به گزارش خبرنگار محیط زیست خبرگزاری تسنیم؛ هفته گذشته "کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان" با انتشار بیانیهای رسماً از صید مخرب ترال و پرورش گونه ماهی مهاجم تیلاپیا دفاع کرد و خواستار راهاندازی مجدد صید ترال و گسترش پرورش تیلاپیا شد!
در پی انتشار بیانیه کانون آبزیان در حمایت از صید مخرب ترال در مطلبی با عنوان "حامیان صید مخرب ترال را بشناسید" در تسنیم، این کانون اقدام به ارسال جوابیهای برای تسنیم کرده است که در ادامه متن این جوابیه به همراه پاسخ تسنیم آمده است:
"آن خبرگزاری محترم در روز 29 دی ماه با کمال تاسف بیانیه جامع این کانون را به صورت وارونه منعکس نموده و بیانیه مذکور که تاکید بر ماهیگیری و آبزیپروری مسئولانه است را حمایت از صید مخرب بازتاب داده که خلاف اخلاق حرفهای خبررسانی صادقانه است.
لازم به ذکر است که کانون هماهنگی دانش صنعت و آبزیان بازار ایران یک تشکل غیرانتفاعی است که با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و تحت نظارت مدیریتی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری فعالیت مینماید و جایگاه آن قابل خدشه نخواهد بود.
بسیار جای تاسف است که در مقدمه خبر مذکور با حذف و جابهجا نمودن بخشی از متن, چنین القا شده است که این کانون مدافع صید غیرقانونی است در حالی که در همان متن بارها بر التزام به رعایت اصول صید پایدار و مسئولانه تاکید شده است و جالب آنکه بخش اول جوابیه این کانون با عنوان "توسعه بیضابطه ناوگان صیادی" در جنوب کشور به دغدغه صید بیش از حد ظرفیت شناورهایی که بدون انجام هر گونه مجوزی مشغول صید میباشند پرداخته و از هرج و مرج در دریا و از صیانت از انفال سخن گفته شده که متاسفانه در خبر تنظیمی آن خبرگزاری به صورت کاملا وارانه جلوه داده شده است.
این کانون بنا بر مطالعات قبلی و آخرین ظرفیتسنجیها که توسط مرجع رسمی ذیصلاح کشور که همان موسسه علوم تحقیقات شیلاتی میباشد ظرفیتهایی را پیشنهاد نموده که در خبر مورد بحث همین هم بدون مبنا دانسته شده است. جای تاسف است که پیشنهادات نهگانه این کانون که موضوع محوری این بیانیه در خصوص صید پایدار بوده سانسور شده و کوچکترین اشارهای به آن نشده است.
در خصوص پرورش قانونمند ماهی تیلاپیا نیز بیانیه کانون کاملا روشن و مبتنی بر مستندات قانونی مصوب سالهای گذشته است که با کمال تاسف تنظیمکننده خبر با فرافکنی و تکرار ادعاهای غیر علمی مهاجم بودن این قانون و کیفیت پایین و ... آن, سعی در القای بار منفی به اذهان خوانندگان دارد که هیچ یک مبنای علمی نداشته و بارها و بارها توسط کارشناسان تغذیه و متخصصین شیلاتی پاسخ آنها داده شده است.
جای تاسف شدید است که همین سنگاندازیها در مسیر توسعه قانونمند پرورش ماهی تیلاپیا که رتبه دوم تولید ماهی در جهان را دارد موجب انحراف مسیر درست در تکثیر و پرورش این ماهی در کشور ما شده و شایستهتر آن بود که در خبر مورد بحث اشاره به این بخش از بیانیه میشد که راهحل دغدغههای اساتید محترم, بهره نبردن از ظرفیت پرورش این ماهی نیست بلکه طی مسیری که همراه با حفظ اصول زیست محیطی باشد باید ملاک عمل قرار گیرد.
در بخشهایی از خبر نیز به شکل غیرمنصفانه, اعضای محترم هیئت مدیره کانون که همگی از صاحبنظران خبره و اساتید دانشگاهی و مراکز پژوهشگاهی میباشند, مورد اتهام قرار گرفته و بدون ذکر هیچ مصداقی از تعارض منافع محرز آنان نام برده شده است، اتهامی بس سنگین و غیراخلاقی است.
در پایان با توجه به نقل مضامین ناپیوسته و گزینشی که موجب القاء غلط مفاهیم بیانیه به ذهن خوانندگان میگردد, مطابق قانون تقاضا میگردد با لوگو خبرگزاری تسنیم این پاسخ و متن بیانیه بدون کم و کاست عینا به اطلاع عموم برسد."
