خانواده‌های کودک همسر، پشتوانه فکری، اقتصادی و اجتماعی ضعیفی دارند

خبرگزاری ایسنا یکشنبه 12 دی 1400 - 09:58
یک روانشناس بالینی گفت: خانواده‌های کودک همسر، پشتوانه فکری، اقتصادی و اجتماعی ضعیفی دارند.
خانواده‌های کودک همسر، پشتوانه فکری، اقتصادی و اجتماعی ضعیفی دارند

ندا هوشیار در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به کودک همسری، اظهار کرد: کودک همسری دارای چندین ابعاد بوده که یکی از آنها ابعاد جسمی است.

وی تصریح کرد: در شرایط فرهنگی که ازدواج کودکان در آن مقبولیت دارد، کودکان بلافاصله بعد از ازدواج تحت فشار برای بچه‌دار شدن قرار دارند و در شمار قابل توجهی در یکسال اول بعد از ازدواج بارداری و زایمان اتفاق می‌افتد که خود تهدید کننده سلامت مادر است.

عضو سازمان نظام روانشناسی خاطرنشان کرد: کودکان زیر ۱۸ سال چون هنوز رشد استخوانی و رشد دستگاه تولید مثل‌شان کامل نشده، بارداری‌شان سخت، طولانی و پرعارضه خواهد بود و  ممکن است دچار مشکلاتی مثل خونریزی عفونت و افزایش احتمال  مرگ و میر شوند.

هوشیار اضافه کرد: همچنین آسیب دستگاه تناسلی و اندام‌ها محتمل خواهد بود. تحمل عوارض پس از زایمان شامل خونریزی، افسردگی پس از زایمان و...برای دختران دشوار و آسیب‌زاست. بچه‌های متولد شده هم ممکن است دچار مشکلاتی مثل وزن پایین و سوءتغذیه  و توقف رشد شوند. از طرفی پسران نوجوان گرچه توانایی انزال دارند، اما تعداد و کیفیت اسپرم‌های آنها در مقایسه با  یک مرد بالغ کمتر است.

وی با بیان اینکه یکی دیگر از ابعاد، ابعاد روحی و روانی است، بیان کرد: کودک همسری نوعی کودک آزاری است. آزار روانی، جسمی و جنسی که به یکباره بر سر رویاهای کودکی آوار می‌شود به حدی زیاد است که به همه آنها نمی‌توان اشاره کرد.

این روانشناس بالینی ادامه داد: قبول مسئولیت دشواری مثل زندگی مشترک، برای کودکانی که رویای خیلی از آنها هنوز عروسک بازی یا دوچرخه‌سواری است، مثل گذاشتن مسئولیت اداره یک جامعه و کشور به عهده یک نوزاد است.

درک کودکان از زندگی درست در حد بازی‌های کودکی ساده و سطحی است

هوشیار اظهار کرد: درک کودکان از زندگی درست در حد بازی‌های کودکی ساده و سطحی است. کودک از نظر روانی هنوز آمادگی رویارویی و مقابله با مشکلات و سختی‌های زندگی را نداشته و خود نیازمند حمایت و مراقبت والدین است.

وی تصریح کرد: حل مشکلات زندگی مشترک نیاز به مهارت‌هایی دارد که گاه بزرگسالان نیز این مهارت‌ها را ندارند و به خوبی از عمده حل مشکلاتشان برنمی‌آیند.

عضو سازمان نظام روانشناسی خاطرنشان کرد: انجام مسئولیت‌های دشوار از طرفی فشار روحی روانی زیادی به کودک وارد می‌کند و از سوی دیگر او را در معرض بیماری‌های روحی، روانی مثل اضطراب، افسردگی و...قرار می‌دهد.

هوشیار اضافه کرد: داشتن احساس پوچی، خجالت یا شرم، احساس کمبود و عقده، حس شکست خوردگی، ضربه عاطفی، سرخوردگی، مورد سواستفاده قرار گرفتن، معامله شدن، پشیمانی، طرد یا تنهایی، داشتن حس تنفر از خود، همسر و خانواده و...می‌تواند منجر به فرار از منزل، ترک ناگهانی، خودکشی، خیانت یا شکل‌گیری روابط عاطفی پنهانی و... شود.

وی بیان کرد: نداشتن مهارت حل مسئله، مدیریت خشم و مهارت مدیریت روابط میان فردی احتمال خشونت و خشونت ورزی را بالا برده و کودک به‌دلیل ضعف مهارت‌ها و  نداشتن توانایی دفاع از خود، بیش از یک فرد بزرگسال در معرض آسیب، سواستفاده، خشونت و تجاوز قرار می‌گیرد.

