به گزارش اقتصادنیوز سالگرد درگذشت مرحوم اکبرهاشمی رفسنجانی، لایحه بودجه 1400 از مهمترین سوژههای مشترک روزنامههای امروز است.
آرمانملی در عنوان تصویر اصلی صفحه اول خود آورده است: هاشمی هم تاریخ و هم شناسنامه انقلاب، ایران ارگان دولت هم در این زمینه نوشته است: مردم و انقلاب در مشی ایتالله هاشمی، جمهوری اسلامی هم نوشته است: آیتالله هاشمی رفسنجانی از مظلومین تاریخ است
آفتاب یزد: رانت 100هزارمیلیارد تومانی به جیب چه کسانی میرود
ابتکار نیز نوشته است: پیروزی دمکراتها در سنا و آخرین تلاشهای ترامپ
افکار به نقل از فرمانده نیروی قدس تیتر زده است: هیمنه آمریکا باید شکسته شود، سیاست روز نیز در این زمینه نوشته است: افسران آمریکایی از ترس حاجقاسم ایزیلایف میپوشیدند، کیهان هم نوشته است: شاگردان حاج قاسم استخوانهای آمریکا را خرد و از منطقه اخراج میکند
اطلاعات به نقل از حسن روحانی رئیسجمهور آورده است: نباید بیش از این به مردم فشار اورد، جوان هم به نقل از روحانی خطاب به مجلس نوشته است: ارز 4200 را مثل ما حذف کنید، وطنامروز هم نوشت: گرانی را نفهمیدیم!
خراسان با اشاره به تنشهای آمریکا نوشته است: شرمساری آمریکا، قدس هم در این زمینه نوشته است: حکومت نظامی در واشنگتن
دنیای اقتصاد در تیتر یک خود آورده است: دومینوی شکست ترامپ
عصرایرانیان در عکس اول خود آورده است: پهپادهای ایرانی 4هزار کیلومتری شدند
نصفجهان نوشته است: آب امید برای 163 هزار مشترک اصفهان
در ادامه برخی از مطالب مهم روزنامههای امروز را بررسی میکنیم.
دنیایاقتصاد در یکی از گزارشهای اصلی خود تحریمهای تکنولوژیک را مورد بررسی قرار داده است. در بخشی از این گزارش آمده است: شرکت گیت هاب که یک شرکت نرمافزاری آمریکایی است دسترسی برنامهنویسان ایرانی به این پلتفرم را باز کرده است. به گفته مدیر اجرایی این شرکت، آنها پس از دو سال تلاش توانستهاند مجوز دفتر کنترل سرمایههای خارجی (OFAC) برای استفاده ایرانیان از این سایت را دریافت کنند. این به معنی رفع تحریمهای تکنولوژی برای استفاده ایرانیان از این سرویس است. آیا این اقدام میتواند به معنی آمادگی برای رفع تحریمهای تکنولوژی بیشتری در آستانه روی کارآمدن دولت جدید آمریکا باشد؟
درحالیکه طی سالهای اخیر روزبهروز بر تعداد تحریمهای تکنولوژیک اضافه میشد، بهتازگی نت فریدمن، مدیر اجرایی گیتهاب طی بیانیهای اعلام کرده که این شرکت توانسته است با پیگیری از دولت آمریکا، مجوز ارائه کامل خدمات خود به ایرانیان را از «دفتر کنترل سرمایههای خارجی» آمریکا (OFAC)دریافت کند. چنین اتفاقی یکی از معدود موارد رفع تحریم تکنولوژی طی چند سال اخیر است و با توجه به نزدیکشدن به آغاز دوره دولت جدید آمریکا، میتوان به رفع دیگر تحریمهای تکنولوژی امید داشت. یکی از نکات مثبت دیگر این رفع تحریم، پیگیری ویژه شرکت گیتهاب برای دریافت مجوز رفع این تحریم علیه برنامهنویسان ایرانی است. از آنجا که این شرکت بهصورت ویژه برای دریافت مجوز رفع تحریمهای تکنولوژی علیه ایرانیان اقدام کرده و توانسته چنین مجوزی کسب کند، امید آن میرود که چنین اقدامی توسط شرکتهای تکنولوژی دیگر نیز انجام شود. در متن بیانیهای که فریدمن، در وبلاگ این شرکت منتشر کرده، آمده است: «تمامی توسعهدهندگان، فارغ از اینکه در کدام نقطه جغرافیایی زندگی میکنند، باید آزادانه دسترسی کاملی به گیتهاب داشته باشند. با وجود آنکه محدودیتهای قانونی کشور آمریکا، دست ما را در ارائه خدمات کامل به برخی کشورها بسته بود، اکنون پس از پیگیریهای قانونی موفق شدیم مجوز لازم برای ارائه خدمات کامل رایگان و اشتراکی به اشخاص و سازمانهای خصوصی و دولتی در ایران را دریافت کنیم. طی دو سال توانستیم نشاندهیم که چگونه استفاده توسعهدهندگان از گیتهاب موجب پیشرفت انسانی، ارتباطات بینالمللی و حفظ سیاست خارجی آمریکا مبنی بر ارتقای آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات میشود.»
