این روزها در ایام بزرگداشت دومین سالگرد شهادت سرباز وطن حاج قاسم سلیمانی هستیم.
در مورد ایشان نکات بسیاری گفته شده و بیش از آنها هم ناگفته باقی مانده و هر روز که بگذرد ابعاد تازه ای از شخصیت ، رفتار و سلوک سردار دلها آشکار می شود.
قطع به یقیین انتخاب یکی از وجوه شخصیتی حاج قاسم برای معرفی جامع و کامل او بسیار سخت می باشد اما یکی از مشخصه های بارز ایشان که اتفاقا این روزها بیشتر از همیشه بدان نیاز داریم این بود که حاج قاسم هیچگاه مردم را با هیچ مترو معیاری تقسیم بندی نمی کرد.
برای او سرنوشت همه به یک اندازه مهم بود فارغ از نوع تفکر ، تمایلات سیاسی ، اعتقادی، جناحی و حتی نوع پوشش ظاهری.
او همه جوانان این سرزمین را فرزندان خود می دانست از جوانان رشید مدافع حرم گرفته تا دختران کم حجابی که در خیابان ها شاهد آنها هستیم و چه بسا دغدغه ای که برای اینان داشت بیشتر از آن دیگران بود .
در سیاست هم هیچگاه منافع هیچ گروه و جناحی را مقدم بر منافع کشور، مردم و نظام ندانست و هرگز کسی را از دایره نظام وانقلاب بیرون تصور نکرد مگر کسی که خود خواسته بود و بر این خواسته خود اصرار می ورزید.
ما هم اکنون اگر چه او را در میان خود نداریم اما الگوی رفتاری که پایه گذاری کرده جلو چشمان ما قرار دارد الگویی حسنه که اگر مردم و بویژه مسئولین کشور بدان عمل کنند خود بزرگترین تجلیل و گرامیداشت یاد سردار دلها می باشد.
متاسفانه بسیاری از مسئولین و صاحبان قدرت و جایگاه از هر دو طیف سیاسی مطرح کشور فقط خود و همفکرانشان را به حق دانسته و طرف مقابل را نفی می کنند و این مورد دقیقا مهمترین و بزرگترین تفاوت منش و سلوک حاج قاسم است با خیل عظیم کنشگران سیاسی در کشور که فقط خود و منافع گروهی برایشان دارای اهمیت می باشد و در بسیاری مواقع منافع ملی را نیز فدای منافع فردی ، حزبی و جناحی می نمایند و در این راه حتی از وجه المصالحه قرار دادن سرمایه های بزرگ نظام مانند حاج قاسم هم ابایی ندارند.
به هرحال این انتخاب ماست که صرفا حاج قاسم را همچون اسطوره ای فقط بستاییم و از فضایل و کردار نیکویش دم بزنیم و یا اینکه علاوه بر همه اینها حداقل به گوشه ای از رفتار و منش او نیز عمل نماییم.