این روانشناس بالینی با اشاره به ابعاد اجتماعی، افزود: خانواده‌های کودک همسر، پشتوانه فکری، اقتصادی و اجتماعی ضعیفی دارند. یک کودک به خوبی از عهده ایفای نقش بزرگسال بر نخواهد آمد و مهارت‌های برقراری ارتباطات پیچیده بزرگسالان در جامعه پرآشوب امروزی را ندارد.

هوشیار اظهار کرد: همچنین با ازدواج در سن کم، فرصت‌های مختلف رشد و پیشرفت از قبیل تحصیل، اشتغال و اجتماعی شدن را از دست می‌دهد و با مشغولیت‌های فراوان زندگی متاهلی و فرزند، فرصت یا توان شرکت در اجتماع را از دست می‌دهد و طرد و سرخورده می‌شود.

وی تصریح کرد: هنگامی‌که فرد در سنین کودکی، به اجبار خانواده و یا از روی احساسات خام کودکی، تصمیم به ازدواج می‌گیرد، می‌توان تصور کرد که با گذشت زمان و ایجاد بلوغ فکری، از تصمیم خود پشیمان شده و یا حتی به فرد دیگری علاقمند شود. این شرایط باعث می‌شود تا احتمال ایجاد روابــط فرازناشویی قوت بگیرد.

مادران و پسران کم سن و ناآگاه فاقد مهارت‌های لازم برای زندگی مشترک هستند

عضو سازمان نظام روانشناسی خاطرنشان کرد: تبدیل کردن ازدواج به هر قیمتی و در هر شرایطی به یک ارزش برای افراد جامعه، شاید سهولت در امر ازدواج و بالا بردن آمار آن را به دنبال داشته باشد، اما مهمتر از اعداد و ارقام مربوط به ازدواج، کیفیت زندگی‌هایی است که با این ازدواج‌ها پایه‌گذاری می‌شوند.

هوشیار اضافه کرد: مادران و پسران کم سن و ناآگاه فاقد مهارت‌های لازم برای زندگی مشترک هستند و این ضعف در تمام ابعاد متبلور می‌شود؛ همسرداری، فرزندپروری، اشتغال، خانه‌داری، ارتباطات اجتماعی، همسایه‌داری و...جامعه‌ای که از خانواده‌های ناآگاه، کم دانش و کم تجربه تشکیل شده جامعه‌ای قوی نخواهد بود و توان عبور سالم از بحران‌ها و چالش‌ها را نخواهد داشت.

وی بیان کرد: بسیاری از موارد کودک همسری،  به صورت ازدواج دختران زیر سن قانونی با مردانی است که سن بالایی دارند. طبیعی است که با گذشت چند سال مردان به سنین میانسالی یا پیری می‌رسند و به هر دلیلی فوت می‌کنند فــوت همسر باعث بیوه شدن دختران جوانی می‌شود که اکنون مشکلات بسیاری از جمله دشواری در تامین معاش، در انتظار آن‌ها خواهد بود.  این نوع افراد ناقل انواع بیماری‌ها جنسی و جسمی هستند و جامعه را دچار بحران شدیدی می‌کنند.

عضو سازمان نظام روانشناسی ادامه داد: کودکان، به‌ویژه آن‌هایی که در سنین پایین‌تر ازدواج می‌کنند، معمولا این کار را نه با رضایت شخصی بلکه با صلاحدید خانواده انجام می‌دهند.

هوشیار عنوان کرد: هنگامی‌که سن فرد بیشتر می‌شود، اداره زندگی و تصمیم‌گیری برعهده خود فرد خواهد بود. بسیاری از این افراد در سنین بالاتر، احساس می‌کنند که تمایلی به زندگی با همسرشان ندارند و خواهان جدایی هستند.

وی اظهار کرد:  مطابق با آمار اخیر منتشر شده از سوی مرکز آمار که مربوط به بهار سال جاری است،  تعداد ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰ با حدود ۳۲ درصد رشد در قیاس با آمار مشابه خود در بهار سال گذشته به ۹۷۵۳ ازدواج رسیده و از سوی دیگر این آمار فصلی ازدواج برای این بازه سنی از دختران با توجه به آمارهای مشابه فصلی طی دو سال اخیر بالاترین تعداد را نشان می‌دهد.

