باید چرخه کتاب از آغاز تا زمانی که خوانده می‌شود در دست مردم باشد

خبرگزاری ایسنا چهارشنبه 17 دی 1399 - 07:48
یک نویسنده کودک و نوجوان می‌گوید «کتاب هیچ ‌وقت محو نخواهد شد؛ ممکن است در دوره‌ای کم رونق شود اما دوره دیگر باز رونق خود را پیدا می‌کند» این فعال حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان معتقد است برای بهتر شدن وضعیت کتاب‌خوانی باید بگذارند چرخه کتاب از همان آغاز تا زمانی که خوانده می‌شود در دست مردم باشد.
باید چرخه کتاب از آغاز تا زمانی که خوانده می‌شود در دست مردم باشد

درباره کتاب و کتاب‌خوانی بسیار گفته و شنیده شده است، مشکلات این حوزه فقط در یک بخش خاص خلاصه نمی‌شود و زنجیره نوشتن تا خواندن با معضلات بسیاری رو به رو است بهتر آن که بگوییم از نویسنده تا خواننده در این حوزه با مشکلاتی مواجه می‌شوند که بسیار هم به آن پرداخته شده است؛ در این گفت‌وگو از تالیف تا نشر و همچنین رسیدن یک کتاب به دست مخاطب و بعد از آن درباره جایگاه کتاب کودک و نوجوان و وضعیت تالیفات در این حوزه با جعفر توزنده‌جانی نویسنده کودک و نوجوان صحبت کردیم؛ او معتقد است: «تا وقتی که حتی یک نفر هست که دوست دارد کتاب بخواند، همچنان جای امیدواری نیز وجود دارد».

جعفر توزنده‌جانی متولد سال ۱۳۴۱ در شهرستان نیشابور است. وی فعالیت داستان‌نویسی خود را در حوزه ادبیات کودکان و نوجوان با رادیو کرمان و در سال ۵۸ شروع کرد. او از سال ۱۳۸۰ که ساکن تهران شد همکاری خود را با مجلات کودک و نوجوان آغاز نمود.

از جمله آثار این نویسنده می‌توان به کوزه‌های آب، مردی که گم شده، میهمانی دیوها، مردی که می‌خواست قطار بخرد، جادوی دژ، چرا دریا عصبانی شد، کرمی که هیولا شد، بهشت گمشده بابام اشاره کرد.

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

آقای توزنده‌جانی شما سال‌ها در حوزه کتاب و کتاب‌خوانی فعالیت داشتید، از تألیف تا نشر و رسیدن کتاب به مخاطب مشکلات عدیده‌ای وجود دارد، و این مشکلات همیشه به جامعه و همچنین فرهنگ صدمه وارد کرده است؛ از سویی نویسنده با مشکلات مالی و پس از آن با مشکلاتی نظیر سانسور رو به‌ رو است و بعد نوبت پخش می‌شود که حتی کتاب‌فروشان نیز در این زمینه با مشکلات زیادی مواجه هستند و بعد از آن نیز به مخاطب می‌رسد... به نظر این چرخه معیوبی است؛ آیا این شکل معیوب اصلاح‌پذیر است؟

من یک تفاوت بزرگ با شما و با خیلی‌ها دارم و آن‌ هم بیش ‌از حد خوش‌بین بودن است. شاید به این خاطر که هنوز مثل کودکان فکر می‌کنم. کودکانی که پر از امید هستند و هنوز خیلی از مشکلات را نا دیده می‌گیرند. به این دلیل با تمام مشکلاتی که وجود دارد می‌گویم نباید زیاد نا امید شد.

چه‌ طور می‌توان امیدوار بود؟ بیشتر توضیح می‌دهید.

مثلاً همین آماری که اخیراً در مورد کتاب و کتاب‌خوانی، منتشر شد و همچین تماسی که خانواده و حتی مخاطبان آثار با من در مورد کتاب داشتند که آن را از کجا تهیه کنند مرا متوجه این مسئله کرد که همیشه مردم بار اصلی مشکلات را به دوش داشته‌اند و آن را به گونه‌ای با همت خودشان حل کرده‌اند.

در نتیجه مشکلات وجود دارند...

