به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، دانشگاه تبریز تنها دانشگاه ایران است که در جنگ تحمیلی توسط هواپیماهای عراقی بمباران شده و موجب عروج 22 کبوتر خونینبال شده و به همین جهت این دانشگاه، اسم خود را به مشهدالشهدا زینت داده است.
حمید صبری، مولف و نویسنده تبریزی مولف دایرةالمعارف روابط عمومی ایران در بخشی از کتاب «یادها و خاطرهها» که مربوط به دوران هشت سال دفاع مقدس است، خاطرات خود را در مورد بمباران دانشگاه تبریز نوشته است که خواندن آن شاید خالی از لطف نباشد:
محل اصابت بمب در دانشگاه تبریز
چندان رغبت گرفتن مرخصی از فرماندهام در لشکر روحالله کمیتههای انقلاب اسلامی را نداشتم شاید فکر مرخصی اصلا به ذهنم خطور نمیکرد. شب بیستم دیماه سال 1365 بود که یکی از همرزمانم آمد سراغم. در محور شلمچه جاده امام رضا (ع) گردان ادوات در این محور مستقر بود. پیشنهاد داد با هم از مسیر شیراز به تبریز برویم. من هم قبول کردم و با آقا حمید قرار گذاشتیم که فردای آن روز را مرخصی بگیریم.
شب را صبح کردیم و با اجازه مسوول محور به اهواز رفتیم و در مقرر لشکر که در جاده ماهشهر قرار داشت برگه مرخصی را گرفته و با یک سواری به سمت شیراز به راه افتادیم. حدود 10 ساعت در راه بودیم و از شهرهای مختلف دو گنبدان، بهبهان و ... گذشتیم تا به شیراز رسیدیم. یک شب را در منزل یکی از دوستان به نام حاج علیمحمد قدسبین که از وکلای پیشکسوت دادگستری فارس و داماد مرحوم دستغیب بود مهمان شدیم. ایشان سوره مریم را از حفظ برایمان خواندند و نهایت محبت را در حق ما کرده و در نهایت گشادهرویی و احترام پذیرای ما شدند.
بعد از شیراز یک روز هم در جهرم و در منزل یکی دیگر از دوستان اقامت کرده و صبح روز بعد پس از اقامه نماز صبح به تهران حرکت کردیم. فضای شهرهای مسیر حال و هوای جبهه را داشت و معلوم بود که مردم در پشت جبههها مستقیم و غیر مستقیم بیاد فرزندان رزمنده و دلاورشان در جبههها هستند. زمان به سرعت سپری میشد؛ از تهران روانه تبریز شدیم و در تبریز از «حمید» همسفرم به سختی جدا شدم چون خیلی به هم عادت کرده بودیم.
شب 27 دیماه در کوچه خرداد خیابان دانشگاه تبریز مهمان یکی از اقوام بودم. برق از ساعت هشت و سی دقیقه قطع شد و حدود یک ساعت و نیم طول کشید تا برق دوباره آمد و چند لحظه از روشن شدن اتاق ما نگذشته بود که صدای مهیبی که ناشی از غرش انفجاری بود همه جا را لرزاند و شیشههای ساختمان را درهم شکست. سراسیمه به حیاط خانه رفتیم. صاحبخانه خبر آورد که گویا منطقهای از دانشگاه تبریز و بیمارستان امام خمینی(ره) توسط هواپیماهای عراقی بمباران شده است.
فاصله ما از محله حادثه زیاد نبود و با دوستان برای یاری رساندن به محل بمباران شده رفتیم. همه جا دود و خاک بوده و شیشههای اطراف غالبا شکسته شده بود و مردم منطقه سراسیمه و هراسان از خانههای خود بیرون آمده بودند و همه به نوعی برای کمک و یاری رساندن به مجروحان در حال تکاپو و تلاش بودند.
بخشی از دانشکده فنی تبریز مورد اصابت بمب قرار گرفته و تخریب شده بود. صدای آژیر آمبولانسها، بوی دود و فریادهای مردم همه و همه صحنه متاثر کنندهای رقم زده بود، نیروهای امدادی به سرعت رسیدند. در همان دقایق نخست عملیات امداد، پیکر مطهر چند شهید را از زیر آوار بیرون آوردند. این بمباران منجر به شهادت 22 کبوتر خونین بال شد که به ملکوت اعلی پیوستند.
بعدها مطلبی از این حادثه به دستم رسید که عینا نقل میکنم:
در سال 1365 که تحریم اقتصادی و تسلیحاتی فشار زیادی را بر قامت انقلاب شکوهمند اسلامی ایران وارد کرده بود، مسوولان منابع خودکفایی مصمم شدند از ظرفیتهای موجود در استان نهایت بهرهبرداری را کرده و بخشی از نیازهای رزمندگان دلاور را با استفاده از فرصتهای تعطیلی کارگاههای و کارخانجات تامین کنند. دانشکده فنی دانشگاه تبریز یکی از معدود مکانهایی بود که به این درخواست مسوولان نظامی لبیک گفت.
تعدادی از دانشجوهای رزمنده که به خاطر حضور مداوم در میادین نبرد از درس عقب مانده بودند و میخواستند در سنگر علم نیز پیشاپیش حرکت کنند در این عرصه نیز گوی سبقت را بربایند. این اسوههای ایثار از ساعت 4 بعد از ظهر تا 12 شب که وقت استراحت بود در پشت دستگاهها قرار گرفته و خمپاره 60 و 81 تولید میکردند.
گویا کارها در این روز طبق روال عادی آغاز شده بود و حتی در یک و نیم ساعت قطعی برق به نماز و راز و نیاز با پروردگار خود پرداخته بودند. انگار خدای سبحان میخواست مناجات عاشقانه دوستانش را قبل از شهادت بشنود که در ساعت 10.30 شب غرش انفجار بمب همه جا را تیره و تار کرد؛ آن شب 22 تن از فرزندان دلاور و قهرمان دانشگاه تبریز به فیض عظمای شهادت نائل میشوند.
سجاد (ایرج) خلوتی، محسن محمدی غریبانی، رحمان قفلگری، مرتضی زمانپور، علی فصیح کجاآبادی، حمیدرضا ملکوتی خواه، علیرضا رضوانجو، عباس ارشدی پور، صدیار صفری، بیاضعلی اسدیفرد، سید محسن جواهری، سعید امیرخانی، مهدی امیرکاظمی، علیرضا کریمی وفایی، حسین شیرین سرندی، مرتضی جابری، فوادالدین محمودی، یعقوب اسماعیلزاده، شیرزاد شریفی، هاشم اخترشمار، عادل جعفری نویمیپور و حسین رضاپور، ساعت 22:20 شب شنبه 27 دی سال 65، در کارگاه دانشکده فنی دانشگاه تبریز بر اثر اصابت بمب رژیم عراق به شهادت رسیدند، 6 نفر نیز در این حادثه جانباز شدند.
روحشان شاد و یادشان همیشه گرامی باد.
انتهای پیام/60017/س