رسیدگی به این پرونده از یک سال پیش با گزارش مرد جوانی که مدعی بود همسر او ناپدید شده است، آغاز شد.
در ادامه مأموران تحقیقات شان را آغاز کردند و چند روز بعد جسد زن جوان در بیابانهای اطراف قزوین کشف شد. پلیس با رصد تلفن همراه مقتول پی برد که او آخرین بار با مردی به نام مهران تماس داشته که مهران شناسایی و دستگیر شد و در همان بازجوییهای اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: چندی پیش با این زن آشنا شدم. او در ابتدا مدعی بود که از همسرش متارکه کرده است.
کم کم به او علاقهمند شدم اما یک روز که به خانهام آمده بود مدعی شد تا به حال به من دروغ گفته و متأهل است. چون خودم همسر سابقم را به خاطر خیانت طلاق داده بودم از شنیدن این حرف خیلی عصبانی شدم و او را به قتل رساندم. بعد هم جسدش را به بیابانهای اطراف قزوین بردم و در آنجا رها کردم. اما تلفن همراهش در خانه من جا مانده بود که چند روز بعد آن را فروختم.
پس از اعترافهای متهم و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. پس از آن همسر مقتول به جایگاه رفت و گفت: اظهارات متهم از اساس کذب است و همسر وی زن پاکی بوده است و این مرد انگیزه دیگری از قتل همسر وی داشته که کتمان میکند. سپس متهم به جایگاه رفت و باز هم بر ادعاهایش تأکید کرد.
با پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص و زندان محکوم کردند.