آفتاب یزد در تیتر اول خود به سفر استانی اخیر رئیس مجلس پرداخته است. این روزنامه مینویسد: محمد باقر قالیباف رئیس مجلس به استان چهار محال و بختیاری سفر کرده است. هدف از این سفر "بازدید و نظارت میدانی از این حوزه انتخابیه" ذکر شده است. این سفر حاشیه مهمی داشت که خبرساز شده است. عدهای در جریان بازدید قالیباف از جاده لردگان- ایذه به استقبال او آمدند. خبرگزاری مجلس (خانه ملت) در این باره نوشته است "تعداد زیادی از مردم" در ورودی شهر لردگان به صورت "غیر منتظره" به استقبال او آمده بودند. به نوشته خانه ملت قالیباف با حاضران گفتگو کرد و در جریان مشکلات آنها قرار گرفت. سفرهای استانی قالیباف پس از حضور او در مسند ریاست مجلس افزایش یافته است. بسیاری از منتقدان اصولگرا و اصلاحطلب او این سفرها را "انتخاباتی" ارزیابی میکنند.تصاویر مخابره شده از سفر استانی قالیباف گواه میدهد اصلا پروتکلهای بهداشتی مدنظر ستاد مقابله با کرونا رعایت نشده است.ضمن آنکه این تصاویر یادآور سفرهای استانی احمدینژاد است.به نوعی میتوان گفت رئیس مجلس خاطره و یاد رئیس جمهور سابق را زنده کرد.البته با این تفاوت که در ایام احمدینژاد کرونایی در کار نبود و اکنون این ویروس جان مردم را به خطر میاندازد.محمدباقر قالیباف در بدو ورود به شهرکرد در جمع خبرنگاران چهارمحال و بختیاری با اشاره به اهداف سفر خود به این استان، اظهار کرد: این سفرها براساس اولویتهای ماموریتهای کاری مجلس شورای اسلامی و رویکرد تحولی مجلس در موضوع نظارت میدانی است. رئیس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: اولویت سفرهای استانی مجلس با مناطق محروم و کمبرخوردار و بررسی مسائل و مشکلات این استانها هست، چهارمحال و بختیاری براساس شاخصهای توسعه نسبت به سایر استانها محرومتر است.وی بازدید از مناطق محروم چهارمحال و بختیاری، بازدید از صنایع و پروژههای عمرانی را از مهمترین برنامههای سفر دو روزه خود عنوان کرد و گفت: امید است با یک جمعبندی مطلوب در بودجه ۱۴۰۰ اعتبار خوبی در سال آینده برای تکمیل پروژههای نیمهتمام این استان که دارای پیشرفت فیزیکی بالاتری هستند تخصیص پیدا کند.
