به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی از فضائل اهل بیت وحی به ویژه حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها سخن به میان میآید، نباید این فضائل را در بستر تاریخ زندگانی آن بانوی بزرگوار در دنیا جست؛ بیشک تاریخ به صورت تمام و کمال به فضائل آن بانوی بزرگوار در مدت حضور جسمانی ایشان در دنیا اشاره نکرده و حجم روایات در منابع روایی ما به اندازهای نیست که حق مطلب را در این بازه زمانی ادا کند. اما با مروری در آیات و روایات در مییابیم گستره فضائل حضرت زهرا سلامالله علیها به قبل از خلقت آدم علیهالسلام باز میگردد و تا بهشتهای قیامت ادامه دارد.
این نوع نگاه که "فضائل فاطمی منحصر در تاریخ نیست" سبب ارتقای نگرش ما به آن وجود مقدس میشود. سوگوارانه وقتی به ایام شهادت آن بانوی گرامی نزدیک میشویم، صرفاً به تاریخ زندگانی آن حضرت آن هم پس از سقیفه میپردازیم و از فضائل ایشان غافل میشویم. غلبه نگاه تاریخی بر نگرش معرفتی سودی جز محدود کردن این برترین خوبان در گاه الهی در بستر نخواهد داشت؛ همچنان که در رویات ما تصریح بر این شده که با آیات قرآن با مخالفان ما احتجاج کنید.
همانطور که اشاره شد، یکی از فضائل مربوط به حضرت زهرا سلامالله علیها ناظر بر جنبه قیامتی است که عمدتاً از رسول خدا صلی الله علیه و آله، امیر مؤمنان و امام صادق علیهم السلام به یادگار دست ما رسیده است؛ در ادامه نمونهای از این روایات را میخوانید.
در تفسیر فرات کوفى ابن عباس از امیرالمؤمنین علیهالسلام روایت کرده است که فرمود: روزى پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله نزد حضرت زهرا سلامالله علیها رفت و آن بانو را محزون یافت. به ایشان فرمود: دختر عزیز من، چرا ناراحتی؟ فاطمه گفت: روز محشر و برهنگى مردم به خاطرم آمد. رسول خدا فرمود: آن روز، روز بسیار بزرگى است، اما جبرئیل از طرف خداوند رئوف به من خبر داد: هنگامى که در آن روز زمین شکافته شود، اول کسى که از زمین خارج شود من هستم، بعد از من ابراهیم خلیل، بعد از او شوهر تو على بن ابى طالب. آنگاه خداوند مهربان جبرئیل را با هفتاد هزار ملک نزد قبر تو خواهد فرستاد، بر قبر تو هفت قبّه نور نصب خواهد شد. اسرافیل سه حله نور براى تو میآورد و نزد سر تو توقف میکند و صدا میزند: اى دختر محمد، بیا به صحراى محشر. تو در حالى از قبر بیرون میآیى که بدنت پوشیده باشد و از خوف آن روز در امان خواهى بود. اسرافیل آن حلهها را به تو میدهد و تو آنها را میپوشى. سپس ملکى که او را زوقائیل میگویند ناقهاى براى تو میآورد که مهار آن از مروارید و کجاوهاى از طلا بر پشت آن نصب شده باشد. تو بر آن ناقه سوار میشوى و زوقائیل در حالى که در پیش تو هفتاد هزار ملک باشد و علمهاى تسبیح در دست داشته باشند، مهار آن را خواهد کشید. هنگامى که حرکت کنى تعداد هفتاد هزار ملک به استقبال تو میآیند و از نظر کردن به تو خوشحال میشوند، هر یک از آنان منقلى از نور بدون آتش در کف دارند که عود از آن ساطع میشود، هر یک از ایشان تاجى مرصّع از زبرجد بر سر خواهد داشت، آنان در طرف راست تو خواهند بود.
و زمانی که مقدارى از راه را طى کنى، مریم بنت عمران با هفتاد هزار حوریه به استقبال تو میآیند و بر تو سلام میکنند و در طرف چپ تو خواهند بود. سپس مادرت خدیجه دختر خویلد که در میان زنان عالم اول کسى است که به خداوند و رسول ایمان آورده است، با هفتاد هزار ملک که علمهاى تکبیر در دست دارند به استقبال تو میآیند. پس از آنکه نزدیک محشر رسیدى، حوّا با هفتاد هزار ملک و آسیه زن فرعون به استقبال تو خواهند آمد و با تو حرکت میکنند. هنگامى که وارد صحراى محشر شوى، منادى از زیر عرش ندایى میکند که خلایق عموماً میشنوند و میگوید: چشمان خود را ببندید تا فاطمه دختر محمّد صلّى الله علیه و آله و این زنان مطهره که با او است عبور کنند. در آن روز غیر از ابراهیم و شوهرت على بن ابى طالب کسى به تو نظر نخواهد کرد. سپس آدم حوّا را طلب میکند و با مادرت خدیجه نزد تو میآیند.
