رسیدن به این نقطه و سردرگمی که گرفتارتان میکند شما را به یک مفهوم مهم میرساند: تعریف مدیریت در کسب و کار
یک مدیر خوب به دنبال رشد ناگهانی نیست، به دنبال رشد پایدار است! اما رشد پایدار چگونه به دست میآید؟
راههای زیادی برای اندازه گیری رشد و ارزیابی عملکرد وجود دارد. در گام اول باید اهدافتان را درست تعریف کنید. تا وقتی اولویتبندی و اهدافتان دقیق نباشد، نمیتوانید تلاشتان را متمرکز کنید. بدون اهداف مشخص، ممکن است در برخی زمینهها رشد کنید، اما کمکم متوجه میشوید که رشد کسب و کارتان در مواردی که واقعاً مهم است، متوقف شده است.
حالا زمان آن رسیده که بهعنوان یک مدیر از خودتان بپرسید برای تعیین هدفهایم باید چه معیاری داشته باشم؟ اهدافتان هرچه که هست این شش معیار را برای ارزیابی عملکرد فراموش نکنید:
وقتی هدفهای موفقیت را تعیین کردید باید یک جدول زمانی رشد برای رسیدن به آنها درست کنید. حواستان باشد که این کار باید مداوم باشد. ارزیابی عملکرد مختص چند روز خاص یا اول هرماه نیست. چند نقطه عطف برای خودتان تعیین کنید. این کار باعث میشود که متوجه شوید در مسیر درست پیش میروید یا از خط خارج شدهاید.
بهعنوان یک مدیر باید از خودتان بپرسید که برای رسیدن به این هدفها چه چیزی نیاز دارید؟ سرمایه، نیروی کار و ساعات مورد نیاز برای رسیدن بهجایی که میخواهید بروید را در نظر بگیرید.
سازمانها بهخودیخود رشد نمیکنند. افراد شرکت شما مسئول رشد کسب و کارتان هستند. استخدام کارمندان مناسب بخشی از تعریف مدیریت است. بهخصوص در یک استارتاپ!
فراموش نکنید که شما رهبر نیستید، مدیر هستید. تفاوت رهبری و مدیریت را در فرآیند استخدام کارکنان درک کنید. یک مدیر همیشه بهدنبال این است که برای رسیدن به هدفی مشخص، چه کاری را با چه منابعی در چه زمانی انجام دهد تا بهترین نتیجه رقم بخورد. اما یک رهبر، افراد تیم را هدایت میکند، چشمانداز تعریف کرده(که ممکن است کاملاً شفاف نباشد) و الهامبخش و انگیزه دهنده حرکت تیم است.
وظیفه شما ارزیابی عملکرد سازمان، ارزیابی عملکرد کارکنان و ارزیابی عملکرد مالی است.
تنوع فرهنگی بین کارمندان را فراموش نکنید. اگر بتوانید افراد مختلف را استخدام کنید که باهم تناسب چندانی ندارند در کمال تعجب گردش مالی کسب و کارتان را افزایش میدهید.
به دنبال کسانی باشید که ایدههای نو دارند و دوست دارند که تغییر ایجاد کنند. از سمتی کارمندان شما باید بلوغ لازم برای پذیرش و جبران اشتباه گذشته را داشته باشند.
اگر در مرحلهای هستید که به رشد اقتصادی نیاز دارید، یکی از راههایتان برون سپاری منابع انسانی است. نیازی نیست مدام کارمندان جدید استخدام کنید. شما میتوانید از استخدام پروژهای یا استخدام فریلنسر استفاده کنید.
خرج کردن و پس انداز بخشهای کلیدی برای مدیریت رشد کسب و کار است. همهی ما میدانیم که سرمایه گذاری باعث رشد میشود. سرمایه گذاری در خدمات، فضاهای کاری و از همه مهمتر سرمایه گذاری در فناوری های جدید میتواند شما را از رقبایتان جلو بیندازد. اما تا چه اندازه؟ اینجا نقطهای است که به تعریف مدیریت مالی احتیاج دارید.
