روزنامه صبح ایران – صوفیا نصرالهی: فیلم برایان سینگر گیشه را با موفقیت آغاز کرد. فیلمی که بیشتر از مخاطبان سنیما، علاقه مندان موسیقی پیگیرش بودند. فردی مرکوری از بزرگترین خوانندگان راک و از موسسان گروه بریتانیایی کویین به خاطر صدای شگفت انگیزش همیشه مورد تحسین منتقدان موسیقی بوده است.
چندی پیش تحقیقی منتشر شد که دانشمندان در بررسی هایشان به یافته هایی علمی درباره صدای مرکوری رسیدند. یکی از اعضای تیم، پروفسور کریستین هربست است که علاوه بر فعالیت در زمینه بیوفیزیک، معلم آواز نیز هست.
او میگوید شیفته و فریفته تکنیک خوانندگی مرکوری بوده است. هربست میگوید: «همه ما به سادگی میتوانیم با صدای بدون پرده بخوانیم، اما خواننندگان اپرا سعی می کنند تا در فرکانس های اصولی تحریر بخوانند.
با این کار آنها موفق به خلق نواها و پرده ها میشوند و بسته به سلیقه خود به آن کمی ویبراسیون هم میدهند. ویبراتوی یک خواننده اپرانوعا فرکانسی بین 5.5 الی 6 هرتز دارد.
تحریر های مرکوری اما فرکانس بالاتری داشته و نامتعارف تر است و این دو، باعث خلق یک صدای خاص میشود که همچون اثر انگشت منحصر به خود مرکوری است.»
همه اینها باعث شده که فیلم «رقص کولی» یکی از آن آثاری باشد که همه منتظر دیدنش هستند و در سالهای اخیر کم نبوده اند درام هایی که به زندگی پرفراز و نشیب موزیسین ها می پرداختند.
از مستند های مطرحی مثل «ایمی» (داستان زندگی ایمی و اینهاوس) که بگذریم، فیلم های داستانی درباره موزیسین ها هم طرفدار زیادی دارند. این فهرستی از 10 فیلم پرطرفدار و مطرح درباره زندگی چند خواننده بزرگ است.
10. رقص کولی، Bohemi Rhapsody
«رقص کولی» یا «راپسودی کولی» اسم یکی از قطعات گروه راک انگلیسی کویین، منتشر شده در سال 1975 است. درام بیوگرافیک برایان سینگر هم درباره همین گروه موسیقی با تمرکز روی زندگی رهبر گروه، فردی مرکوری است.
فیلم داستان گروه کویین و مرکوری را تا زمان مرگ مرکوری در سال 1985 و کنسرت خیریه گروه کویین در ویمبلی روایت میکند. بازیگر نقش فردی مرکوری، رامی مالک است که برای بازی در سریال «آقای روبات» برنده چندین جایزه شد.
پیتر مورگان انگلیسی که فیلمنامه فیلم های به یاد ماندنی مثل «ملکه» و «Rush» را نوشته جزو فیلمنامه نویسان «رقص کولی» است. منتقدان میگویند فیلم در هر سه پرده اش خوب است اما در مجموع اثر هیجان انگیزی از کار در نیامده.
9. ری، Ray
دوران جدید درام های بیوگرافیک موزیکال درباره موزیسین ها با فیلم «ری» آغاز شد. فیلی که در فصل جوایز و میان مخاطبان سینما آنقدر موفق بود که سال بعد از آن سراغ جانی کش رفتند و فیلم «سر به راه باش» را ساختند.
فیلم موزیکال «ری» روی 30 سال زندگی سلطان ریتم های جز و بلوز یعنی ری چارلز تمرکز میکند. فیلم هم به زندگی شخصی و هم کارنامه کاری ری چارلز می پردازد. ری چالز هفت ساله بوده که نابینا میشود، کمی بعد از آنکه شاهد غرق شدن برادرش است.
