در کنار این بخشی از معاملهگران ظهر روز چهارشنبه گمان میکردند که انتخابات آمریکا برخلاف انتظار ترامپ در کنگره تایید خواهد شد و آخرین زنگها برای خروج ترامپ از کاخ سفید به صدا درخواهد آمد. نیویورک تایمز در گزارشی اشاره کرده بود، انتظار میرود در نشست کنگره آمریکا به نتایج انتخابات در ایالتهای آریزونا، جورجیا و پنسیلوانیا اعتراضاتی صورت گیرد، اما در نهایت پس از بحث در مورد این نظرات، پیروزی بایدن تایید شود. این خبر هم در تغییر جو سیاسی بازار تا اندازهای اثر داشت. فعالان بازار اعتقاد دارند، هر چقدر عبور از ترامپ قطعیتر شود، بازار ارز با فروشندگان بیشتری رو به رو خواهد شد. به باور آنها، در دوره ترامپ، فشار اقتصادی و سیاسی زیادی به ایران تحمیل شد و عده زیادی از معاملهگران خروج او از کاخ سفید را حداقل به معنای پایان دوره فشار حداکثری تلقی میکنند.
در مجموع میتوان گفت که سمت و سوی اخبار سیاسی به گونهای بود که کمی جهت انتظارات در بازار ارز تغییر کند و قیمت دلار در مسیر کاهشی قرار بگیرد. افت دلار کافی بود که سکهبازان را نیز در موقعیت فروش قرار دهد. افزایش میزان فروش موجب شد که سکه ۱۵۰ هزار تومان از ارزش خود را از دست بدهد و به بهای ۱۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان برسد. به نظر میرسد رفتار آتی دلار تعیینکننده جهت سکه باشد. اما آیا جدا از کاهش ریسکهای سیاسی، عوامل دیگری نیز در نزول بازار ارز اثر داشتند؟ به نظر میرسد در روز چهارشنبه حداقل معاملهگران فنی نیز فروشنده بودند.
برخی از فعالان باور داشتند، بازار جدا از کاهش ریسکهای سیاسی در روز چهارشنبه با فشار بازیگران فنی مواجه شد. از نگاه آنها، طبیعی بود که با عبور دلار از مرز ۲۶ هزار تومان، عدهای از معاملهگران اقدام به سودگیری از خریدهای گذشته کنند. این دسته از معاملهگران، بیشتر بر اساس روندهای گذشته موقعیت خود را تعیین میکنند و از آنجا که در گذشته، دلار معمولا با عبور از مرز ۲۶ هزار تومان تا حدی با فشار فروش مواجه میشد، روز چهارشنبه را دستهای از معاملهگران فنی تا حدی با سودگیری گذراندند. در شرایط فعلی، بازار اگر بتواند محدوده ۲۵ هزار و ۷۰۰ تومانی را حفظ کند، بار دیگر شانس عبور از مرز ۲۶ هزار تومانی را خواهد داشت؛ اما در صورت شکست محدوده ۲۵هزار و ۷۰۰ تومانی، محدوده ۲۵ هزار و ۴۰۰تومان فعال میشود که در یک ماه گذشته شکسته نشده است.
یکی از گروههایی که در روزهای اخیر در بازار ارز فعال شدند، متضرران ارزی بودند. به گفته فعالان، این گروه بیشتر شامل افرادی میشود که اساسا انتظار شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را نداشتند و از اواخر مهرماه، موقعیت فروش نگرفتند. صعود دلار در مهرماه به بالای مرز ۳۰ هزار تومانی، انتظار این گروه را به این سمت برده بود که با پیروزی ترامپ، قیمت اسکناس آمریکایی تا مرز ۵۰ هزار تومان نیز رشد خواهد کرد. با این حال، نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد که قیمت دلار در مسیر نزولی قرار گرفت و در گام دوم، در کانال ۲۵ هزار تومانی گرفتار نوسانات اندک شد. چنین روند قیمتی موجب شده است که برخی از معاملهگران ارزی دچار ضرر سنگین نگهداری دلارهای بالا خرید شوند. به همین دلیل این گروه در هفته اخیر با برجسته کردن برخی اخبار سیاسی سعی کردند، قیمت دلار را در جاده صعودی قرار دهند. آنها تا حدی در این امر موفق بودند، ولی آنچه باعث شد نتوانند دلار را به سوی کانالهای بالاتر هدایت کنند، احتمال بالای خروج ترامپ از کاخ سفید است. برخی از افراد این گروه کمکم در حال پذیرش شکست ترامپ هستند، ولی همزمان سعی میکنند، شایعه احتمال افزایش وقوع جنگ در آخرین روزهای دولت فعلی آمریکا را برجسته کنند، چرا که سعی دارند، در این روزهای آخر تا حدی خود را از ضرر خارج کنند.
در صورتی که ایران با آمریکا در دوره بعد از ترامپ مذاکره کند و لوایح مورد درخواست گروه ویژه اقدام مالی تصویب شوند، دلار نهتنها افزایش قیمت را تجربه نخواهد کرد که دچار ریزش دیگر و سپس ثبات قیمت خواهد شد. در این میان نباید از پولهای بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر نیز غافل بود. اخیرا اعلام شده است که ایران تنها ۹ میلیارد دلار در کشور کره جنوبی منابع بلوکه شده دارد. طبیعتا آزاد شدن این منابع میتواند سمت عرضه بازار ارز را باز هم تقویت کند. شاید به همین دلایل هست که برخی از معاملهگران تلاش خود برای بالا بردن قیمت دلار در روزهای اخیر افزایش دادند. در کنار این عنوان شده است که متضرران ارزی قصد دارند، با جوسازی پیرامون نرخ ۱۷۵۰۰ تومان بهعنوان نرخ تسعیر دلار در بودجه، خریداران را به بازار آزاد بازگردانند؛ آنها صحبتهای رئیس کل بانک مرکزی در مخالفت با این نوع قیمتگذاری را نیز بسیار پوشش دادند. از نگاه برخی معاملهگران، تعیین نرخ ۱۷هزار و ۵۰۰ تومان برای دلار در بودجه به معنای آن است که دلارداران خانگی انتظار افت قیمت به زیر ۲۰ هزار تومان را نداشته باشند.
در این میان، از دو نکته نیز نمیتوان غفلت کرد. لغو تحریمها یا پیوستن به افایتیاف، شاید در کوتاهمدت بتواند مانع از جهش ارزی و ایجاد آرامش در بازار شود، ولی باید به این نکته دقت کرد که تا سیاستهای کلی اقتصادی تا حدی مورد وارسی قرار نگیرند، احتمال افزایش قیمتها در آینده دور از دسترس نخواهد بود. بهعنوان مثال، باید برای رشد بالای نقدینگی فکری اساسی کرد و سیاستهایی که منجر به ایجاد رانت برای عدهای محدود میشود، را از میان برداشت. در همین سه سال گذشته، اگر تنها همین سیاست عرضه ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی نبود، چه منابعی که میتوانست صرف مدیریت قیمت دلار در بازار آزاد شود.
با این حال ارز زیادی به شکل ارزان در اختیار گروه معدودی قرار گرفت و از سرعت رشد تورم نیز کاسته نشد.