به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از یک سال پیش با قتل پسر 14 سالهای به نام سینا در شرق تهران آغاز شد. به دنبال گزارش این ماجرا بلافاصله مأموران به محل مورد نظر اعزام شدند. پدر مقتول به مأموران گفت: یک ساعت قبل پسرم برای بردن زبالهها از خانه خارج شد و پس از حدود 20 دقیقه یکی از بستگانمان با من تماس گرفت و گفت که سینا با ارسال پیامکی به او گفته که دزدیده شده و درخواست کمک کرده به همین خاطر به سرعت به داخل کوچه دویدم و با صدای بلند پسرم را صدا زدم.
در همان موقع در خانه همسایه باز شد و سینا در حالی که از ناحیه گردن بشدت مجروح شده بود بیرون آمد و لحظاتی بعد هم جان باخت. پسرم حتی نتوانست حرف بزند و بگوید چه کسی به او ضربه زده است.
پس از اظهارات پدر مقتول جسد با دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی انتقال یافت و مأموران در جریان تحقیقات پسر جوانی به نام شهرام را بازداشت کردند. شهرام 20 ساله پس از حضور در اداره آگاهی منکر قتل سینا شد و انگشت اتهام را به سمت دوستش میلاد گرفت و گفت: او سینا را به قتل رسانده و بعد هم فرار کرده است.
با گذشت یک سال از ماجرا و درحالی که شهرام منکر قتل و متهم دیگر متواری بود، پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه پدر و مادر سینا درخواست قصاص کردند و گفتند: شب حادثه پسرمان توسط متهم و همدستانش ربوده شده بود. اما متهمان نمیدانستند که سینا تلفن همراه دارد. پسرم آن شب به چند نفر پیامک داده و درخواست کمک کرده بود. من شهرام را عامل قتل پسرم میدانم. متهم برای اینکه گناهش را کمتر کند در اعترافاتش مدعی شده سینا خودش به آن خانه آمده بود در حالی که اگر اینگونه بود با پیامک از کسی کمک نمیخواست، متهم دروغ میگوید. ما حاضر به گذشت نیستیم و درخواستمان فقط قصاص است.
پس از اولیای دم متهم به جایگاه رفت و گفت: از ادعایی که پدر سینا مطرح میکند چیزی نمیدانم اما نه آدمربایی در کار بوده و نه من مرتکب قتل شدهام. من و سینا سالها باهم دوست بودیم. شب حادثه هم او خودش به خانه ما آمد تا باهم مشروب بخوریم که در این میان او با میلاد درگیر شد و میلاد هم با چاقو ضربهای به گردن سینا زد.
قاضی از متهم پرسید: چون میلاد متواری است و امکان دفاع از خودش را ندارد میگویی قتل کار او بوده؟
متهم گفت: من از همان ابتدا که بازداشت شدم منکر قتل شدم و عنوان کردم که بیگناه بازداشت شدهام. اگر میلاد کاری نکرده چرا متواری است؟ چرا خودش را معرفی نمیکند؟
قاضی سؤال کرد: اگر میلاد و سینا باهم درگیر شدند چرا مانع زدن ضربه چاقو نشدی؟
- میلاد آنقدر سریع ضربه زد که نتوانستم کاری بکنم. حالا زندگیام نابود شده و متهم اصلی راحت زندگی میکند.
در ادامه قضات ادامه رسیدگی به این پرونده را به جلسه بعد موکول کردند تا شاهدان این پرونده هم با حضور در دادگاه ابعاد تاریک این پرونده را روشن کنند.
در جلسه دوم رسیدگی به این پرونده بار دیگر اولیای دم با حضور در جایگاه عنوان کردند که به هیچ عنوان مصالحه نمیکنند و عامل قتل پسرشان باید قصاص شود.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و باز هم اتهام قتل عمدی را رد کرد و مدعی شد که بیگناه بازداشت شده است.
در ادامه نوبت به شاهدان ماجرا رسید. یکی از شاهدان گفت: پس از اینکه متوجه شدم در کوچه سر و صدا شده است خودم را به جلوی در رساندم و دیدم متهم با یک قمه که در دستش بود داد میزد که سینا کشته شده است.
شاهد بعدی دایی مقتول بود که به جایگاه رفت و گفت: آن شب بیرون از خانه بودم که پیامکی از خواهرزادهام دریافت کردم. سینا در پیامک نوشته بود چند نفر در حال آزارم هستند که من به اتفاق دوستانم خودمان را به نشانیای که داده بود رساندیم. در یک لحظه سینا را دیدیم که به داخل پارکینگ خانه متهم رفت و وقتی بیرون آمد دیدیم که از ناحیه گردن بشدت مجروح شده است.
شاهد سوم هم که از دوستان دایی مقتول بود عنوان کرد: پس از اینکه دوستم پیامک را دریافت کرد ماجرا را به من گفت ما هم با چاقو و قمه به محل مورد نظر رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم به یکباره دیدیم سینا در حالی که چاقو خورده روی زمین افتاد. اما ندیدم چه کسی به او چاقو زده بود.
بعد از اظهارات شاهدان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.