الهام بخش اش مادری مستقل بوده که میخواسته ری راه خودش را در جهان پیدا کند. چارلز پشت کیبورد و پیانوست که مسیرش را میابد. در دهه 50 و 60 ستاره اقبالش شروع به درخشیدن میکند.
ری برای بازگیر اولش جیمی فاکس، اسکار بهترین بازیگر مرد را به ارمغان آورد و نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم سال هم شد.
منتقدان معتقد بودند که فیلم جاه طلبانه هکفورد دقیقا همان حال و هوای موسیقی ری چارلز را دارد و جیمی فاکس هم کاملا در نقش خود فرو رفته است.
8. د دورز، The doors
سال 1991 کارگردان جنجالی هالیوود، الیور استون سراغ یکی از مشهورترین گروه های راک تاریخ در دهه 70 و 80 رفت. «د دروز» گروه راک امریکایی بود که اواسط دهه 60 شکل گرفت.
اسم گروه به پیشنهاد جیم موریسان از روی کتاب «درهای ادراک» آلدوس هاکسلی برداشته شده بود. فیلم الیور استون هم مثل فیلم جدید برایان سینگر با تمرکز روی رهبر گروه، یعنی جیم موریسون ساخته شده بود.
جیم موریسون از آن کاراکترهایی بود که در دهه 60 تبدیل به شمایلی شد که از زندگی خودش فراتر بود. هیپی بود و در نهایت هم بر اثر اوور دوز در 26 سالگی درگذشت و به آن باشگاه معروف هنرمندانی پیوست که در 26 سالگی از دنیا رفتند.
فیلم با ضبط یکی از آلبومهای گروه شروع میشود اما فلاش بکهایی هم به دوران کودکی جیم موریسون دارد. از لحاظ صحت منابع تقریبا تمام اطلاعات فیلم موثق است البته که استون برخی از اتفاقات را با دیدگاه شخصی خودش دراماتیزه کرده است.
فیلم هیجان انگیز و تماشایی است. فیلمی که هوشمندانه تر از یک اثر بیوگرافیک صرف ساخته شده است.
7. پیانیست، The Pianist
با بقیه فیلم های معرفی شده کمی متفاوت است چون هرچند روایتی از زندگی یک موزیسین است اما بیشتر ادای دین پولانسکی به خانواده اش است که در زمان جنگ جهانی دوم ناچار به فرار شدند و برخی از آنها هم به اردوگاه های آشویتس رفتند.
سال ۲۰۰۲ رومن پولانسکی که به دلیل محکومیت قضاییای که در آمریکا دارد نمی تواند به این کشور برود، برای فیلم «پیانیست» برنده اسکار بهترین کارگردانی شد، جایزه اش را ادرین برودی گرفت که خودش اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در نقش ولادیسلاو اشپیلمن، پیانیست مشهور به خانه برد.
اشپیلمن، پیانیست مشهور لهستانی زمانی که آلمان ها لهستان را اشغال می کنند، نمی تواند از کشور فرار کند و برای مدتی طولانی به صورت مخفی در خانه ها زندگی می کند تا زمانی که متفقین از راه می رسند.
فیلم پولانسکی تاثیر گذار است و علاوه بر اشاره به جنگ جهانی دوم، از شکوه موسیقی می گوید و اینکه چطور با موسیقی آدمها می توانند به هم پیوند بخورند، منتقد بوستون گلوب به زیبایی در مطلبش اشاره کرد: «فیلم «پیانیست» سه قطب دارد. پولانسکی، اشپیلمن و فردریک شوپن و از بین این سه نفر صدای شوپن از همه بلندتر است.»
6. سر به راه باش، Walk the Line
جانی کش در موسیقی کانتری یک نام افسانه ای است. این خواننده، گیتاریست و بازیگر آمریکایی یکی از کسانی است که توانسته نامش را در فهرست پرفروش ترین خوانندگان همه دوران ثبت کند.