پاسخ تسنیم:
"کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان" که پیش از این بهصورت رسمی از صید مخرب ترال دفاع کرده بود، در بند الف بیانیه خود به توسعه بیضابطه ناوگان صیادی کشور اشاره و تاکید کرده بود: شایسته است با اقتدار بخشی حاکمیتی به سازمان شیلات ایران از هرج و مرج بیشتر در دریا اکیدا پرهیز شود و از اتخاذ هر گونه تصمیمات ناپخته برای صیانت از ذخایر آبزیان که از مصادیق انفال است خودداری شود. و در همین ارتباط ضرورت دارد تصمیمات متخذه در خصوص ممنوعیت صید ترال در آبهای جنوب کشور همراه با در نظر گرفتن مباحث تخصصی و کارشناسی در حوزه اجرایی باشد.
سؤالی که در این باره مطرح میشود این است که تمامی مجوزهای صید ترال، قایق و ... توسط سازمان شیلات انجام گرفته است؛ آیا صدور این مجوزها باعث هرج و مرج شده است؟ آیا زمانی که این مجوزها صادر شده، اقتدار داشتهاند یا خیر؟ منظور از تصمیم ناپخته چیست؟ توقف صید ترال از اول آذر ماه 1399 با پذیرش اشکالات صید ترال توسط ریاست سازمان شیلات، موسسه تحقیقات شیلات، معاون صیادی شیلات و محققین و کارشناسان موسسه تحقیقات شیلات ایران بوده است که با پیگیری کارشناسی و علمی فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی به سر انجام رسیده و صورتجلسه با امضای تمامی افراد فوق تنظیم شده است.
اخیراً رئیسجمهور نیز بر مخرب بودن ترال تاکید کرده و دستور تعطیلی آن را صادر کرده است؛ حال بگویید که کجای این تصمیم ناپخته است؟ ضمن آنکه ترال مخصوصا ترال کف در بسیاری از کشورها به دلایل متعدد از قبیل آسیبرسانی به منابع زنده دریایی و کاهش صید صیادان محلی یا کاملا تعطیل شده یا بسیار محدود شده است؛ جالب است که در بیانیه "کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان" فقط از برقراری مجدد صید ترال کف و فانوس ماهیان دفاع شده است!!
در پاسخ ارسالی این کانون برای خبرگزاری تسنیم ادعا شده که این کانون یک تشکل غیرانتفاعی است و جایگاه آن خدشهناپذیر است! خبرگزاری تسنیم قصد خدشهدار کردن هیچ کانون و نهادی را ندارد اما زمانی که حتی خود سازمان شیلات، تحقیقات شیلات، وزارت جهاد کشاورزی، ریاست جمهوری، مجلس و اخیراً نیز 150 عضو هیئت علمی 40 دانشگاه کشور بر مخرب بودن این روش و تعطیلی آن برای پایداری ماهیگیری مسئولانه صدها هزار صیاد خرد که در جنوب کشورمشغول صیادی هستند، تاکید میکنند، دفاع تمامقد کانون هماهنگی دانش صنعت و تجارت آبزیان از این روش مخرب کاملا سؤالبرانگیز است!
در بندهایی از بیانیه تاکید شده که تقویت ویژه یگان حفاظت منابع سازمان شیلات ضرورت دارد! احتمالا منظور کانون این است که یگان حفاظت در طی سالهای گذشته ضعیف بوده و نتوانسته به وظایف خود به خوبی عمل کند! اگر چنین است چرا تا به حال کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان در این زمینه بیانیه نداده است و این مسئله را بیان نکرده؟ چرا حالا و بعد از توقف صید مخرب ترال این مسائل بیان میشود؟ این کانون با توجه به توان علمی و افرادی که از مجموعه تحقیقات شیلات در آن عضو هستند، خیلی خوب است برای جامعه علمی و مردمی که نگران منابع طبیعی و انفال کشور هستند، توضیح دهد که چقدر از منابع کشور در اثر ضعف یگان حفاظت منابع شیلات کشور نابود شده است؟!
در بخشی دیگر از بیانیه آمده است که طبق آمار رسمی سال 1399 حجم کل صید ترال کف 4/85 درصد صید کل کشور بوده است! و همچنین در بند 3 آورده شده است که فعالیت 29 فروند شناور ترال کف، صید صنعتی با اعمال محدودیتهای زمانی، مکانی، تعبیه ادوات کاهنده صید ضمنی، الزام بهکارگیری ناظر، پایش و ثبت صید در بنادر تخلیه صید، عدم تخلیه و عدم انتقال آن بر روی دریا از سر گرفته شود!