من تمام مشکلاتی را که در بخش‌های مختلف وجود دارند و به آن اشاره کرده‌اید قبول دارم هیچ انتظاری هم ندارم که به این زودی حل شوند اما وقتی حضور مردم را در این بخش می‌بینم و ارتباطی که آن‌ها با کتاب و کتاب‌خوانی دارند، زیاد نا امید نمی‌شوم؛ چون تا وقتی که حتی یک نفر هست که دوست دارد کتاب بخواند و دنبال کتاب می‌گردد همچنان جای امیدواری وجود دارد که البته این روزها هزاران هزار نفر هستند. تازه مگر در بخش‌های دیگر جامعه تمام مشکلات حل‌ شده است؟ در بخش‌های دیگر هم به اندازه کافی مشکل داریم و اصولا باید مشکلات بخش کتاب را در کنار بقیه مشکلات دید.

اشاره داشتید به ارتباط خودتان با مخاطبان؛ برویم سراغ ادبیات کودک و نوجوان که شما در این حوزه زیاد کار کرده‌اید، وضعیت در این حوزه چگونه است و تألیفات این بخش را چه طور می‌بینید؟

اگر منظور همین یک سال اخیر است که باید بگویم وضعیت در این حوزه با توجه به شرایطی که پیش‌ آمده خوب نیست، بهتر است بگویم اصلاً خوب نیست. تعطیلی‌هایی که به خاطر کرونا به وجود آمد ضربه زیادی به این بخش زد. به خاطر برگزار نشدن نمایشگاه و تعطیلی کتاب‌فروشی‌ها و خرید ناچیز کتاب و همچنین تعطیلی یا تعلیق فعالیت بسیاری از ناشران ضربه سختی به این حوزه وارد شده است، ولی جالب است بدانید تا جایی که من اطلاع دارم و با نویسندگان در ارتباط هستم تعداد تألیفشان بالا رفته خیلی از این دوستان از فرصت بیکاری استفاده کردند و کلی داستان نوشته‌اند.

از منظر کلی اگر بخواهید بگویید؛ چه طور؟

در نگاه کلی‌تر می‌شود گفت، در این بخش مشکلات زیادی وجود دارد که همه در به وجود آمدن آن نقش دارند؛ از نویسنده گرفته تا ناشر و سیاست‌گذاران این عرصه. در واقع مشکل اساسی جامعه ما که به راحتی هم حل شدنی نیست، عدم آینده‌نگری است. مثلا در بخش نویسندگی شتاب و عجله برای چاپ کتاب ضربه زیادی به کیفیت کارها زده است. مدت‌هاست که نویسندگان کمتر به آثاری که زمان زیادی برای نوشتن بگیرد، فکر می‌کنند. من کم دیدم شخصی بگوید خب من سعی می‌کنم کاری را شروع کنم و مثلاً ۵ سال یا ۱۰ سال روی آن وقت بگذارم تا کاری ماندگار خلق شود. نویسندگانی را می‌شناسم که حتی روی بازنویسی کارهای خود دقت لازم را ندارند. برای مثال وقتی می‌گویی فلان کار را بازنویسی کن در اولین فرصت ممکن این کار را انجام می‌دهند و اثر را بر می‌گردانند. وقتی دوباره اثر را می‌خوانی متوجه می‌شوی که همت نکرده‌اند آن را از نو بنویسند. فقط بخش‌هایی که فکر کرده‌اند خوب نیست، حذف کرده، چند جمله جدید جای آن گذاشته و به بقیه متن دست نزده‌اند. از طرفی حضور نویسندگان تازه کاری که می‌خواهند زود به شهرت برسند و کاری چاپ کنند، مزید بر علت شده است. کسانی که از گرد راه نرسیده طی دو سه سال بالای بیست جلد اثر چاپ می‌کنند. آثاری که به نظر من گاهی هر چند ممکن است خوب باشند اما در یک چرخه تولید به وجود آمده‌اند، درست مثل سیستم کارخانه‌ای که به صورت سری کار تولید می‌کند.

اشاره کردید به تالیف کتاب مثل «سیستم کارخانه‌ای»، بیشتر در این رابطه توضیح می‌دهید...