ابتکار در گزارشی تلاش کرده است که به این پرسش پاسخ دهد: آیا زمان حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی فرا رسیده است؟ در بخشی از این گزارش آمده است: آنطور که گفته میشود این روزها مجلس عزم خود را برای حذف ارز 4200 تومانی جزم کرده و این در حالی است که دولت و برخی از کارشناسان نسبت به این اقدام انتقاداتی دارند. به گفته برخی کارشناسان چند نرخی بودن ارز زمینه فساد در اقتصاد را فراهم میکند و تک نرخی شدن ارز و رهایی از مشکلات ارز چندنرخی خواسته تمام فعالان اقتصادی است، اما این خواسته نیازمند زیرساختهای لازم بوده و نمیتوان بیگدار به آب زد. آنها بر این باورند که حذف ارز دولتی و صحبت کردن در مورد موضوع نرخ تسعیر ۱۷۵۰۰ تومانی در شرایط فعلی میتواند مشکلاتی را برای اقتصاد به وجود بیاورد. این مسائل در حالی مطرح میشود که از سوی دیگر جدی شدن حذف ارز دولتی این نگرانی را در بین مردم تقویت کرده است که آیا حذف این ارز، موجب گرانی کالاهای اساسی میشود؟20 فروردین سال 97، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور در پایان جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی دولت برای مدیریت بازار ارز که به ریاست حسن روحانی تشکیل شده بود، اعلام کرد که از (۲۱ فروردین ۱۳۹۷) نرخ رسمی و قطعی ارز ۴,۲۰۰ تومان بوده و قیمتهای بالاتر از آن مشمول قاچاق است. پس از آن با آشکار شدن تبعات سنگین این سیاست غلط به خصوص حراج منابع ارزی کشور در شرایط تحریم، دولت در مردادماه همان سال تصمیم گرفت تا ارز 4200 تومانی را تنها به واردات کالاهای اساسی اختصاص دهد. این سیاست دولت از همان ابتدا مخالفان جدی داشت و رفتهرفته ثابت شد که این سوبسید نتیجهای جز شکلگیری رانت و فساد نداشته است. حال پس از کشمکشهای بسیار صحبت از حذف ارز 4200 تومانی و موضوع نرخ تسعیر ۱۷۵۰۰ تومانی به میان آمده است. آنطور که گفته میشود با تصویب کمیسیون تلفیق بودجه، ارز 4200 تومانی در بودجه سال 1400 حذف شده و یک نرخ 17 هزار و 500 تومانی برای تامین ارز کالاهای اساسی جایگزین میشود. مجلسیها معتقدند با این مصوبه در مقابل رانتخواران ایستاده و جلو ارز رانتی گرفته خواهد شد، البته از سوی دیگر این مصوبه انتقاداتی را نیز به دنبال دارد. منتقدان این تصمیم معتقدند که این مصوبه دور تازهای از فشار تورم و گرانی بر اقشار مختلف جامعه و از جمله دهکهای پایین درآمدی را در پیخواهد داشت. این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان معتقدند که ماندگاری و یا حذف ارز دولتی هیچ تاثیری بر معیشت افراد جامعه نخواهد داشت چراکه این ارز تنها به نفت رانتخواران بوده و مردم کالای مورد نیازشان را با ارز آزاد تامین میکنند.
با توجه به اماواگرها درخصوص تصمیمات اخیر مبنی بر حذف ارز دولتی این پرسش مطرح میشود که آیا اکنون شرایط مناسبی برای حذف ارز 4200 تومانی است یا خیر؟ علی مروی، کارشناس اقتصادی صداوسیما و استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش به «ابتکار» گفت: من معتقدم این اقدام در شرایط فعلی کاملا غلط است. ما زمانی باید صحبت از تک نرخی شدن ارز کنیم که محدودیتهای منابع ارزی نداشته باشیم و همچنین شرایط استانداری در اقتصاد وجود داشته باشد. در آن شرایط میتوان گفت که اقتصاد درگیر محدودیت منابع ارزی و تحریمها نیست و حالا باید ارز را تک نرخی کنیم. در شرایطی که تحریم و منابع محدود ارزی دو معضل جدی در کشور هستند منطقیترین کار این است که نرخ ارز و مخارج ارزی را کنترل و مدیریت کنیم. درست است که بخش زیادی از ارز دولتی انحراف دارد اما اگر تصمیم به مدیریت مشکلات را دارند بروند و جلوی انحرافات را بگیرند.