آنگاه منبرى از نور براى تو نصب میشود که هفت پایه داشته باشد، در میان هر پایه تا پایه دیگرى صفهایى از ملائکه ایستادهاند، علمهایى از نور در دست خواهند داشت. حوریهها در طرف چپ و راست منبر تو صف میکشند. نزدیکترین زنان از طرف چپ به تو حوا و آسیه خواهند بود. هنگامى که بر فراز منبر روى، جبرئیل از طرف خداوند سبحان نزد تو میآید و میگوید: اى فاطمه، حاجت خویشتن را بخواه؛ تو خواهى گفت: پروردگارا، حسن و حسینم را به من نشان بده. حسنین در حالى نزد تو میآیند که خون از رگهاى گردن حسین فرو میریزد.
حسین میگوید: بار خدایا، امروز حق مرا از آن افرادى که به من ظلم و ستم کردند بگیر. در همین زمان است که دریاى غضب حضرت پروردگار به جوش میآید، براى غضب خداوند است که ملائکه و جهنم نیز به خروش میآیند. جهنّم نعره میزند و زبانه میکشد و به صحراى محشر میآید. آنگاه قاتلین حسین را با فرزندان و فرزندان فرزندان آنان مىرباید. ایشان میگویند: پروردگارا، ما که در زمان قتل حسین خلق نشده بودیم؟! خداوند قهار به زبانه آتش دستور میدهد: این گونه افراد را که چشمشان کبود و صورتشان سیاه است بگیرید. موهاى جلوى سر ایشان را بگیرید و بکشید و به صورت در طبقات پایین جهنم بیفکنید؛ زیرا سختگیرى ایشان بر دوستان حسین از جنگیدن پدرانشان با خود حسین شدیدتر بوده است.
پس از این جریان جبرئیل به تو میگوید: حاجت خود را بخواه. تو میگویى: پروردگارا، من شیعیان خود را میخواهم. خداوند رئوف میفرماید: من گناه آنان را آمرزیدم. تو میگویى: بار خدایا، من شیعیان خود و دوستان ایشان را میخواهم. خداوند سبحان میفرماید: برو هر کدام از آنان را که دست به دامن تو شود، او را وارد بهشت کن. در آن روز عموم خلایق آرزو میکنند: کاش از شیعیان و دوستان فاطمه بودند. آنگاه تو با شیعیان و دوستان و فرزندان خویشتن و شیعیان على در حالى حرکت میکنید که خوف و بیم آنان بر طرف شده باشد، عورتهاى ایشان پوشیده شده، سختیهاى قیامت بر ایشان آسان میشود و از هول و ترسهاى قیامت به آسانى خواهند گذشت، در آن روز مردم عموماً دچار ترس میشوند، اما ایشان نمیترسند، مردم عموماً در آن روز تشنهاند، اما ایشان سیراب خواهند بود.
آن زمان که نزدیک در بهشت میرسى تعداد دوازده هزار حوریه به استقبال تو میشتابند، آن حوریهها قبل از تو از کسى استقبال نکردهاند: ظرفهایى از نور در دست دارند و بر ناقههایى از نور سوارند که جهاز آنها از طلاى زرد و یاقوت خواهد بود. مهار آنها از مروارید تازه، رکاب آنها از زبرجد سبز، در میان جهاز هر ناقهاى یک بالش از سندس و استبرق بهشتى است و چون وارد بهشت شوى، عموم اهل بهشت مسرور و خوشحال میشوند و به یکدیگر بشارت میدهند.
براى شیعیان تو خانههایى از جواهر الوان بر فراز ستونهایى از نور نصب میکنند، آنان در آن هنگامهاى که مردم مشغول حساب باشند، از آن خانهها غذا میخورند، شیعیان تو وقتى داخل شوند، دائما به نعمتهاى بهشتى متنعّم خواهند بود. عموم پیامبران از آدم تا خاتم به زیارت تو مىآیند.
دو مروارید هست که از یک رشته به وجود آمدهاند، یکى از آنها سفید و دیگرى زرد رنگ است، در هر یک از آنها هفتاد هزار قصر و در هر قصرى هفتاد هزار خانه است. آن قصرهاى سفید منزل ما و شیعیان ما خواهند بود، قصرهاى زرد منزل ابراهیم و آل ابراهیم است. فاطمه سلامالله علیها گفت: پدر جان، من نمیتوانم مرگ تو را ببینم و بعد از تو زنده بمانم. پیغمبر اکرم صلّى الله علیه و آله فرمود: جبرئیل از طرف خداوند رئوف به من خبر داده: اول کسى که از اهل بیت من به من ملحق میشود تو خواهى بود. واى بر آن کسى که در حق تو ظلم کند. رستگارى از آن شخصى است که تو را یارى کند.
انتهایپیام/