احتمالا منظور کانون این است که این کشتیها در طی دههها فعالیت صیادی هیچ یک از این محدودیتها را نداشتهاند؟ نه در زمان و مکان و نه ناظر و نه ادوات کاهنده صید ضمنی؟ به راستی در این سالها چه بلایی بر سر تنوع زیستی و ماهیان دریا آمده است؟ منظور کانون از عدم تخلیه و عدم انتقال آن بر روی دریا این است که آبزیان صید شده را کشتیهای ترال بر روی دریا انتقال دادهاند؟
یعنی حتی مردم کشورمان از ماهی صید شده هم بهرهای نبردهاند؟ آیا این هرج و مرج نیست؟ آیا بیان عدد 4/85 درصد صید کل کشور از ترال با این نظارت و اینکه ماهی در دریا جابهجا می شده است، آمار دقیقی است؟ آیا توقف ناوگان صیادی با این عملکرد تصمیم ناپخته است؟ آیا میتوان به سازمان شیلات با این وضعیت اقتدار را برگرداند؟ آیا مجلس، قوه مجریه و قوه قضائیه که به دلیل اعتراضهای مردمی و ورود دستگاههای نظارتی و صدها دلیل علمی و کارشناسی از توقف ناوگان ترال استقبال کردهاند، اشتباه کردهاند؟
در بخش دیگری از بیانیه اشاره شده که "پایش مستمر بستر مناطق صید از منظر ارزیابی عملکرد ادوات صید صورت گیرد!" این کار پایش از وظایف ذاتی موسسه تحقیقات شیلات ایران است اگر انجام گرفته که خوب است نتایج آن به اطلاع جامعه مخصوصا جامعه علمی رسانده شود اگر هم انجام نگرفته، علت چیست؟ آیا بدون داشتن اطلاعات مستمر میتوان بهرهبرداری را ادامه داد؟
شیلات ایران بر چه اساس اجازه داده این کشتیها به کار خود ادامه دهند؟ از آنجا که در این کانون، معاون سابق سازمان شیلات، ریاست اسبق موسسه تحقیقات شیلات ایران، قائم مقام فعلی موسسه تحقیقات شیلات ایران و افرادی از بخش خصوصی فعال در حوزه صیادی حضور دارند به خوبی میتوانند به این موضوع بپردازند.
در بخشی دیگر اشاره شده است که "20 ترال فانوس ماهی به کار ادامه دهند" البته اشاره کردهاند که ترال فانوس ماهی باید نت ساندر و تور ترال میان آبی داشته باشند! یعنی تا به حال که فعالیت میکردند، تور میان آبی و نت ساندر نداشتهاند! در اثر نداشتن این تجهیزات و در طی چند سال فعالیت چه خسارتهایی به منابع دریایی وارد شده است؟! چرا این کانون وقتی ترالهای فانوس به جای 20 عدد پیشنهادی کانون به بیش از 90 فروند رسید، اعتراضی نکرد و بیانیهای هم از طرف کانون صادر نشد؟!
چرا در این سالها که این ناوگان با همه این اشکالات که کانون هماهنگی دانش صنعت و بازار آبزیان بیان کرده است، فعالیت میکرد این کانون بیانیهای نداده است؟ آیا این کانون فریاد صدها هزار نفر صیادان محلی که روز به روز فقیرتر میشدند را نمیشنید؟ آیا این کانون، نگرانیهای دانشگاهیان و دلسوزان نسبت به منابع آبزی خلیج فارس (انفال) را نمیشنید؟ حالا بعد از صدور بیانیه 150 نفر از اساتید دانشگاه به جای ارائه پاسخهای علمی قانعکننده فقط در تلاش توجیه راهاندازی صید ترال به هر شکلی هستند!
در مورد ماهی مهاجم تیلاپیای نیل اشاره شده است که در مرکز ملی بافق یزد یک دهه مطالعه و تحقیق در این زمینه صورت گرفته و مجوز پرورش برای 4 استان گرفته شده است و سرمایهگذاری کلانی در این زمینه انجام گرفته! خیلی خوب است توضیح داده شود که نتیجه این سرمایهگذاری چه بوده است؟ چرا علیرغم این سرمایهگذاری و رشد سریع این گونه، میزان تولید آن کم است و قیمت ماهی تیلاپیا که پایینترین ارزش غذایی را دارد، همچنان گران است؟
اشاره شده که کشور در شرایط تغییر اقلیم خشکسالی و کمبود آب شیرین است و گونه مهاجم تیلاپیا، گزینه خوبی برای پرورش در آبهای نامتعارف، شور و لب شور است! بنابراین اعضای محترم کانون اذعان دارند که علیرغم آنکه صحبت از کمبود آب میشود، سالها است در استخرهای یک هکتاری خاکی تیلاپیا را پرورش میدهند! تبخیر آب در بافق یزد بسیار بالا و بارندگی بسیار پایین است؛ این نحوه برخورد با منابع آب کشور چه توجیهی دارد؟! حتما پاسخ میدهند این آب شور است و به درد کار دیگری نمیخورد! همین برداشتهای بیرویه آب است که باعث وضعیت بحرانی فرونشست زمین در کشورمان شده است!