این استاد دانشگاه در ادامه گفتوگو به افزایش قیمت کالاهای اساسی اشاره کرد و گفت: همه دوستان موافقان تکنرخی شدن ارز قبول دارند اگر ارز تک نرخی شود قیمت کالاهای اساسی افزایش خواهد یافت. این دوستان میگویند ما برای جبران این گرانی یک بسته جایگزین میگذاریم که این بسته جایگزین و حمایتی به خانوارهای محروم و کمدرآمد کمک کرده و فشار معیشت را کم کند.
مروی با بیان این مسئله که زیرساخت مناسب برای بسته های حمایتی وجود ندارد ادامه داد: من بارها گفتهام تا زمانی که یک بسته حمایتی روی زمین نداشته باشیم که زیرساختهای آن آماده باشد، شناسایی افراد مشمول درست و به شکل شفاف توزیع شود، تکنرخی شدن ارز کاری با ضرر بالا خواهد بود. ما تا کنون نتوانستیم سیاستهای حمایتی را به درستی انجام دهیم و در چنین شرایطی افزایش نرخ ارز به همراه ارائه بستههای حمایتی تنها یک وعده واهی خواه بود که به نتیجه مناسبی نخواهد رسید.
این کارشناس اقصادی صداوسیما در ادامه صحبتهایش به بالا بودن انتظارات تورمی اشاره کرد و گفت: در شرایط کنونی خودبهخود انتظارات تورمی مردم بالا بوده و در شرایطی که انتظارات تورمی بالا در جامعه وجود دارد، وارد کردن یک شوک ارزی به این مجموعه نتیجهای جز انفجار تورم نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه با اشاره به شباهت تصمیم گران کردن بنزین با سیاسیت اخیر برای حذف ارز 4200 ادامه داد: متاسفانه استدلالهای اینچنینی را ما در سال گذشته برای گران کردن بنزین داشتیم، علیرغم وعده پیشنیامدن مشکل قیمت بنزین افزایش یافت، فشار تورمی آن بر معیشت مردم وارد شد و بستههای حمایتی ناشی از آن تصمیم هم دردی را دوا نکرد. لذا من معتقدم این سیاست غلط بوده و امیدواریم صحن علنی مجلس نسبت به این تصمیم واکنشی را نشان دهد.
اعتماد در تیتر اول خود به احکام غرامتهای آمریکا علیه ایران پرداخته است. این روزنامه نوشته است: بازی امریکا با داراییهای مسدودشده ایرانیان در خارج از کشور، وارد مرحله تازهای شده است و دولت امریکا از روز سهشنبه دستدرازی به داراییهای بلوکهشده ایران در «بانک صنعتی کره جنوبی (IBK)» را آغاز کرده است. در اولین مرحله از سرقت داراییهای ایرانی، وزارت دادگستری اعلام کرده است که 7 میلیون دلار از داراییهای ایران را از طریق شعبه نیویورک بانک صنعتی کره جنوبی تصرف کرده است. به گفته وزارت دادگستری امریکا، این 7 میلیون دلار، بخشی از یک جابهجایی پول یک میلیارد دلاری توسط یک شرکت کرهای است که با استفاده از داراییهای ایران در کره جنوبی، 9 سال پیش با وساطت یک شرکت در امارات متحده عربی، برای یک شرکت ایرانی در کیش مصالح ساختمانی از ایتالیا خریداری کرده است. بر اساس بیانیه وزارت دادگستری امریکا چنین اقدامی از سوی ایرانیان «در جهت منافع کنشگران جنایتکار» تلقی میشود! دستگاه قضایی دولت امریکا، به شکل پیوسته بانکهای بینالمللی را به دلیل تسهیل معاملات عادی میان ایرانیان با جهان خارج مورد اخاذی قرار میدهد. تاکنون دولت امریکا میلیاردها دلار از بانکهای بینالمللی از جمله بانکهای فرانسه، بریتانیا، آلمان و کره جنوبی، به بهانه تسهیل معاملات ایرانیان، در قالب جریمه باجگیری کرده است، اما حالا دستگاه قضایی امریکا یک گام جلوتر گذاشته و داراییهای ایران در این بانکها را مستقیما تصرف