این روانشناس تصریح کرد: در این بین اما عدم توجه مسئولین امر، به پدیده  «کودک همسری» به ازدواج کودکان ختم نشده و مطابق با آمار، این پدیده بسط یافته و در قالب  «کودک مادر»، «کودک پدر» و «کودک مطلقه» نیز در حال جلوه‌گری  است.

هوشیار خاطرنشان کرد: مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در بهار ۱۴۰۰ تولد ۲۹۳ کودک از مادران کمتر از ۱۵ سال و یک کودک از پدر کمتر از ۱۵ سال نیز به ثبت رسیده و همچنین، تولد ۱۵ هزار و ۳۵۵ کودک از مادران و ۶۷۴ کودک نیز از پدران ۱۵ تا ۱۹ ساله در همین بازه زمانی ثبت شده است.

وی اضافه کرد: این‌ها فقط آمار و ارقامی روی کاغذ نیستند، تک تک این‌ها افرادی هستند که جامعه ما را می‌سازند.

عضو سازمان نظام روانشناسی با اشاره به ابعاد جنسیتی، بیان کرد: هر دو جنس از مضرات این ازدواج‌ها بهره‌مند می‌شوند اما دختران در این میان، آسیب‌های بیشتر و شدیدتری را تجربه خواهند کرد.

هوشیار ادامه داد: به علاوه، زنان به عنوان ابزار تولید مثل دیده می‌شوند که از اولین زمان ممکن باید شروع به فرزندآوری کنند. گویی شیء هستند فاقد احساسات، شعور و درک و فهم که فقط برای باروری و زاییدن و رفع نیازهای جنسی مردان به دنیا آمده‌اند.

با کودک همسری تمام استعدادها و آرزوهای کودک به نابودی کشیده می شود

وی با اشاره به ابعاد فردی، افزود: کودکان، پیش از هر چیز انسان‌هایی هستند که حق دارند از جانب خانواده و اطرافیان برای شکوفایی استعدادهایشان و پیشرفت در زندگی حمایت شوند.

عضو سازمان نظام روانشناسی اظهار کرد: ازدواج در سنین پایین باعث می‌شود که فرد در مسیری به غیر از آموزش و تلاش برای پیشرفت قرار بگیرد. در واقع یکی از وظایف والدین، کـشف استعداد کودکان و پرورش آن است. اما عملا با کودک همسری تمام استعدادها و آرزوهای کودک به نابودی کشیده شده و از او انسانی سرخورده خواهد ساخت. عقده و تنفر نسبت به افراد و جامعه زمینه ساز ناسازگاری و نارضایتی مادام العمر است.

هوشیار تصریح کرد: دیدگاه افراد در سنین پایین نسبت به ازدواج، دیدگاهی کودکانه بوده و آن‌ها اهداف عمیقی برای این مسئله در نظر ندارند. رویاهایی نظیر جشن عروسی، ورود به دنیای بزرگسالی و استقلال و همچنین برطرف کردن غرایز جنسی، فرد را به سمت ازدواج سوق می‌دهند.

وی خاطرنشان کرد: این در حالی است که فرد پس از دست یافتن به این‌ها، دلیل و هدف دیگری برای زندگی مشترکش احساس نمی‌کند و به زودی از آن دل‌زده شده یا احساس می‌کند که زندگیش را از دست داده و احــساس پوچی و شکست می‌کند.

این روانشناس اضافه کرد: حتی اگر دختران در کنار بهترین مرد دنیا هم زندگی کنند مجبور هستند با سرعت زیادی از کودکی به دوران بزرگسالی وارد شوند و این به معنی حذف دوران نوجوانی، یکی از مهمترین مراحل رشد طبیعی انسان است، چرا که زندگی مشترک دختران را مجبور به تغییر در رفتار، افکار و احساسات می‌کند به عبارتی  در حالی که هنوز هویت اصلی‌شان را پیدا نکرده‌اند، اجازه "خود بودن" و مثل یک کودک رفتار کردن را ندارند و مجبورند از بزرگسالان تقلید کنند.

هوشیار بیان کرد: ازدواج یک هدف یا دستاورد نیست، ازدواج فقط یک مسیر است از بین هزاران مسیری که برای زندگی وجود دارند. به‌جای تاکید و تشویق بر یک مسیر خاص، بهتر است افراد جامعه را آگاه و توانمند کنیم تا خودشان بتوانند بهترین مسیر را برای زندگی‌شان پیدا کنند. جامعه شاد و سالم جامعه است که افراد آن بتوانند خودشان برای زندگی شان تصمیمات آگاهانه بگیرند نه کورکورانه!

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.