پیشنویس طرح اصلاح قانون بازار سرمایه، از همان ابتدای امر، مورد انتقاد شدید فعالان بازار سرمایه قرار گرفت. یکی از بخشهای این طرح که بیش از همه با موج واکنشهای منفی بورسیها مواجه شد، جرمانگاری فعالیتهای مرتبط با بورس در فضای مجازی است.
اهالی بازار معتقدند که این قانون، باعث سلب آزادی از کارشناسان شده و نفعی برای بازار نخواهد داشت. علیرضا توکلی کاشی، معاون توسعه کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران، به بررسی این موضوعات پرداخت. وی اعتقاد دارد سازمان بورس باید سیگنالفروشی را پذیرفته و فضایی را برای این دست فعالیتها مهیا کند.
توکلی کاشی در ابتدا با تاکید بر این نکته که فضای مجازی قابل کنترل نیست و تنها میتوان آن را مدیریت کرد، گفت: امکان محدود کردن ارتباط افراد وجود ندارد و حتی اگر همه راههای ارتباطی در فضای مجازی هم بسته شوند، مردم از طریق نامه و بروشور کار خود را انجام میدهند. در سال ۸۲نیز که رونق شدید در بازار سرمایه بوجود آمد، شبکههای اجتماعی به شکل فعلی وجود نداشتند و تحلیلها و سیگنالهای بورسی، از طریق وبلاگ فروخته میشدند.
وی افزود: در سازمان بورس، یک اشکال عملیاتی وجود دارد که در بستر قانون فعلی نیز قابل حل است اما نیاز است که نوع نگاه به مساله تغییر کند. سازمان بورس، سیگنال فروشی را به عنوان یک خدمت قبول ندارد. ما باید قبول کنیم خدماتی تحت عنوان سیگنال فروشی وجود دارد که هم عرضه کننده دارد و هم متقاضی. تا زمانی که این موضوع به رسمیت شناخته نشود، امکان برطرف شدن مشکلات این حوزه وجود ندارد.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه اذعان کرد: سازمان بورس ابتدا باید این موضوع را به رسمیت بشناسد و در قدم بعد بازاری برای خرید و فروش سیگنال ایجاد کند. سازمان بورس، برداشت ناصحیحی از متن قانون بازار اوراق بهادار دارد که بر اساس آن، عرضه کنندگان این خدمت یا همان فروشندگان سیگنال، باید اشخاص حقوقی دارای مجوز باشند.
وی افزود: با این تفاسیر، اشخاص حقیقی باسابقه و باتجربه بازار را نادیده میگیرد، علاوه بر آن، سازمان بورس خواهان تصدیگری است. یعنی میخواهد بر تحلیلهایی که فروخته میشوند نظارت داشته باشد. در صورتی که ممکن است تحلیلگران این موضوع را نپذیرند.
توکلی کاشی در ادامه اظهار کرد: نگرانی سازمان بورس در این موضوع قابل درک است. سازمان بورس، نگران است که افراد، تحلیلها و سیگنالهای نادرستی بفروشند. با این وجود، این مساله در دنیا به شکل دیگری حل میشود. به طوری که هر شخصی که میخواهد در بازاری که اصطلاحا بازارگاه (marketplace) نام دارد، خدمت خود را بفروشد، باید سابقه خود را نیز منتشر کند.
وی اضافه کرد: یعنی بازارگاه به عنوان یک شخصیت مستقل از سازمان بورس، ابتدا باید هویت، مشخصات و مدارک فرد را راستی آزمایی و تایید کند. علاوه بر این، بازارگاه باید سوابق تحلیلگر را در گذشته افشا کند تا متقاضیان آگاه شوند که سیگنالهای پیشین آن شخص، تا چه میزان محقق شدهاند. در نتیجه، متقاضی میتواند تصمیم بگیرد که از سیگنالهای کدام تحلیلگر استفاده کند.
معاون توسعه کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران، در پایان خاطرنشان کرد: در این شرایط، سازمان بورس دیگر مسئولیتی در قبال این سیگنالها ندارد. زیرا فرد متقاضی با آگاهی بر همه این شرایط، مسئولیت خرید سیگنال را بر عهده گرفته است. در ضمن، به طور معمول در این سیستمها، قیمت سیگنال به اعتبار سیگنالدهنده بستگی دارد. اگر میزان خطای یک تحلیلگر، در یک مدت زمان مشخص کم باشد و سیگنالهای او محقق شده باشند، قیمت سیگنالهای آن شخص نیز افزایش مییابد. بنابراین، تحلیلگر هیچ وقت اعتبار خود را خراب نمیکند و تا زمانی که از شرایط اطمینان حاصل نکند، سیگنال نمیدهد.