و به یک حساب بانکی امریکایی واریز میکند. مبالغی مانند جریمه و رد مال 720 میلیون دلاری برای بانک بریتانیایی استاندارد چارترد، جریمه یک میلیارد و 300 میلیون دلاری بانک سوسیته ژنرال و صدها میلیون دلار اخاذی دیگر تاکنون از سوی ایالات متحده امریکا برای پرداخت به حساب بانکی تحت عنوان «صندوق قربانیان تروریسم دولتی» اخاذی شده است. بعد از آنکه دولت امریکا با اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایرانیان، جلوی معاملات و تبادل بانکی شرکتهای ایرانی با خارج از کشور را گرفت، حالا اموال شرکتهای ایرانی که در بانکهای خارجی مسدود شدهاند، در معرض سرقت توسط دولت امریکا قرار گرفتهاند. روز سهشنبه، وزارت دادگستری امریکا در حکمی کمسابقه از تصرف چندین میلیون دلار از داراییهای ایران خبر داد که پیش از این در بانکهای کره جنوبی نگهداری میشد. این اقدام غیرقانونی امریکا، درست همزمان با بالا گرفتن تنش میان تهران و سئول بر سر بازگرداندن میلیاردها دلار دارایی ایران در بانکهای کرهای، نگرانیها در مورد به غارت رفتن داراییهای مردم ایران در بانکهای خارجی را افزایش داده است. ...وزارت دادگستری ایالات متحده امریکا روز سهشنبه اعلام کرد که 7 میلیون دلار از داراییهای ایران در خارج از کشور را به سرقت برده است. سرپرست معاونت جنایی وزارت دادگستری امریکا، دیوید برنز، روز سهشنبه در بیانیهای توهینآمیز مردم ایران را «کنشگران جنایتکار» توصیف کرد و گفت: «اموالی که امروز تصرف شد، قرار بود در یک نقشه عامدانه برای دور زدن تحریمهای امریکا علیه [مردم] ایران، به نفع کنشگران جنایتکار استفاده شود.»
براساس اسناد منتشرشده از سوی وزارت دادگستری امریکا، مبالغی که روز سهشنبه از داراییهای ایران سرقت شده است، مرتبط با خرید مصالح ساختمانی از کشورهای خارجی بوده است. به نوشته وزارت دادگستری امریکا، فردی به نام کنت زونگ، شهروند امریکایی- کرهای که مسوولیت خرید مصالح ساختمانی از جمله سنگنمای مرمر برای استفاده در ایران داشته است، سال 2014 از سوی دولتهای کره جنوبی و دادگاهی در ایالت آلاسکای امریکا، به اتهام نقض تحریمهای ایران متهم میشود. واشنگتن مدعی شده است که سه ایرانی و یک شهروند امریکا در تلاش برای نقض تحریمهای امریکا علیه مردم ایران نقش داشتهاند و تلاش کردهاند که رقمی نزدیک به یک میلیارد دلار از داراییهای ایرانیان را از یک حساب محدودشده ایرانی در کرهجنوبی برای مصارف ارزی ایران به کشورهای دیگر منتقل کنند.بر اساس بیانیه وزارت دادگستری امریکا، داراییهای مسروقه بخشی از یک اقدام هماهنگ «غیرنظامی» برای جلوگیری از جابهجایی داراییهای ایرانیان به حسابهای سپرده بانکی در نقاط مختلف جهان بوده است. این بیانیه مدعی میشود مبالغی که از جابهجایی آنها جلوگیری شده یک میلیارد دلار بوده است که 7 میلیون دلار آن به دولت ایالات متحده امریکا رسیده است. کنت زونگ، شهروند کرهای امریکایی به دلیل معامله با مردم ایران در امریکا با یک دادنامه شامل 46 مورد اتهامی از جمله تبانی برای پولشویی و دور زدن تحریمهای ایران مواجه است. او تحت فشار امریکا در کره جنوبی هم تحت تعقیب قرار گرفت و اکنون در کره جنوبی در حبس است. او و پسرش که ساکن ایالت آلاسکای امریکا است تاکنون در هیچیک از دادگاههای امریکایی محکوم نشدهاند.