همهی سرمایه را خرج نکنید، شاید فکر کنید پس انداز کمکی به رشد شرکت شما نمیکند، اما فراموش نکنید که این پس انداز است که کسب و کار شما را در بازی نگه میدارد.
هزینهها را در اولویت قرار دهید اما هرماه مقداری از بودجه، درآمد و سرمایه را کنار بگذارید. فراموش نکنید که سرمایه گذاریهای هنگفت، بدون پس انداز شاید باعث رشد کوتاه مدت شود، اما درنهایت سازمان شما را شکننده میکند.
بهعنوان یک کارآفرین یا یک شرکت نوپا، هیچ اشکالی ندارد که بدهی تجاری داشته باشید. در حقیقت بدهی های تجاری باید بخش مهمی از تأمین بودجه باشد. اکثر کارآفرینان در مراحل اولیه موفقیت نمیتوانند نیازهای مالی کسب و کارشان را بهتنهایی برآورده کنند. اما مراقب باشید که بدهی بیش از حد میتواند فرصتهای رشد را از شما بگیرد و وادارتان کند که مدام سود بیشتری به سرمایه گذاران بدهید.
واقعیت این است که شما نمیتوانید روی همه زمینههای کسب و کار خود تمرکز کنید. شاید همه چیز به هم ریخته باشد یا در تمام بخشها نیاز به رشد داشته باشید اما اگر اولویتبندی نداشته باشید، تلاشتان تأثیر معناداری نخواهد داشت. در این مرحله شما به تعریف مدیریت زمان نیاز دارید.
به اهداف خود برگردید. اگر با توقف رشد مالی مواجه شدید، شاید بهتر باشد زمانی را به بهینه سازی تیم فروش اختصاص بدهید. اگر حس میکنید طول عمر مشتریهایتان کمتر شده است یا ارزش طول عمری مشتریها در کسب و کارتان در نظرگرفته نمی شود، شاید تیم خدمات و پشتیبانی شما نیاز به زمانی برای آموزش اضافی داشته باشد.
به یاد داشته باشید که رشد ناگهانی همهی بخشها معمولاً نتیجهای جز شکست ندارد.
با رشد کسب و کار، نقش مدیریت در اداره شرکت پررنگتر از قبل میشود. درآمد بیشتر همیشه به معنای مشکلات بیشتر است. مطمئن شوید که نه تنها شما، بلکه کارمندانتان آماده هستند تا با مشتهای گره کرده با مشکلات مقابله کنند.
افزایش درآمد میتواند تیم مالی را تحت فشار قرار دهد. ایدههای جدید یا سرمایه گذاری های اضافی برای حفظ کسب و کار گاهی باعث میشود تعداد زیادی مشتری بدون سود جذب کنید. حجم زیاد سفارشها ممکن است تیم تأمین کننده را سردرگم کند.
مشکلات زیر ساختی روند توسعه را با مشکل مواجه کرده است و همه چیز از یک شکست تمام عیار خبر میدهد.
اینجا شما باید از یک مدیر به یک رهبر تبدیل شوید. قبل از اینکه شکاف در یک فرآیند یا سیستم به یک فاجعه تبدیل شود، به نگرانیهای کارکنان گوش دهید. جهان مدرن پر از فناوری و ایدههای تسهیل کننده است، مشتاقانه از فناوری های جدیدی که میتواند بار تیم شما را کاهش دهد حمایت کنید.
صادقانه باید گفت که رشد بدون مشتری امکانپذیر نیست. محصولاتی که میسازید، بدون مشتریان وفادار بهجایی نخواهند رسید.
به مشتریان خود گوش دهید. بینش آنها میتواند به شما در بهبود محصول، ریشه یابی مشکلات مشتری مداری و حتی شناسایی مشتریان هدف کمک کند. اگر مخاطبان شما بازخورد خوبی از انتقادهایشان دریافت کنند وفادارتر از قبل با شما همراه میشوند.
درنهایت فراموش نکنید که هدف هر کارآفرینی رشد کسب و کار است. اما در دنیای تجارت، برنده مسابقه کسی است که آهسته و پیوسته بازی میکند.