به گزارش ایرنا، مقاله‌نویس این تارنما دیروز (۱۳ دی) با اشاره به نقش غیرقابل انکار سردار سلیمانی در مبارزه با تروریسم در خاورمیانه نوشت: وی تبدیل به قهرمان مبارزه با استیلا غرب در منطقه شده و حامی اصلی مقاومت برای مردم ایران، عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، یمن و غزه بود و کردها و دیگر سنی‌ها نیز از او به‌شدت حمایت می‌کردند.
آیا ترور وی چشم‌انداز راهبردی خاورمیانه را تغییر زیادی داده و به منظور خود رسیده است؟
دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا به تازگی اشاره کرده که اسرائیلی‌ها در ورای تصمیم او در ترور استراتژیست ارشد ایران بودند و «اسرائیلی‌ها آماده‌اند تا آخرین سرباز آمریکایی با ایران بجنگند.»
این رسانه می افزاید بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر وقت اسرائیل به گمانش خیلی باهوش بود که ترامپ را متقاعد ساخت تا از برجام خارج شود و به ترور سردار سلیمانی ترغیبش کرد. با این حال، اکنون معلوم شده که هیچکدام از این دو تصمیم به سود منافع ملی آمریکا نبوده است.
نویسنده این مقاله با اشاره به اینکه شک و گمان در مورد تغییر چشم‌انداز راهبردی خاورمیانه به سود آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد، نوشت: تا زمانی که عربستان سعودی، مهمترین کشور در عادی‌سازی روابط اسرائیل و جهان عرب به معاهدات ابراهیم نپیوندد، نمی‌توان چنین قضاوتی کرد. تحولات مهم دیگری نیز رخ داده است:
آمریکا به نحو تحقیرآمیزی از افغانستان خارج شده و بازی در آسیای مرکزی را باخته که احتمال دارد پیامدهای جدی نیز در آسیای غربی به همراه داشته باشد. مجلس عراق رأی به خروج کامل نیروهای آمریکایی از آن کشور داده؛ دولت سوریه بخش مفیدی از کشور را در اختیار داشته و کنترل می‌کند؛ سران کشورهای عربی که زمانی با دمشق خصومت می‌ورزیدند، اکنون دوباره به سوریه روی آورده‌اند. حزب‌الله نیز کماکان قدرت مهمی در صحنه سیاسی لبنان است.
علاوه بر این هر چقدر که عربستان یمن را بمباران کند، حوثی‌ها به پیروزی در شهر راهبردی مارب که یکی از مهمترین پایگاه‌های سعودی در این کشور به شمار می‌رود، نزدیک می‌شوند. حماس هنوز غره را در کنترل دارد و اسرائیل برای نخستین بار در بهار پیش شاهد حمایت شهروندان عربش از فلسطینیان معترض در قدس بود و احتمال بروز جنگ داخلی در سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ افزایش یافت.
اگر هدف اصلی طراحان ترور سلیمانی برخورد با قدرت بازدارندگی ایران بوده باشد، آنان دچار اشتباه محاسباتی شده‌اند چرا که موشک‌باران پایگاه عین‌الاسد نشاندهنده واکنشی به مراتب خسارت‌بارتر و دقیق‌تر از آنچه در ابتدا تصور می‌شد، بود.
میدل ایست آی می نویسد علاوه بر این نزاع دریایی آمریکا و اسرائیل علیه ایران که هدفش متوقف ساختن صادرات نفت به سوریه بود، پس از تلافی ایران متوقف شده است. پیوستن به معاهدات ابراهیم مانع از سفر هیئت‌های سعودی و امارتی به ایران نشده چرا که این کشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌دانند که انعقاد پیمان عدم تجاوز با همسایه‌شان چقدر حیاتی است. آنان همچنین می‌دانند که اسرائیل نمی‌تواند به تنهایی خلأ خروج بخشی از نیروهای آمریکایی از منطقه را پر کند. از سوی دیگر این کشورها با واشنگتن به نحو فزاینده‌ای بر سر میزان تعهد امنیتی آمریکا دچار اختلاف شده‌اند.
و بالاخره دولت جدید ایران در حال تغییر رویکرد این کشور به مذاکرات هسته‌ای است و هر گونه فشار غرب را با خاطر آسوده نادیده می‌گیرد. با توجه به جمیع جهات، به دشواری می‌توان استدلال کرد که ایران در مقایسه با پیش از ترور سلیمانی بیشتر مهار شده باشد.
هر انسان حرفه‌ای اندیشمندی که در جهان پنهان جاسوسی و جنگ نامتقارن در خاورمیانه دست داشته باشد به شما خواهد گفت که فردی به اهمیت سلیمانی نباید حذف می‌شد. ارزش وی در حفظ ثبات و پرهیز از افزایش تنش‌ها و اشتباهات محاسباتی بر هر مزیتی از مرگ وی فزونی داشت.
ژنرال کنت مکنزی فرمانده سنتکام گفته که ایران به توانمندی «تفوق» بر دشمنانش دست یافته و می‌تواند موشک‌هایی بیش از آنکه دشمنانش بتوانند سرنگون یا منهدم کنند شلیک کرده و مهار یا شکست آن در نتیجه بسیار دشوار می‌شود. وی افزود: اکنون توانمندی راهبردی ایران فوق‌العاده است.
از سوی دیگر زمان برای مصالحه طرفین و حفظ برجام اگر نگوییم به هفته‌ها، به ماه‌ها کاهش یافته و به نظر نمی‌آید که دولت جدید ایران نگرانی چندانی در این زمینه داشته باشد.
هر چقدر هم که اسرائیلی‌ها با خرابکاری و ترور دانشمندان ایرانی در برنامه هسته‌ای ایران اختلال ایجاد کنند، ایران ظرف دو سال گذشته در زمینهٔ تحقیقات و توسعه به دستاوردهایی دست یافته که غیر قابل بازگشتند.
نویسنده در خاتمه این مقاله نوشت: حتماً ترور قاسم سلیمانی بسیار وسوسه‌برانگیز بوده اما گاهی اوقات، به خصوص در خاورمیانه، گزینه‌ای که وسوسه‌برانگیزتر باشد الزاماً بهترین نیست.
