به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، بعد از خروج آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که وارد مذاکرات مستقیم با آمریکا نمیشود، بنابراین کشورهای اروپایی علاوه بر انجام تعهدات خود در مذاکرات، در نقش واسطه و تسهیلگر مذاکرات بین ایران و آمریکا وارد گفتگوها شدند و قرار بود نقش پیامرسان را ایفا کنند، این کشورها در ابتدا تلاش داشتند خود را بی طرف معرفی کنند اما از آغاز دور هفتم، ایران با چالشی به عنوان سه کشور اروپایی مواجه شد. اروپا برخلاف نقش اولیه خود نه تنها به رفع اختلافات و پاک کردن پرانتزها از متن مذاکرات کمکی نکرد، بلکه نقش تخریبگر را آغاز کرد.
تروئیکای اروپایی در چرخشی ۱۸۰ درجه ای بر پایه منافع خود به رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نزدیک شد و جلسات متعددی با مقامات این رژیم برای هماهنگی اخلال در گفتوگوها و به نتیجه نرسیدن توافق درباره احیای مفاد برجام تشکیل دادند که دو بیانیه سه کشور اروپایی، فرانسه و بریتانیا و آلمان گواه بر این موضوع بود که آنها خط تخریب مذاکرات را همراستا با رژیم صهیونیستی دنبال می کنند لذا در حال حاضر نیز این سه کشور به دنبال اهدافی مانند «امتیازگیری از چین و روسیه»، «امتیازگیری از آمریکا»، «امتیازگیری از ایران»، «امتیازگیری از اتحادیه اروپا» و «تامین منافع خود در خاورمیانه» هستند.
با تشخیص به موقع اهداف این سه کشور که تلاشی برای ریل گذاری در جهت شکست مذاکرات و به کرسی نشاندن منافع و محورهای خود به عنوان بخشی از محورهای مذاکراتی بود، کشورهای اروپایی نه تنها از چرخه واسطهگری میان ایران و آمریکا خارج شدند بلکه اثر گذاری آنها نیز در گفتگوها کمرنگ شد.
سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری ۶ دی ماه اعلام کرد: آنچه که برای ما مهم است تحقق منافع ایران در چارچوب اصولی است که داریم. در همین چارچوب در وین با آمریکاییها به صورت غیرمستقیم در حال تبادل متون به صورت غیررسمی و بدون سربرگ هستیم و این گفتوگوها به صورت غیرمستقیم در وین از طریق انریکه مورا در حال انجام است.
موضوعی که سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری ۱۳ دی ماه نیز بار دیگر بر آن تاکید کرد و گفت: بین ایران و آمریکا نیز مسیر مشخصی برای تبادل نظر وجود دارد. این تبادل نظر برای جلوگیری از برخی سوءتفاهمها و سوبرداشتها به صورت مکتوب و غیررسمی از طریق هماهنگ کننده کمیسیون برجام انجام می شود.
تبادل متون غیر رسمی در ادبیات دیپلماتیک که «غیر متن» خوانده میشود اکنون جای واسطه گری سه کشور اروپایی را گرفته است. عاملی که باعث شد مذاکره کنندگان نقطه نظرات خود را از حالت شفاهی به کتبی تبدیل کرده و به جای کشورهای اروپایی از طریق انریکه مورا اقدام کنند،لذا همین نقش مخرب اروپا بود، که نهایتا به حذف این کشورها از نقش واسطه گری بود که برای اروپا اهمیت بسیاری داشت و اکنون باعث خشم مقامات اروپایی شده است.
مقامات آمریکایی در این مذاکرات اگرچه همواره زیاده خواهیها و خواستههای حداکثری و فرابرجامی خود را تکرار کرده اند، اما اصل مذاکرات را زیر سوال نبرده و بر دیپلماسی تاکید کرده اند. در این راستا مقامات ایالات متحده با رژیم صهیونیستی دچار اختلافات بسیاری شده است. اما سه کشور اروپایی عضو برجام با زیر سوال بردن اصل برجام و توافق، کار را به جایی رسانده اند که گفته می شوند مقامات آمریکایی نیز به آنها اعتراض کرده اند.
علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد کشورمان پیش از این در مورد نقش اروپا گفته بود: طرف اروپایی با یک مقاومت غیرموجه تلاش میکرد ایدههای ما مورد نظر قرار نگیرد.
سخنگوی وزارت خارجه نیز در کنفرانس خبری اخیر خود هشدار داد: به تروئیکای اروپایی توصیه می کنیم از مسیری که در این مدت طی کرده اند فاصله بگیرند. ما در وین هستیم که آمریکا به صورت موثر به برجام بازگردد و به تعهدات خود عمل کند و از دیگر سو مطمئن شویم که طرف های اروپایی از بی عملی خارج می شوند و به آنچه که امضا می کنند در عمل متعهد هستند.
نگاه اروپا به احیای برجام در یک بستر بزرگ سیاسی قابل فهم است، کشورهای اروپایی با نگرانی های بسیاری مانند خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، تقویت احزاب راست افراطی، افول نظم بینالمللی لیبرال به رهبری آمریکا، افول جایگاه ناتو در امنیت بینالملل، بیاعتمادی مردم اروپا نسبت به عملکرد اتحادیه اروپا و ظهور چین و تشدید جنگ سرد واشنگتن با پکن روبرو هستند.
هایکو ماس، وزیر خارجه سابق آلمان چند سال پیش در واکنش به حملات ترامپ به ناتو و تهدید اروپا گفته بود که روابط آمریکا با اروپا دچار تغییرات بنیادی شده است و این فقط ناشی از رفتار ترامپ نیست. اروپا به خوبی میداند که با تشدید رقابت میان آمریکا و چین، جای چندانی برای مانور و قدرت نمایی در سیاست جهانی نخواهد داشت، بنابر این تلاش می کند تا در خلا حضور آمریکا در خاورمیانه برای خود جایگاهی بین المللی ایجاد کند.
با ضعیف شدن ارتباط دولت بایدن در رابطه با کشورهای عربِ حوزه خلیجفارس و رژیم صهونیستی، اروپایی ها فرصتهایی در جهت منافع خود به دست آوردند، به عنوان مثال فرانسه با توجه به جای خالی آمریکا که در حوزه خلیجفارس دنبال این است که جای آمریکا را بگیرد. اروپاییها به خصوص فرانسه و انگلیس در برجام مواضع تند می گیرند تا نظرات عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را اعمال کنند.
دیروز منافع اروپا در این بود که در مقابل خروج ترامپ از برجام بایستد و با بازگرداندن تحریمها علیه ایران مخالفت کند و امروز منافع این کشورها ایجاب میکند که برخلاف رویه چند سال پیش خود در اعمال فشار بر ایران با رژیم صهیونیستی همسو شود، اگرچه همچنان مقامات اروپایی سعی در پنهان کردن این مواضع خود دارند. اما با تدبیر مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر انتقال متون کتبی، اروپا و لابیهای عربی و اسرائیلی کمتر میتوانند برای مذاکرات مزاحمت ایجاد کنند.