چند روز قبل مرد جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و گفت سارق یا سارقانی مادر سالخوردهاش را در خانهاش بیهوش و اموالش را سرقت کرده اند.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: مادرم چند سالی است در خانهاش در یکی از خیابانهای شرقی تهران تنها زندگی میکند. من، خواهر و برادرم همیشه تلفنی حال و احوالش را میپرسیم و هر چند روز یک بار هم به دیدنش میرویم و کارهای او را انجام میدهیم. چند روز قبل برای انجام کاری به مسافرت رفتم و سهروز قبل از آنجا با مادرم تماس گرفتم، اما او جواب نداد.
از طرفی هم برادر و خواهرم در تهران نبودند که نگران مادرم شدم و مسافرتم را نیمه تمام گذاشتم و بلافاصله به تهران بازگشتم. وقتی به در خانه مادرم آمدم با کلید یدکی که همراه داشتم در را باز کردم و با پیکر نیمهجان و بیهوش مادرم روبهرو شدم و او را برای درمان به بیمارستان منتقل کردم. بررسیهای داخل خانه مادرم حکایت از آن داشت که سارق یا سارقانی به خانهاش دستبرد زده و او را بیهوش و اموالش را سرقت کردهاند.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی اکبری، بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه۳۴ تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه به مأموران پلیس خبر رسید زن سالخورده به هوش آمده و از مرگ نجات پیدا کردهاست. بدین ترتیب مأموران برای تحقیق به سراغ مالباخته رفتند.
وی در تحقیقات پلیسی گفت: جلوی خانهام بودم که مردی به من نزدیک شد و خودش را فرد خیری معرفی کرد. او گفت: چند عدد پتو دارد و میخواهد به افراد نیازمند بدهد. مرد سارق از من خواست پتو را تحویل بگیرم و در اختیار افرادی که نیازمند هستند قرار دهم که به همین بهانه وارد خانهام شد و ناگهان پارچهای که آغشته به مواد بیهوشی بود جلوی بینیام گرفت و بیهوش شدم.
پس از آن دیگر هیچ نفهمیدم تا اینکه روی تخت بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم سارق هفت النگوی طلای گرانقیمتم را همراه اموال قیمتی دیگرم سرقت کرده است. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت مأموران پلیس با چند شکایت مشابه دیگر روبهرو شدند که همگی حکایت از آن داشت سارق در پوشش فرد خیری زنان سالخورده را فریب داده و پس از بیهوش کردن آنها اموال و طلاهایشان را سرقت کردهاست.
تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارق حرفهای از سوی مأموران پلیس ادامه دارد.