بیش از ۹۰ میلیون نسخه از آلبوم های او در سرتاسر جهان فروخته شده است. «سر به راه باش» (محصول 2005) روایت زندگی این موزیسین کانتری بزرگ است.
از اولین روزهای زندگی اش که در مزرعه پنبه در آرکانزاس زندگی میکرد تا وقتی که در ممفیس به شهرت رسید. فیلم بر اساس اتوبیوگرافیک خود جانی کش ساخته شده است.
اولین نامزدی اسکار یوآکین فونیکس بخاطر بازی در این فیلم برایش به ارمغان آورده شد. فونیکس ناگهان با این فیلم تبدیل به یک ستاره متفاوت سینما شد که توانایی بازی در نقش های متنوعی را دارد. ریس ویترسپون، جایزه اسکار بهترین بازیگر زن مکمل را از آن خودش کرد.
5. کنترل، Control
ایان کرتیس، موزیسین و ترانه سرا و خواننده انگلیسی بود که سال ۱۹۸۵ درگذشت. او بنیانگذار یک گروه پست پانک و گوتیک راک بود. سال ۲۰۰۷ آنتون کوربین تصمیم گرفت پرتره ای از این هنرمند را روی پرده سینما به تصویر بکشد.
کرتیس از آن کاراکترهای مبهم تاریخ موسیقی است. زندگی شخصی، حرفه ای و مشکلات عاطفی اش باعث شدند که در ۲۳ سالگی دست به خودکشی بزند.
منتقد نیویورک تایمز درباره فیلم گفته بود: «لازم نیست درباره گروه موسیقی کرتیس چیزی بدانید تا اندوه مبهمی را که فیلم در دل خودش دارد، لمس کنید. کوربین با نگاهی شاعرانه توانسته با تصاویر سیاه و سفید مبهوت کنده به روح زندگی ایان کرتیس دست پیدا کند.»
4. آمادئوس، Amadeus
محصول ۱۹۸۴ یکی از شاهکارهای سینما و از بهترین کارهای کارنامه میلوش فورمن، فیلمساز چک است. فیلمنامه را پیتر شفر، نمایشنامه نویس مشهور از یکی از نمایش نامه های خودش به همین نام اقتباس کرده است.
داستان در وین در نیمه دوم قرن هجدهم اتفاق می افتد: با اعترافات سالیری که آهنگساز دربار اتریش بود، به جنایتی که در حق ولفگانگ آمودئوس موتسارت مرتکب شده.
موتسارت نابغه ای است که وقتی وارد دربار میشود، مورد توجه امپراطور قرار میگیرد اما عقل معاش ندارد و از طرف دیگر زنی دارد که با حسادت ها و جاه طلبی هایش زندگی شان را دستخوش طوفان های زیادی میکند.
سالیری از این موقعیت ها استفاده میکند و درنهایت موتسارت در حالی که قطعه مرگ خودش را ساخته در فقر میمیرد. فیلمی عمیق که فقط به زندگی موتسارت نمی پردازد بلکه نقاط ضعف بشری را تشریح میکند.
فیلمی که بیشتر از اینکه شرح وقایع اتفاقات زندگی یک هنرمند باشد، به درونیات او میپردازد. و اینجا منظور از هنرمند فقط هم موتسارت نیست.، سالیری انگار بخش سیاه روح موتسارت باشد.
3. مستقیم خارج از کامپتون، Straight outta Compton
سال 2015 یک فیلم مستقل جمع و جور توانست راه خودش را میان خوره های سینما باز کند. N.W.A اسم یک گروه رپ و هیپ هاپ آمریکایی بود که فیلم داستان آنها را روایت میکرد.
ایزی، آیس کیوب و دکتر دری (اسامی مستعار اعضای گروه) در همه مراحل تولید آلبوم ها با هم مشارکت داشتند و «مستقیم خارج از کامپتون» هم اسم یکی از قطعاتشان بود.
