمیم دولت ارمنستان و دولت اتحاد جماهیر شوروی در نوامبر سال ۱۹۴۵ مجوز مهاجرت ارمنیها از سراسر دنیا به ارمنستان صادر شد. همین تصمیم باعث شد تا حدود ۲۰ هزار نفر از ارمنیهای ایران هم به کشورشان برگردند، اما این بازگشت کمکم با چالشهایی برای ارامنه همراه شد؛ چه در زمینه فروش خانه و چه در زمینه اسکان در کشورشان. خلاصه اینکه این موانع ارمنیها را در ایران ماندگار کرد. برای حل این مشکلات و چارهاندیشی پیرامون آن، کمیته مرکزی کمک به مهاجران ارمنی ایران سال ۱۹۴۶ در تهران تشکیل شد. با تشکیل این کمیته تعداد ارمنیهای ساکن در مناطق روستایی که از مالیاتهای سنگین در نواحی روستایی ایران به ستوه آمده بودند به امید رهایی از این مالیاتها برای ثبتنام در این کمیته و فراهم شدن بستر مهاجرتشان راهی تهران شدند. اما شانس خیلی با این گروه همراه نبود و به علت برخی محدودیتهای ایجاد شده در ایران ماندگار شدند. این افراد که دیگر انگیزهای برای بازگشت به روستاها نداشتند ترجیح دادند ساکن بهجتآباد، یوسفآباد، قزلقلعه، حشمتیه، مجیدیه، وحیدیه، زرکش و نارمک در تهران شوند.»
- قلعه ارامنه در محله آرارات چگونه شکل گرفت؟
یکی از محلههای قدیمی تهران که ارامنه در آن سکونت دارند محله آرارات است. به گفته «اوتا هارطونیان» دختر آخرین کدخدای قلعه ارامنه در آرارات، زمان ناصرالدین شاه قاجار، حاج میرزا آغاسی از سوی او مأمور شد که عدهای از ارمنیها را به تهران بیاورد. حاج میرزا آغاسی سال ۱۸۳۰میلادی، ۱۳ خانواده ارمنی گریگوری را از دهات چهارمحال و بختیاری، اراک و فریدن به اطراف تهران و محلهای که امروز به اسم آرارات میشناسندانتقال داد. او و خانوادهاش از طایفه فریدنیها بودند: «براساس دستنوشتههای به یادگار مانده از پدرم از زمان حضور ارامنه در آرارات، ۴ کدخدا مسئولیت اداره امور و برطرف کردن مشکلات مردم را عهدهدار بودند تا اینکه با اجرای طرح تقسیمات ارضی و اصلاحات در دوره پهلوی، کدخدایی هم پایان گرفت اما مرام و مسلک کدخداها از بین نرفت.» «میکائیل هارطونیان» پدر اوتا، آخرین کدخدای قلعه ارامنه در آرارات بود.
مستوفی الممالک زمینهای خود را در محله آرارات به ارامنه بخشید تا در این زمینها برای خود خانه بسازند و از زندگی در چادر خلاص شوند: «اهالی خانههایشان را که خشت و گلی بود ساختند. کنار خانه برای دامها طویله هم ساخته شد. ساکنان برای اینکه از حمله حیوانات به دامها و سرقت سارقان در امان بمانند دورتادور خانههایشان دیوارکشیدند که ۴ برج در ۴ طرف اصلی داشت. از این برجها امروز فقط یکی آن هم با ارتفاع بسیار کم باقی مانده است. اینطور شد که نخستین روستای ارامنهنشین نزدیک تهران شکل گرفت.»
- مشاغل پرطرفدار ارامنه تهران
ارامنه بعد از اینکه در ایران ماندگار شدند هرکدام در رستهای از مشاغل مشغول به کار شدند که البته در این میان تعدادی از مشاغل بین آنها پرطرفدار بود.
- قنادهای خوشذوق و خوشرو
قنادیهای ارامنه و شیرینیهای خوشمزه آنها همیشه یکی از انتخابهای تهرانیها بوده و هست. از طعم و مزه خوب شیرینیهای ارامنه که بگذریم، استقبال خوب آنها از مشتریان با آن لهجه شیرین و دوستداشتنی انگیزه تهرانیها برای خرید از این قنادیهاست. فرقی نمیکند از مینیون در خیابان سعدی خرید کنید یا از قنادی طلایی در خیابان میرزای شیرازی. البته کافه قنادی اوریانت در انتهای خیابان مفتح، نرسیده به تقاطع دروازه دولت هم مشتریان خاص خود را دارد و ویترین رنگارنگش در آستانه سال نو میلادی گویای شوق و ذوق ارامنه در استقبال از سال جدید است.
- نجاران هنرمند
دنیای وروجک و آقای نجار یادتان هست؟ وارد نجاریهای ارامنه که میشویم درست شبیه همان فیلم دوران کودکی ماست. نجارانی با صورتهای گل انداخته و چشمهای روشن که اغلبشان هم سبیلهای پرپشت و سفید دارند. اغلب نجاران ارامنه در مناطق ۸ و ۱۳ فعالند که این تمرکز هم به واسطه نزدیکی به محل زندگیشان است. البته در محلههای زرکش و دماوند هم تعداد نجاران ارمنی زیاد است که در محله زرکش بیشتر هنرشان را در کابینتسازی و... به نمایش میگذارند.
- مکانیکهای حرفهای
در میان تمام مشاغلی که ارامنه در ایران به آنها مشغول شدند مکانیکی جزء مشاغل پرطرفدار بود. اتفاقاً مکانیکهای ارمنی هم حسابی مورد توجهند. اغلب مکانیکهای ارمنی در محدوده ونک و دهونک مشغول به کارند. اما در محله دماوند هم میتوان چند مکانیک قدیمی و کاربلد ارمنی را پیدا کنید. مانند آلبرت حقنظریان که از قضا خیلی خوشصحبت است و هم کاربلد. او قصه مهاجرت ارامنه به ایران را خوب برایتان روایت میکند و در حرفه خودش هم حسابی وارد است. به گفته او، تعداد مکانیکهای ارمنی در تهران کم نیست و اکثراً حوالی همان محلهای که زندگی میکنند به کسب و کار مشغول هستند.
- آشپزهای باسلیقه
یکی از پاتوقهای ارامنه در تهران رستورانها و فستفودهای ارمنی است. البته این مراکز در میان غیرارمنیها هم حسابی طرفدار دارد. مثلاً فستفود نیکو در خیابان ویلا و ساندویچهای خوشمزهاش را همه میشناسند. اهالی محله به خاطر مهربانی بیش از حد و روی خوش زوج میانسالی که این مغازه را اداره میکنند به آنها آقا و خانم نیکو میگویند. در خیابان میرزای شیرازی هم یکی دیگر از معروفترین فستفودهای ارمنیها به نام ساندویچ طلایی دیده میشود. در این ساندویچی خبری از دکوراسیون پرزرق و برق نیست؛ اتفاقاً مردم باید در حاشیه خیابان و روی صندلیهای پلاستیکی بنشینند و ساندویچشان را میل کنند، اما طعم خوش ساندویچ طلایی به همه اینها میارزد. سابقه طولانی فعالیت ارامنه در بخش فستفود حتی موجب فعالیت ۲ کارخانه بزرگ تولید محصولات گوشتی و پروتئینی با مدیریت ارامنه در تهران شده است.