به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محسن قصابیان در برنامه «سریالیست» با بیان اینکه اوایل بهمن ماه برای حضور در سریال "موج اول" با من تماس گرفتند، گفت: آن زمان امیرحسین سجادی را نمیشناختیم، بعدا با هم رفیق شدیم، قدردان این تجربهام و کار با او برایم لذتبخش بود. اما آقای کمالی و برخی دیگر از دوستان را دورا دور میشناختم.
وی خاطرنشان کرد: فیلمنامه را خواندم، آن موقع دو فیلمنامه دیگر هم از سازمان صدا و سیما به دستم رسیده بود اما ویژگی منحصر به فرد «موج اول» پرداخت آن به مسئله کرونا بود. همه ما یک دِین به کادر درمان داریم که در این دو سال بی وقفه تلاش کردند و خیلی از آنها الان بین ما نیستند. زمانی که فیلمنامه به دستم رسید، سه یا چهار قسمت آماده بود، وقتی خواندم دیدم که جای کار دارد، در گپهای اولیه به این نتیجه رسیدیم که در کنار هم باشیم. ابتدا من و آقای فخیمزاده به گروه پیوستیم سپس دوستان دیگر ملحق شدند.
قصابیان با اشاره به اینکه درباره نقش جهان و ابراهیم صحبتهایی مطرح شد، اظهار کرد: روی هر دو نقش فکر میکردیم، بعد که آقای فخیمزاده برای نقش جهان اعلام آمادگی کردند، برای خودم هم لذتبخش بود و فکر کردم که ترکیب جذابتر میشود. تمرکزم را روی نقش ابراهیم گذاشتم.
وی با بیان اینکه اوایل که فیلمنامه را خواندم و قرار شد سه کارگردان سریال را بسازند، کمی نگران شدیم، گفت: به این فکر میکردم که چطور یک سریال توسط سه کارگردان ساخته میشود و لحن و روایت آنها شبیه هم خواهد بود. در دفتر با سید حسینی، بکتاشیان و آقای علیزاده صحبت کردیم و دیدم دنیای آنها خوب است. خود این موضوع ریسک است.
این بازیگر پیشکسوت در خصوص فراهمسازی شرایط برای انجام کارهای اولیه جوانان توضیح داد: این آزمون و خطا را ما همیشه انجام میدهیم. سالها قبل که تازه تله فیلمها در تلویزیون شکل میگرفت، ما جوانتر بودیم. به آنها کارهای 25 میلیونی میگفتند. پول فیلمنامه 500 هزار تومان بود. با این مبلغ اندک باید کار را کاملاً میساختی، تحویل سازمان صدا و سیما میدادی و بعد برآورد میشد و اتفاقها رخ میداد. این مراحل نشان میداد که شما میتوانی عوامل حرفهای را پای کار بیاوری، کار را جمع کنی و سپس برآورد شود.
وی افزود: سازمان صدا و سیما باید این آزمون و خطاها را انجام دهد تا نیروهای جوان خود را بشناسد و بتواند به حیاتش ادامه دهد. هیچ ایرادی هم در این ساز و کار وجود ندارد. در طول کار هم دوستان به این نتیجه رسیدند که روند آنها درست است. از طرفی سازمان همیشه کارها را رصد میکند، یعنی تست گریم، لباس و انتخاب بازیگر دائماً توسط مدیران رصد میشود که میزان خطا را پایین میآورد. البته کار رسانه و فیلم همیشه خطرپذیر است و به عبارتی همیشه آزمون و خطاست.
وی در پاسخ به اینکه آیا بخشهای خصوصی هم در برخورد با فیلمسازان جوان این مراحل را طی میکنند یا خیر، بیان کرد: به نظرم آنها هم امتحان میکنند تا برای یک یا دو دقیقه همچنین برای یک یا دو قسمت نتیجه بگیرند. اگر یک نفر بخواهد در تمام کمپانیهای بزرگ دنیا فیلم بسازد، باید نمونه کار ارائه دهد. بعد از ارزیابی کیفیت، امکانات در اختیار او قرار میگیرد.
قصابیان تصریح کرد: تصور میکنم سیاستهای خانه تولیدات جوان را باید مدیران توضیح دهند. اما نظر من این است که سازمان برای اینکه بتواند نوآوری داشته باشد، نیازمند تازگی است، برای یافتن این تازگیها هم باید زمینههایی را برای شناسایی نیروهای جدید فراهم کند، امکانات حتی محدود در اختیار آنان قرار دهد، اگر نتیجه مطلوب بود، امکانات گستردهتر میشود. قطعاً میتوانیم کارگردانهایی همانند آقای میرباقری و دیگر فیلمسازان موفق را از بین نیروهای جوان در سازمان پرورش دهیم.