بانکهای مرکزی، ووری و بانک صنعتی کره جنوبی، در حال حاضر بیش از 9 میلیارد و 500 میلیون دلار از داراییهای ایران را بلوکه کردهاند. از سال 2010 و سختتر شدن تحریمهای ضدایرانی توسط واشنگتن، بانکهای کرهای که کشورشان یکی از اصلیترین مشتریان محصولات نفتی ایران بود، برای معامله با طرف ایرانی مورد محدودیت قرار گرفتند. براساس تحریمهای غیرقانونی امریکا، دولت کره جنوبی به عنوان مشتری نفت ایران، فقط میتوانست بدهیهای خود را از طریق «وون» (واحد پول کره جنوبی) به حسابهای بانک مرکزی ایران در بانکهای مشخص واریز کند. سپردههای این حسابها قابلیت تبدیل به دلار نداشتند و ایران حق داشت فقط برای خرید کالاهایی مشخص از آنها استفاده کند. آبان ماه سال 1397، 6 ماه بعد از خروج دولت ایالات متحده امریکا از برجام و لغو تمامی معافیتهای خرید نفت خام از ایران، هرگونه استفاده از سپردههای ایرانی در بانکهای کرهای ممنوع شد و مبالغی که حدود 7 میلیارد دلار نزد بانک صنعتی و 2.5 میلیارد دلار نزد بانک ووری، برآورد میشود در این حسابها مسدود شدند.
خراسان اقدامات برخی کشورهای همسایه درباره افتخارات فرهنگی ایران را مورد مداقه قرار داده است. در بخشی از این گزارش آمده است: قصه پرغصه مصادره میراث ملموس و ناملموس فرهنگی ایران، به جاهای خیلی خطرناک رسیدهاست؛ آنقدر خطرناک که اگر حواسمان نباشد، مسئولان ترکیهای یا شاید اماراتی، همین فردا تصمیم میگیرند «زیگورات چغازنبیل»، بنایی چند هزار ساله و متعلق به عیلام قدیم در خوزستان را هم به نام خودشان بزنند؛ چون احتمال میرود روزی روزگاری یکی دو نفر از ساکنان آناتولی یا بومیهای آن سوی خلیجفارس، در کار ساخت آن شرکت داشتهاند؛ تعجب نکنید! ...این روزها خبرهایی درباره ثبت میراث ناملموس ایران در یونسکو به گوش میرسد که در وهله اول، آدم فکر میکند خبرهای خوبی است؛ اما این خوب بودن، فقط مربوط به بخشی از خبر است و اگر قرار باشد همه ماجرا رو شود، آتش به دل هر ایرانی وطندوستی میزند؛ باور کنید که میراث اجدادی ما، از شمال و جنوب و غرب و شرق، مورد هجمه و تعرض است. دیروز، خبرگزاری ایسنا، در گزارشی تفصیلی، از پشت پرده ثبتهای اخیر جهانی ایران رونمایی کرد؛ جمهوری آذربایجان، یکراست به سراغ فرهنگ اصیل ایرانی رفته و «جشن انار» را با عنوان «نار بایرامی»(1) به نام خودش ثبت کردهاست؛ انگار نه انگار که مردم این مُلک قرنهاست که با این جشن پیوندی ناگسستنی دارند و انار، بخشی از هویت جشن یلدای آنهاست. فاجعه به همینجا ختم نمیشود؛ ترکیه سالهاست که به جان مفاخر فرهنگی ما افتادهاست؛ به بهانه گستره فرهنگ تُرکی تا عمق آسیای میانه، همه چیز را شخم میزند و هر چه دم دستش میرسد، از فارابی، بوعلی و مولوی بگیر تا زینالعابدین مراغهای و دیگر هنرمندان ایرانی، همه را بر میدارد و به نام خودش میکند. وقتی مسئولان