از همین رو در این یادداشت تلاش خواهد شد تا از زاویه دیدی تحلیلی راهاندازی سرویس تلوبیون پلاس توسط صداوسیما و قراردهی خدمات این پلتفرم به صورت رایگان در اختیار مخاطبان را از منظر اثر آن برروی بازار و رقابت بررسی کنیم.
1- یکی از نگرانی های رایج از ورود دولت و دستگاههای دولتی به بازارهای مختلف، تخریب بازار و برهم خوردن تعادل میان رقبای مختلف است. از همین رو یکی از ابزارهای تحلیلی مرسوم جهت بررسی رفتارهای دولت اعم از اعطای هرگونه امتیاز یا کمک مادی و غیرمادی به یک یا چند بنگاه در بازار، ابزاری تحت عنوان «آزمون تعادل» است. منطق کلی این آزمون آن است که بسنجد آیا ورود دولت به بازار و استراتژی اتخاذ شده مشروعیت و ضرورت دارد یا خیر. به طور کلی دو دسته ملاک برای این سنجش وجود دارد: الف) آیا اقدام دولت، به دولیل وقوع یکی از مصادیق شکست بازار از قبیل وجود عوارض جانبی است؟ ب) آیا یک ضرورت اجتماعی-محیطی مانند حوادث غیرمترقبه، یا وجود مناطق کمتر توسعه یافته و کمتر برخوردار سبب چنین تصمیمی شده است یا خیر؟
در نگاه اول، با بررسی خدمات سرویس تلوبیون پلاس که به نوعی گسترش فعالیت های پلتفرم تلوبیون است، با هیچ یک از مصادیق شکست بازار مانند وجود کالاهای خدمات عمومی، اطلاعات نامتقارن یا عوارض جانبی روبرو نیستیم. در مرحله بعد، براساس ادعایی که توسط مدیرعامل این پلتفرم در تاریخ 14 دی 1400 مطرح شده است، مهمترین دلایل این تصمیم عبارتند از عدم تمایل همه مخاطبین به استفاده از سرویس های پولی و همچنین وجود محتوای پاک برای کودکان است. در رابطه با توجیه اول، میتوان ادعا کرد که بر این مبنا دولت در هر بازاری میتواند ورود کند و شرکتهای دولتی یا شرکتهای خاصی که وابستگی به دولت دارند را تقویت کند، چرا که طبیعتا در هر بازاری عدهای از مخاطبین حاضر به پرداخت مبلغ نیستند. ذکر این نکته ضروری است که ارائه انواع محتوا از جنس کالاهای اساسی نیز نیست. افزون بر آن در رابطه با دلیل دوم ادعا شده نیز باید ذکر کرد که مهمترین فلسفه راهاندازی «ساترا» تنظیمگری محتوا بوده است. بنابراین مسئولیت عدم وجود محتوای مناسب برای کودک در درجه اول خود به صداوسیما و ساترا برمیگردد که باید با ابزارهای مختلف تنظیمگری (من جمله ابزارهای تشویقی موثر در کنار ابزارهای تنبیهی) هدف مورد نظر را محقق کند. برهمین اساس، دلیل مذکور توجیه مناسبی برای ورود به بازار نخواهد بود.
2- همانطور که گفته شد، در اقدام صورت گرفته شاهد رایگان بودن ارائه خدمات هستیم. برای سنجش اثر احتمالی این بازار ابتدا باید دیدی کلی از وضعیت بازار VOD ها (پلتفرمهای نمایشی مبتنی بر تقاضا) داشته باشیم. براساس سهم بازار یا مخاطبین اعلام شده توسط پلتفرمهای دارای قدرت بازاری قابل توجه در این بازار باید ذکر کرد: بازار VOD ها در ایران تمرکز بالایی (براساس شاخص HHI) دارد. برمبنای قوانین رقابت مرسوم، همچنین قانون اجرایی سازی اصل 44 در ایران و آیین نامه رقابت تازه مصوب ساترا، این اقدام میتواند از مصادیق قیمتگذاری تهاجمی باشد. توجه بدین نکته آنجا اهمیت مییابد که بدانیم مهمترین اثر رفتار قیمتگذاری تهاجمی، برروی شرکتهای کوچک بازار خواهد بود و همچنین ورود شرکتهای نوآور جدید به بازار را سختتر میکند؛ چراکه شرکتهای بزرگ بازار توان مقابله با این استراتژی را دارند -همانطور که بلافاصله پلتفرم فیلیمو بخش قابل توجهی از محتوای خودش را رایگان کرد. از همین رو این استراتژی برخلاف ادعای ریاست جدید سازمان، آقای جبلی است که سازمان حامی شرکتها و پلتفرمهای کوچک خواهد بود.
3- در پایان فارغ از نکات گفته شده و باتوجه به آنه کارشناسان امر این نوع از خدمت را مصداق رسانه خدمت عمومی نمیدانند، باید به این نکته نیز توجه کرد که آیا استراتژی اتخاذ شده اهداف مد نظر ملی را محقق خواهد کرد و موفقیت لازم را با توجه به معیارهای کارایی-بهره وری خواهد داشت؟ برای پاسخ به این سوال باید به مقایسه عملکرد و دستاوردهای سازمان صداوسیما به عنوان یک متصدی ارائه خدمت – و به طور کلی سابقه عملکرد بخش قابل توجهی از شرکتهای دولتی در ایران- و همچنین پلتفرمهای بخش خصوصی پرداخت. شواهد بسیاری حاکی از ناکارآمدی و ناکارایی ایدههای شرکتهای دولتی و وابسته به دولت است، رویکردی که باید اساسا مورد تجدید نظر قرار گیرد.
*کارشناس رقابت و تنظیمگری، مدیر مرکز مطالعات توسعه و رقابت