گری، کارگردان جوان سیاهپوست فیلم هام کوتاه ویدئویی به علاوه ویدئو کلیپ میساخت و از همین جا هم با گروه N.W.A آشنا شد. این گروه از خیابان های پایین شهر کامپتون لس آنجلس می آمدند.
آنها اواسط دهه 80 در فرهنگ هیپ هاپ انقلابی به پا کردند. ترانه های این گروه البته بحث بر انگیز شد. جریان های فمنیستی معتقد بودند که برخی ترانه های آنها توهین به زنان است.
گروه های محافظه کار هم به شدت با آنها مخالفت میکردند. منتقد ورایتی درباره فیلم نوشت: «این فیلمی بی زمان است که نشان میدهد چطور هنرمندان و نویسندگان، جهان اطرافشان را با بیان احساسات شخصی شان، از خشم گرفته تا حتی بد زبانی تغییر میدهند.»
2. برخیز، Get on up
فیلم محصول 2014 است اما کمتر کسی آن را به یاد می آورد، با اینکه جزو فیلم های خوب سال بود. این درام بیوگرافیک زندگی جیمز براون را به تصویر میکشد.
براون خواننده، آهننگساز و تولید کننده موسیقی آمریکایی بود. یکی از پیشروهای موسیقی فانک (شیوه ای از موسیقی آفریقایی-آمریکایی) و شمایل محبوب موسیقی در قرن ببیستم. او کارش را با آواز خواندن در کلیسا شروع کرد.
کارنامه موسیقی اش قدمتی به طول نیم قرن دارد و در طول این 50 سال روی ژانر های موسیقی گوناگون تاثیر گذاشت. «برخیز» در یک روایت غیرخطی که در حقیقت جریان ذهن ناخودآگاه جیمز براون است، اتفاقات زندگی او را روایت میکند.
جیمز براون کاراکتر جذابی داشته است. دهه 60 او به همراه گروهش به ویتنام سفر میکنند تا از گروه های سیاهپوست ویتنامی حمایت کنند. ریچارد کورلیس معتقد بود که چدویک بوسمن برای ایفای نقش براون به اندازه جیمی فاکس که برای نقش ری چارلز اسکار برد،
حق داشت که مورد توجه قرار بگیرد. به عقیده او بوسمن حتی استاندارد ها را از فاکس هم فراتر برد. جیمز براون شخصیتی منحصر به فرد بود که همزمان استحقاق بردن نوبل، پورلیتزر و ثبت نامش در تالار مشاهیر راک اند رول را داشت.
1. من آنجا نیستم، I’m not There
این درام موزیکال محصول سال 2007 به شیوه متفاوتی ساخته شده است. تاد هینز در حقیقت یک روایت غیر کلاسیک، در زندگی باب دیلن تاملاتی داشته است.
باب دیلن، شاعر و خواننده و آهنگساز آمریکایی است که همین چند سال پیش از دادن جایزه نوبل به او، حرف و حدیث های زیادی به وجود آورد. فیلم نه فقط الهام گرفته از زندگی باب دیلن است که از اشعار و آهنگ های او هم تاثیر گرفته.
شش بازیگر چهره های متفاوتی از باب دیلن را در فیلم به تصویر میکشند. یکی از آنها هیث لجر است که در این آخرین بازی اش را در نقش باب دیلن انجام داد.
بقیه کسانی که چهره های دیگر باب دیلن را به تصویر کشیدند، عبارت بودند از: کیت بلانشت، ریچارد گیر، مارکوس کارل فرانکلین، بن ویشا و کریستین بیل. بیشتر تحسین ها البته نصیب کیت بلانشیت شد که تصویر حیرت انگیزی از جوانی دیلن داد.
فیلم هینز از نظر منتقدان به شدت مبدعانه و مبتکرانه بود. فیلمی غریب با نشانی از شوخ طبعی و در نهایت احساس برانگیز.