ما خواب هستند یا برنامهای مدون و جدی برای ثبت و حراست از میراث ملموس و ناملموس ایران ندارند، کار بهتر از این نمیشود. به قول نویسنده گزارش ایسنا، آیا مطمئن هستیم که جمهوری آذربایجان، بعد از «جشن انار»، به سراغ «جشن یلدا»ی ایرانی نمیرود و مدعی نمیشود که همه اینها مال ماست؟!26 آذرماه امسال بود که ایران به همراه جمهوری آذربایجان، ترکیه و ازبکستان، پرونده «هنر مینیاتور» را ثبت جهانی کرد. اینکه اصلاً ترکیه در این پرونده چهکاره است، خودش داستان غریبی دارد! در سراسر آناتولی، محدوده جغرافیایی که ترکیه را در بر میگیرد، یک مینیاتوریست لایق و نامی یافت نمیشود و آنچه از میناتور و نگارگری ایرانی در موزههای استانبول و آنکارا موجود است و آن را به اسم هنر خودشان به خورد جهانگردان میدهند، همه شاهکارهایی است که در ایران، به ویژه ایران عصر صفوی پدید آمد. جمهوری آذربایجان هم دستکمی از ترکیه در این ماجرا ندارد. عجیب اینجاست که افغانستان، با وجود قرار داشتن شهر هرات در آن که به نوعی مهد مینیاتور ایرانی است، اصلا سهمی در این پرونده نداشته، اما ازبکستان که ماترک تیمورلنگ را به رخ دنیا میکشد، مدعی هنری است که بنیانگذار دودمان گورکانی، با چپاول و غارت سرزمینهای غربی و به ویژه ایران، به سمرقند برد.با این حال، آنچه آدم را عذاب میدهد، فقط این ادعاهای پوشالی و انکار فرهنگ ایرانی و جایگزین کردن آن با یک فرهنگ موهوم نیست؛ هنگامی که برخی در کشور ما، جشن ثبت جهانی مینیاتور را با عنوان «نگارگری ایرانی» میگرفتند – که البته در اسناد رسمی یونسکو اشارهای به ایرانی بودن این هنر نشده است – مستنداتی از طرف کشورهای شریک ایران در این پرونده، به یونسکو ارائه شد که آه را از نهاد هر ایرانی بلند میکند؛ ایران نسخهای از مینیاتور داستانهای شاهنامه فردوسی، ترکیه نسخهای از مینیاتور داستانهای مثنوی مولوی، آذربایجان نسخهای از مینیاتور داستانهای نظامی گنجوی و ازبکستان، نسخهای مینیاتوری از آثار و اشعار امیرعلیشیر نوایی را ارائه کرد. به دیگر سخن، حضرات خیلی راحت مالکیت ضمنی خود را نسبت به سه شخصیت برجسته فرهنگی ایرانی ابراز کردند؛ مولوی، نظامی و امیرعلیشیر نوایی!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به چهارمین سالگرد درگذشت مرحوم اکبرهاشمی رفسنجانی پرداخته است. در این مطلب آمده است: در تاریخ انقلاب اسلامی و در مجموعه مدیریتهای نظام جمهوری اسلامی، کسی که از اولین روزهای شروع انقلاب در صحنههای مبارزاتی حضور داشته و تمام مدیریتهای ارشد نظام را تجربه کرده، فقط آیتالله هاشمی رفسنجانی است. عدهای در مبارزات بودند ولی در مدیریتهای نظام حضور نداشتند. عدهای در مدیریتها بودند و هستند ولی در صحنههای مبارزاتی نبودند. عدهای نیز در بخشهائی از مبارزات و مدیریتها حضور داشتند و در بخشهای دیگر نبودند.
