به گزارش مشرق، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ژانویه ۲۰۲۱ وقتی «جو بایدن» به عنوان چهل و ششمین رئیسجمهور آمریکا سوگند خورد بسیاری از ناظران و تحلیلگران جهان فکر میکردند «دیوانهای به نام ترامپ رفت» و حالا سیاست خارجی آمریکا به دست «افراد بالغ و نخبه» سپرده میشود. دست کم مردم آمریکا اینطور فکر میکردند. بیش از ۸۰ میلیون آمریکایی در آن انتخابات به نامزد حزب دموکرات برای ریاستجمهوری رأی دادند؛ رقمی که در تاریخ ایالات متحده برای یک رئیسجمهور بیسابقه بود گرچه هنوز بسیاری از طرفداران ترامپ این آراء را متقلبانه میدانند. اما با گذشت حدود یک سال از ریاست جمهوری بایدن و استقرار «نخبگان»(!) در عرصه سیاست خارجی آمریکا، آمارها چیز دیگری میگویند. حالا نظرسنجی پایگاه «هیل» که از ۳۰ نوامبر تا دوم دسامبر ۲۰۲۱ انجام شد، میگوید اگر انتخابات آمریکا به جای ۲۰۲۴ همین امروز برگزار شود، ترامپ پیروز خواهد بود.
۸ جولای ۲۰۲۱ وقتی یک خبرنگار از بایدن پرسید برخی کهنهسربازان آمریکایی شرایط خروج از افغانستان را با تجربهشان در عقبنشینی از ویتنام مقایسه میکنند؛ آیا شباهتی بین این دو وجود دارد؟ رئیسجمهور آمریکا بلافاصله آن را رد کرد و اطمینان داد که دولت «اشرف غنی» در مقابل طالبان دوام خواهد آورد: «طالبان ارتش ویتنام جنوبی- شمالی نیستند. آنها از لحاظ قابلیتها (با ارتش دولت اشرف غنی) قابل مقایسه نیستند. اصلا این شرایط به وجود نخواهد آمد که افراد از روی پشتبام سفارت آمریکا در افغانستان برداشته شوند. شرایط اصلا قابل مقایسه نیست.» تحلیل رئیسجمهور آمریکا از اوضاع افغانستان کاملا اشتباه بود اما بایدن از یک نظر درست میگفت؛ مانند نمونه ویتنام افراد با عملیات هلیبرن از پشتبام سفارت آمریکا برداشته نشدند اما در عوض افراد از هواپیماهایی که در حال خروج از افغانستان بودند به دلیل ازدحام بیرون پرتاب میشدند! «افتضاح» کمترین واژه برای توصیف نحوه خروج آمریکا از افغانستان است.
آگوست ۲۰۲۱ وقتی برخلاف پیشبینی دولت آمریکا، طالبان در کابل به قدرت رسید و هجوم به فرودگاه این شهر برای فرار از افغانستان آغاز شد؛ این بار مجری شبکه ایبیسی از بایدن پرسید: «آیا مشاوران نظامی به شما نگفتند باید ۲۵۰۰ سرباز در افغانستان باقی بگذاریم؟» بایدن پاسخ داد: «نه. تا آنجایی که به خاطر میآورم هیچ کس این را به من نگفت.» اما ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱ «کنت مککنزی»، فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنا به همراه «لوید آستین» وزیر دفاع و «مارک میلی» رئیسستاد مشترک ارتش حاضر شد و گفت که او به رئیسجمهور آمریکا توصیه کرده بود حدود ۲۵۰۰ سرباز آمریکایی در خاک افغانستان باقی بمانند. فرماندهان دیگر هم تصریح کردند که با شیوه خروج فعلی آمریکا از افغانستان موافق نبودند. آبروریزی خروج از افغانستان در سیاست خارجی دولت بایدن تا جایی پیش رفت که «زلمای خلیلزاد» نماینده ویژه دولت آمریکا در امور افغانستان مجبور به استعفا از سمت خود شد.
در نمونهای دیگر این بار درباره مسائل شرق آسیا «جورج استفانوپلوس» مجری شبکه «ایبیسی نیوز» از بایدن پرسید: «با توجه به خروج آشفته آمریکا از افغانستان آیا متحدان واشنگتن همچنان میتوانند به حمایت ایالات متحده اعتماد کنند؟» بایدن گفت: «اگر کسی بخواهد به متحدان ما در ناتو حمله کند یا اقدامی[علیه آنها] انجام دهد ما پاسخ خواهیم داد. چنین پیمانی با ژاپن، کرهجنوبی و تایوان نیز منعقد شده.» برای ناظران مسائل آمریکا واضح بود که یک خطای فاحش دیگر رخ داده است چون آمریکا هیچ تعهدی در قبال تایوان نداشت. واشنگتن تنها بر اساس «قانون روابط تایوان» در ۱۹۷۹ تجاوز چین علیه تایوان را به صورتی مبهم «نقض صلح» جدی در شرق آسیا تلقی میکند و هیچ تعهدی برای دفاع از تایوان ندارد. سیاست محتاطانهای که سالهاست توسط آمریکا دنبال میشود. اظهارات بایدن آنقدر بد بود که فردای آن روز مقامات آمریکایی از جمله «ند پرایس» سخنگوی دولت آمریکا مجبور شدند به دیگر کشورها اطمینان دهند علیرغم اظهارات بایدن سیاست آمریکا در مورد تایوان هیچ تغییری نکرده است. شاید اظهاراتی از این دست شاهدی بر زوال عقل رئیسجمهور آمریکا تلقی شود اما به نظر میرسد این حجم از سرگردانی در سیاست خارجی آمریکا را هرگز نباید به «زوال عقل بایدن» تقلیل داد چون مواردی دیگر در میان سایر مسئولان دولت آمریکا نیز وجود دارد.