ببینید به نظر من اصولا دو نوع نوشته برای کودکان و نوجوانان داریم، یک سری کارهای سفارشی که حتی ممکن است خوب هم باشند حالا یا ناشر به نویسنده سفارش می‌دهد یا خود نویسنده تصمیم می‌گیرد با توجه به نیاز جامعه کار تولید کند. خب همان ‌طور که گفتم این جور کارها گاهی هم ممکن است زیاد بد نباشند اما هر چه هست مثل همان خوردنی‌های فست فود است مثل تنقلاتی که بچه‌ها خیلی هم با لذت می‌خورند و طی فرایندی بسیار ساده و آسان در کارخانه‌ها تولید می‌شوند اما ویتامین مورد نظر را به بدن مصرف کننده نمی‌رسانند. آثاری هم هستند که ناشی از قوه خلاقیت نویسنده‌ هستند که برای خلق آن زمان زیادی صرف کرده و آن را بارها بازنویسی کرده است. در درست کردن خمیر خوب برای نان اصطلاح ورز دادن رایج است. هر چه یک خمیری را با دست ورز بدهی عناصری که می‌توانند آن را تبدیل به یک خوردنی با کیفیت و بهتر کنند، فعال‌تر می‌شوند. در واقع با ورز مرتب یک خمیر، گلوتن بیشتری تولید می‌شود که این گلوتن باعث می‌شود خمیر پف کند و کیفیت نان بالا برود. بارها نوشتن یک اثر هم همین‌گونه است. در سری‌ دوزی این اتفاق نمی‌افتد چون اکثراً با عجله نوشته می‌شوند مثلا نهادی یا ناشری بودجه‌ای دارد و می‌خواهد کاری تولید کند، به نویسنده هم می‌گوید مثلاً طی مدت زمان سه ‌ماهه یا شش ماهه چند جلد کتاب می‌خواهم. نویسنده ماهری هم که در این زمینه تجربه دارد سریع آن را می‌نویسد و تحویل ناشر می‌دهد. از نظر من چنین کارهایی هیچ فرقی با همان تولید انبوه در کارخانه ندارند و معلوم است که سرانجام چنین کارهایی چه هست. وقتی آینده‌نگری نیست سری‌ دوزی زیاد و زیادتر می‌شود. چون این‌گونه کارها برای زمان خاصی نوشته می‌شوند و با همه خوبی‌ها که ممکن است داشته باشند زود فراموش می‌شوند. وقتی آینده‌نگری نباشد اتفاقات خوبی هم رقم نمی‌خورد. نبود آینده‌نگری را حتی می‌توان در بخش سیاست‌گذاری هم دید و با امکاناتی که در اختیار دارند ضربه بیشتری به بخش فرهنگ وارد می‌کنند. برنامه‌هایی که برای این حوزه تدوین می‌شوند کمتر چشم به آینده دارند. در نهایت برای همان سال یا چند سال است. اگر هم در آن آینده‌نگری شده باشد با آمدن یک مدیر جدید همه‌ چیز تغییر می‌کند.

خب ما از سویی با هجوم آثار سطح پایین رو به رو هستیم؛ از سویی دیگر وجود یک هیئت نظارتی نیز خود بعد از مدتی ممکن است تبدیل به یک سانسورچی بدل شود و با اعمال سلیقه صدمه‌های بیش از پیش به حوزه فرهنگ بزند؛ پس راهکار چیست؟