بازیگر فیلم "منصور"، افزود: باید توجه داشته باشیم که منظورمان از آزمون و خطا، پرورش فیلمساز از ابتداست یا حمایت از فیلمسازی که خودش را در یک مقطعی نشان داده و همچنان فعالیتهایش ادامه دارد.
ایفاگر نقش ابراهیم در سریال "موج اول" با بیان اینکه از بازی با آقای فخیمزاده بسیار لذت بردم و از او آموختم، ابراز داشت: همینکه ایشان در کار کنار ما بود، بسیار لذتبخش است. در یک سکانس او را به سردخانه بیماران فوت شده میبرم و او میگوید "یادت هست یک زمان من هم مثل این جوان تازه کار بودم؟ "یعنی ابراهیم نوجوانیاش را رزمنده بوده و رفاقتشان با دکتر جهان از همان زمان شروع شده است. اینکه تصمیمات توسط ابراهیم گرفته میشود، نکتهای بود که از ابتدا به آن اشاره میکردم، خود سید هم میگفت و در 10 قسمت بکتاشیان و آقای علیزاده هم همین موضوع مطرح بود.
وی با اشاره به محور قصه سریال که در خصوص بیمارستانهای صحرایی در تهران و سایر استانها بود، ادامه داد: این بیمارستانها توسط ارتش، سپاه و وزارت بهداشت ساخته شده است که باید یک متولی داشته باشد این متولی میتواند یک زرمنده، خود وزارت بهداشت یا هر شخص دیگر باشد. ما در سریال درباره بیمارستان صحرایی صحبت میکنیم که با بیمارستان ثابت فرق دارد، برای همین هم میگوییم که متولی دارد و میتوان آمار آنها را به دست آورد. زمینی موجود است که میتواند امکان احداث بیمارستان صحرایی را ایجاد کند. حالا شاید تلقی نویسنده این بوده که از بیمارستان شروع کند. وقتی دکتر نوروزی، شاه میری و فنایی که هرکدام سهم خود را از زمین میخواهند، یک نفر میآید تا بیمارستان صحرایی در این زمین بنا کند.
گوینده پیشکسوت تلویزیون مطرح کرد: نکته جذاب در کار برای من تلاش یک آدم بود که تلاش میکند تا در وضعیت بحرانی انسجام به وجود آورد. یادمان باشد که دو سال قبل چه شرایطی داشتیم. واکسن نبود و مردم تحت فشار بودند. چندی پیش یک نفر از اهالی رسانه از من پرسید که آیا الان زمان مناسبی برای ساخت این سریال بود یا باید در زمان دیگری ساخته میشد؟ به او گفتم هر زمان که درباره کرونا کار شود دردناک است زیرا بسیاری از هموطنان را در این ماجرا از دست دادیم و به هر حال باید به آن پرداخته شود.
وی با اشاره به اینکه انتظار صددرصدی از یک کار کاملا نابجاست، گفت: تلاش میکنم با مجموعه امکانات بهترین نتیجه را بگیرم. حضورم در این کار برایم آرامشبخش بود. در تمام سکانسها التهاب موجود بین مردم و پرستاران را میدیدیم. ساختار و امکانات در تمام بحرانها و در اغلب کشورها توسط توسط نیروهای نظامی به وجود میآید زیرا آنها تجربه و امکانات لازم را دارند. بعد از احداث این زیرساختها نیروی کارآمد نیاز است تا کسریها را جبران کند. در این سریال دیده شد که ابراهیم از یک شهر سه آمبولانس میآورد، دوستش موافق نیست که حق دارد اما منشی میگوید از تهران فکس رسیده پس سر خود کاری نکرده است. در واقع دولت و حکومت یک تصمیم میگیرند و یک نیروی کارآمد هم برای ایجاد انسجام نیاز است.
بازیگر سریال "موج اول" یادآور شد: نکتهای که آقای حسینی در کار ایجاد کرد و من هم با او همراه شدم این بود که ابراهیم تمام نیروها را در اختیار جهان قرار میدهد، حتی وقتی آفاق میخواهد برگردد، به او میگوید که خانم بمان زیرا مشکلات و روحیه جهان را میشناسد. همچنین به او میگوید دنبال امیر شهاب بگرد زیرا دکتر جهان او را میخواهد.
انتهای پیام/