یکی از ویژگیهای آیتالله هاشمی رفسنجانی اینست که در این هردو بخش به صورت کامل حضور داشت و به همین جهت فردی بینظیر است. مبارزه و تحمل زندان و شکنجه در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و ریاست مجلس، ریاست جمهوری، ریاست مجلس خبرگان رهبری، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرماندهی جنگ و مهمتر از اینها، حضور در عالیترین جایگاه مشورتی در کنار امام خمینی در کارنامه این استوانه نظام جمهوری اسلامی به ثبت رسیده است. بر همین اساس است که بکار بردن عنوانهائی از قبیل «شناسنامه انقلاب»، «استوانه نظام» و «امین امام» برای چنین فردی، کاملاً منطقی و طبیعی است.
در قید و بند این قبیل عناوین نیستیم. عناوین و القاب، به خودی خود اهمیتی ندارند و تنها در صورتی که بتوانند نشاندهنده واقعیتهائی از زندگی صاحب خود باشند، قابل اعتنا خواهند بود. چه بسا افرادی که عناوین و القاب بسیار مهم و زیادی را یدک میکشند ولی هیچیک از آنها خاصیتی ندارند و صرفاً برای جلب توجه این و آن و احیاناً فریب دادن خلقالله و دست یافتن به مال و منال و جاه و مقام و یا محکم کردن جای پاها در مناصب باشند. در اینصورت، عناوین و القاب نهتنها هیچ ارزشی ندارند، بلکه موجب گمراهی مردم و خسران جامعه نیز هستند، واقعیت تلخی که اکنون به وفور در جامعه خودمان میبینیم...
بیاعتنائی به عناوین، گام اول حرکت به سوی خدمت به مردم، منشا اثر بودن در جامعه و برجای گذاشتن آثار مفید برای کشور و ملت است. اینکه امام خمینی اصرار داشتند مسئولین، روحانیین و تمام دستاندرکاران در کلیه دستگاههای اجرائی، تقنینی، قضائی، فرهنگی و علمی به تهذیب نفس بکوشند، به همین دلیل بود. در کارنامه نظام جمهوری اسلامی کاملاً مشهود است که افراد مهذب توانستهاند منشا اثر و خدمت باشند کمااینکه افراد غیرمهذب نهتنها خدمتی ارائه نکردهاند بلکه همواره برای کشور، مردم و نظام، مشکلآفرین بودهاند و هستند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، در حدود چهار دهه مسئولیت و خدمت به کشور و مردم، هرگز درصدد استفاده از عنوان برنیامد و همواره به امور ظاهری بیاعتنا بود. همین بیاعتنائی به امور ظاهری و نام و نشان و عنوان بود که به او توفیق انجام بالاترین خدمتها را داد. خدمات او در تقنین، در دفاع مقدس، در بازسازی کشور و در سروسامان دادن به سیاستهای داخلی و روابط خارجی در سختترین شرایط بعد از جنگ، موفقیتهای کمنظیری هستند که فقط هاشمی رفسنجانی با اصالت فکری، روحیه انقلابی، سابقه مبارزاتی و اعتباری که نزد امام خمینی داشت توانست آنها را به دست بیاورد.
هرچند در سالهای آخر عمر، آتش توپخانه عناد و لجاج علیه هاشمی رفسنجانی بسیار تندتر شد و سانسور خبری و سرازیر شدن تهمتها به سوی او هر روز اوج میگرفت، اما او به دلیل ریشهای که در انقلاب و مردم داشت، حتی در همان سالها نیز توانست بسیاری از مشکلات را حل کند و اهداف نظام جمهوری اسلامی را به پیش ببرد. در چهار سالی که بعد از فقدان این مرد بزرگ گذشته، کشور با بحرانهائی مواجه شده و مردم دچار تنگناهائی شدهاند که اگر هاشمی رفسنجانی در میان ما بود با تدبیر خود میتوانست مانع این بحرانها و تنگناها شود و مشکلات پدید آمده در اثر بیتدبیریها را حل کند. مردم در این چهار سال با تمام وجود جای خالی این مرد بحرانها را حس میکنند و این انتظار را دارند که مسئولان با بهرهگیری از شیوه مدیریتی او به میدان مقابله با مشکلات بروند و راه او، که راه خدمت خالصانه و مدبرانه به کشور بود، را ادامه دهند.