پس از خروج آشفته از افغانستان، نحوه انعقاد پیمان آکوس در فروش زیردریاییهای هستهای به استرالیا بزرگترین فاجعه سیاست خارجی دولت آمریکا در سال گذشته میلادی بود. اتفاقی که باعث شد فرانسه به عنوان یکی از قدیمیترین متحدان آمریکا، مقامات دولت آمریکا را دروغگو خطاب کند و به طور موقت سفیر خود را از واشنگتن فرابخواند. کار به جایی رسید که بایدن مجبور به دلجویی تلفنی از مکرون شد. او حتی در حاشیه نشست گروه جی۲۰ در رم به اقامتگاه رئیسجمهور فرانسه رفت و گفت: «آنچه ما انجام دادیم کجسلیقگی بود و با ظرافت زیادی هم انجام نشد.» اما فهرست اشتباهات در سیاست خارجی آمریکا به همین جا ختم نمیشود. فوریه ۲۰۲۱ «جان کربی» سخنگوی پنتاگون از حق حاکمیت ژاپن بر «جزایر سنکاکو» که یکی از موارد اختلافات ارضی مهم میان ژاپن و چین است، حمایت کرد. باز هم یک خطای دیگر رخ داده بود. سخنگوی پنتاگون روز بعد از سخنانش عقبنشینی و موضع همیشگی آمریکا در عدم ورود به این منازعه را تأیید کرد. حتی «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا نیز از چنین اشتباهاتی مصون نبود. او سپتامبر ۲۰۲۱ در حمایت از هنگکنگ علیه چین توئیتی را منتشر کرد و گفت آمریکا در کنار هنگکنگ ایستاده است. وقتی وزارت خارجه چین واکنش نشان داد بلینکن مجبور شد توئیت خود را حذف و با اظهاراتی به مراتب تعدیل شده جایگزین کند.
در واقع ما شاهد سطحی از آشوب در سیاست خارجی آمریکا هستیم. آمریکاییها دوست دارند در نظم آینده جهان که دیگر آمریکا محور آن نیست، نقشی برای خود بازیابی کنند اما با هر اقدام خود از بازنگری در شکل حضورشان در غرب آسیا گرفته تا تحکیم جای پایشان در شرق آسیا و اقیانوس آرام، بیش از آنکه برای پیشبرد منافعشان گام بردارند به جایگاه خود آسیب زدهاند. آشوب تصمیمگیری میان مقامات آمریکایی در مذاکرات هستهای ایران نیز نمایان شده است. اول ژانویه ۲۰۲۲ «جیک والیس سیمونز» برای نشریه انگلیسی «اسپکتیتور» نوشت «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی بایدن توسط «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران دور زده میشود و بایدن نیز گرفتار مسائل داخلی آمریکا است(توجهی به مذاکرات ندارد). این یادداشت اوضاع اروپا را چندان بهتر از آمریکا تصویر نمیکند و مینویسد: «مذاکرهکنندگان غربی خود را در ابری از گرد و غبار اختلافات داخلی، تنشها و برنامههای رقابتی احاطه کردهاند.» در حالی که گزارش «نیویورکر» در ۲۷ دسامبر ۲۰۲۱ حاکی از خوشبینی مقامات آمریکایی در دستیابی به اهدافشان پس از دور ششم مذاکرات هستهای وین با دولت روحانی بود. «اسپکتیتور» مینویسد حوصله و تأمل ایران در آغاز مجدد مذاکرات هستهای در دولت جدید روحیه دیپلماتهای غربی را متزلزل کرد: «ایرانیها با به تعویقانداختن [مذاکرات] و در عین حال غنی سازی اورانیوم تا سطوح بالاتر، به تقویت موقعیت خود ادامه دادند، روحیه دیپلماتهای غربی متزلزل شد.» کارنامه «نخبگان بایدن»(!) در سیاست خارجی دولت آمریکا بهاندازه عملکرد «دولتمردان دیوانه ترامپ» ناکام بوده است. کوه ادعاهای آنها در بازگشت رهبری آمریکا و «فشار هوشمند» بر ایران به جای «فشار حداکثری» تاکنون موش زاییده است. ۲ اکتبر ۲۰۲۱ نشنالاینترست با برشمردن همین خطاهای فاحش در سیاست خارجی دولت بایدن نوشت: «به نظر میرسد، به جای آنکه انتخابات ۲۰۲۰ به تیمی متشکل از متخصصان هوشیار و زیرک در آمریکا منجر شده باشد، مجموعهای از آماتورهای خطرناک پر از گاف را گرد هم آورده است. آمریکا شایسته رهبران بهتری است.»
اما اکنون آنچه برای ایران خطرناک جلوه میکند توانمندنمایی «نخبگان ناتوان» آمریکا توسط جریان رسانهای وابسته به غرب در ایران است. آنها با ترویج ایدههایی مانند «مذاکره مستقیم با آمریکا» و یا «زماناندک برای حصول توافق» از رهگذر اعتبار بخشیدن به ضربالاجلهای ساختگی اروپا و آمریکا به کمک سیاست خارجی دولتی آمدهاند که «تزلزل» و «آشوب» آشکارترین جنبه عملکردش در یک سال گذشته است.