بله، من با هیچ هیئتی در هیچ زمینه‌ای موافق نیستم. چون همان‌ طور که شما هم گفتید این هیئت در آینده تبدیل به کسانی می‌شوند که می‌خواهند سلیقه خودشان را در ممیزی اعمال کنند. همه ‌چیز را باید واگذار کنیم به مردم. کتاب باید روند طبیعی خودش را طی کند. در واقع همان بحث عرضه و تقاضا. در اینجا ممکن است کسانی باشند که بگویند خب این ‌طوری هر کسی هر کار ضعیفی را که دارد می‌تواند چاپ کند به خصوص این روزها که چاپ کتاب آسان شده است. این حرف در ظاهر ممکن است، درست باشد اما اگر در کنار چاپ کتاب نهادهایی باشند که کتاب‌های خوب را رصد کنند و بهترین‌ها را به مردم معرفی کنند، جایزه‌های مختلف باشد و مهم‌تر از همه نقد، آن ‌هم با مجلات و نشریاتی که به ‌طور تخصصی در این زمینه کار کنند، آن ‌وقت مطمئن باشید بعد از مدتی کارهای ضعیف از عرصه چاپ کنار می‌روند. اگر دقت کنید چند سالی است که خانواده‌ها وقتی می‌خواهند برای کودکان یا حتی نوجوانان خود کتاب بخرند سعی می‌کنند ابتدا جستجو کنند و سراغ فهرست‌هایی می‌روند که فعالان این حوزه منتشر کرده‌اند و با توجه به اعتماد و اطمینانی که به آن‌ها دارند کتاب می‌خرند. این‌ها خیلی مؤثر هستند. به نظر من به جای گذاشتن یک هیئت که آثار را بررسی کند، بهتر است نهادهای غیر دولتی که در امر تهیه لیست و دادن جایزه به آثار برتر فعالیت دارند یا فهرست‌های مناسب را منتشر می‌کنند، مورد حمایت قرار گیرند.

یک سوال هم در حوزه تهیه و خرید کتاب دارم، آیا به نظر شما کودکان و نوجوانان را باید در انتخاب کتاب راهنمایی کرد، منظورم این است که اساسا محدود کردن آن‌ها در انتخاب کتاب کار درستی است؟

راهنمایی کردن برای انتخاب کتاب توسط بزرگ‌ترها یک حرف است و انتخاب کردن کتاب برای کودک حرفی دیگر. من با انتخاب کتاب برای کودک به شدت مخالف هستم اما موافقم که او را راهنمایی کنیم. من همیشه و در همه جا به بزرگ‌ترها و خانواده‌ها گفته‌ام به جای این‌ که هنگام مراجعه به کتاب‌فروشی به کودک بگویید این را بخر آن را نخر، اجازه بدهید خودش انتخاب کند اگر به هر دلیلی تصور می‌کنید انتخابش غلط است باید او را قانع کنید، اگر هم نتوانستید قانعش کنید، بعد از خریدن کتاب در خواندن آن مشارکت داشته باشید یعنی وقتی کتاب به خانه آمد کودک یا حتی نوجوان آن را خواند شما هم آن را بخوانید و با او وارد گفتگو شوید این ‌طوری چند اتفاق می‌افتد؛ اول این ‌که اگر دلایل شما برای این که کتاب خوبی نیست قانع کننده بود، کودک حتماً قبول می‌کند و دفعه بعد بیشتر به حرف شما گوش می‌کند، اگر هم نبود شما متوجه اشتباه خود شده‌اید و فایده سوم هم این است که یک گفت‌وگو بین شما و فرزندانتان حول محور کتاب شکل ‌گرفته است و چون هر دو یک هدف داشته‌اید بیشتر به هم نزدیک می‌شوید.

با توجه به این که شما بیشتر با کودکان و نوجوانان سر و کار دارید، در حال حاضر کتاب چه جایگاهی در نسل تازه دارد، آیا رضایت بخش است؟

این حرف که کتاب هیچ‌وقت جایگاه اصلی خودش را پیدا نکرده، حرف تازه‌ای نیست. از گذشته دور بوده و همیشه خواهد بود. اما چیزی که در این میان خیلی مهم است وجود کتاب است؛ یعنی بودنش. کتاب هیچ ‌وقت محو نخواهد شد ممکن است در دوره‌ای کم رونق شود اما دوره دیگر باز رونق خود را پیدا می‌کند. در همین دوران همه گیری کرونا فکر کنم مردم ما خیلی بیشتر از قبل کتاب خواندند. در واقع کتاب مثل هوایی است که استنشاق می‌کنیم. همراه بشر هست هر چند گاه ممکن است خیلی‌ها حتی متوجه آن نشوند.

در پایان می‌خواهم از شما بپرسم پیشنهادتان برای بهتر شدن وضعیت کتاب‌خوانی چه هست؟

بگذارند چرخه کتاب از همان آغاز تا زمانی که خوانده می‌شود در دست مردم باشد. فقط اگر قرار است کاری انجام شود در جهت حمایت از این چرخه باشد و بس.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.