در بیانیه اشاره شده که ملاحظات مربوط به توسعه پایدار پرورش گونه تیلاپیای نیل در دستور کار حوزه اجرایی بوده و در سند امنیت غذایی کشور به آن توجه ویژهای شده است ! بدیهی است که توسعه ناخواسته پرورش این گونه خارج از عزم دستگاههای اجرایی بوده و دستگاههای نظارتی باید دقت بیشتری کنند! در این زمینه سؤالی که مطرح است این است که هر فعالیتی باید در راستای حفظ محیط زیست و توسعه پایدار کشور باشد؛ اگر ما در توسعه پایدار تیلاپیا موفق باشیم اما محیط زیست آسیب ببیند و توسعه پایدار اتفاق نیافتد برای کشور یک بحران بهوجود میآید یا خیر؟!
از بیانیه این گونه برداشت میشود که دستگاه اجرایی هیچ برنامهای و ارادهای برای کنترل گسترش پرورش این گونه مهاجم در کشور نداشته و ندارد! در خواستهایی که توسط ادارات کل شیلات از استانهای مختلف برای پرورش این گونه دارند، تاییدکننده این موضوع است! چگونه با این وضعیت انتظار داریم گونه ماهی مهاجم تیلاپیا به اکوسیستمهای طبیعی راه پیدا نکند و تبدیل به آفت نشود؟
چگونه میتوان بر اساس پاسخ کانون به گزارش تسنیم، این ماهی مهاجم را با رعایت اصول زیست محیطی پرورش داد؟! در تمام بیانیه کانون حتی یک بار به مهاجم بودن گونه تیلاپیا اشاره نشده است! آیا برای مسئولان کشور هم فقط ویژگیهای مناسب این گونه برای پرورش بیان میشود؟ بهتر نیست نکات مثبت و منفی آن در کنار هم بیان شود تا بهتر بتوانند برای آینده محیط زیست کشور تصمیم بگیرند؟ در سند امنیت غذایی کشور چه برنامهای برای تیلاپیا وجود دارد؟ چگونه است سندی که با این اهمیت تهیه میشود, کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان از آن مطلع است اما اساتید دانشگاهی از آن خبر ندارند؟
در بیانیه کانون اشاره شده که توسعه پرورش گونه تیلاپیا در استانهایی که به زیستبومهای آبی کشور راه ندارند، میتواند به تولید بالایی برسد! و البته متاسفانه در پاسخ کانون به گزارش تسنیم، ادعا شده که: "با فرافکنی و تکرار ادعاهای غیر علمی مهاجم بودن این ماهی ...هیچ یک مبنای علمی ندارند!"
در توضیح این ادعا باید گفت وقتی شیلات و اعضای کانون بر پرورش این گونه در مناطق مرکزی که به زیستبومهای طبیعی راه ندارند تاکید میکند, بنابراین اعضای کانون به خطرات و تهدیدهای این گونه برای زیستبومهای طبیعی اذعان دارند و از طرفی هم قبول دارند که نه دستگاههای اجرایی و نه دستگاههای نظارتی، توان کنترل و جلوگیری از ورود آن به زیستبومهای طبیعی را ندارند!
البته مهاجم بودن تیلاپیا توسط ریاست موسسه تحقیقات شیلات ایران و در اعلامیه رسمی توسط سازمان حفاظت محیط زیست اعلام شده است و چه خوب بود که اولا صادرکنندگان بیانیه کانون، صحبتهای اخیر ریاست موسسه تحقیقات شیلات ایران را مطالعه کرده و سری هم به اطلاعیه رسمی سازمان محیط زیست در مهاجم بودن این گونه میزدند!! ضمن آنکه برای اطلاعات بیشتر میتوانند دهها مقاله منتشر شده در این زمینه را در مجلات علمی مطالعه کنند تا از سر "بلاهت" دیگران را به فرافکنی و طرح ادعاهای غیرعلمی متهم نکنند.
در این شرایط، سؤال اساسی این است که چه باید کرد؟ در ابتدا خوب است کانون هماهنگی دانش و صنعت آبزیان به این سؤال پاسخ دهد که اگر ماهی مهاجم تیلاپیا در آبهای لب شور دریای خزر و بسیاری از تالابها و مخازن سدها استقرار پیدا کند و تبدیل به آفت شود، چه کسی پاسخگو است؟ بیدلیل نبود که رئیس موسسه تحقیقات شیلات ایران اخیراً اعلام کرد که با پرورش این گونه ماهی مهاجم به صورت فعلی مخالف است! اما دریغ از توجه اعضای کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان به توصیههای جامعه دانشگاهی و علمی کشور!
انتهای پیام/