به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، شهرها بهعنوان کانونهای تمرکز فعالیت و زندگی انسانها برای تنظیم پایداری، چارهای جز پذیرش ساختار و کارکردی متاثر ازسیستمهای طبیعی ندارند در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان عنصری ضروری برای پیکره یگانه شهرها در متابولیسم آنها نقش اساسی را ایفا میکنند که کمبود آنها می توانند اختلالات جدی درحیات شهرها ایجاد کند.
براساس بررسیهای صورت گرفته، فضاهای سبزشهری دارای بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی هستند که مهمترین اثر فضای سبز درشهرها کارکردهای محیط زیستی یا بازدهی اکولوژیکی آنها است که شهرها را برای زیست مساعد می سازد و ضمن مقابله با آثار مخرب گسترش صنعت و حمل و نقل، موجب ارتقای کیفی درزندگی شهروندان می شود.
اهمیت فضاهای سبزشهری امروز به حدی است که وجود این کاربری بهعنوان یکی ازشاخصهای توسعه یافتگی جوامع محسوب میشود.
مهمترین اثرات فضای سبز درشهرها کاهش آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی، تلطیف هوا و جذب گرد وغبار است؛ سایراثرات فضای سبز درشهرها نسبی هستند اما مجموعه آثار فضای سبز حضورآنها را درشهرها اجتناب ناپذیر می کند.
با توجه به اهمیت فضای سبز در کلانشهر اهواز با محمدمهدی مطیعی، عضو هیئت علمی دانشگاه و رئیس کمیسیون محیط زیست و فضای سبز شورای شهر اهواز به گفتوگو پرداختیم.
کلانشهر اهواز از نظر گستردگی جز 8 شهر بزرگ ایران محسوب میشود اما سرانه فضای سبز در اهواز به نسبت سایر شهرها بسیار پایینتر است، علت چیست؟
مطیعی: اگر بخواهیم در بحث سرانهها و دلیل به وجود آمدن ضعفها و کاستیها صحبت کنیم، لازم است تا عدد این تفاوت گفته شود و سپس به چرایی، چگونگی و راهکار رفع آن پرداخته شود.
استاندارهای جهانی، سرانه فضای سبز مورد قبول برای هر شهروند در کلانشهرها و شهرهای بزرگ را 20 تا 25 متر میدانند، اما شاخصهها و پارامترهای لازم برای محاسبه این اعداد موضوع بحث دیگری است، سرانهای که مطابق بررسیهای میدانی در شهر اهواز اعلام شده است 9 تا 11 متر است.
مدل محاسبات سرانه فضای سبز در اهواز صحیح نیست، به طور مثال در برخی قسمتها، پیادهرو و گذرگاههای احداث شده در پارکها را در متراژ فضای سبز محاسبه میکنند یا در برخی از موارد کندروهایی موجود در کنار پارکها را نیز به این آمار اضافه میکنند که این عمل سبب جابهجا شدن اعداد میشود.
در حال حاضر برخی کارشناسان، سرانه فضای سبز اهواز برای هر شهروند را چیزی در حدود 7 تا 8 متر میدانند اما عدد اعلام شده 9 تا 11 متر است؛ با مقایسه این آمار با استانداردهای جهانی درمییابیم که از فاصله بسیاری تا رسیدن به نقطه مطلوب داریم.
باید توجه داشت که استاندارد جهانی در نظرگرفته شده برای سرانه فضای سبز مختص به کلانشهرهایی معمولی از حیث آلایندگی و شرایط محیط زیستی است، میزان سرانه فضای سبز برای شهرهای آلوده باید تا 52 متر افزایش پیدا کند، پس نباید به سرانه 25 متر اکتفا کرد.
فارغ از اهمیت عدد سرانه فضای سبز مبحث پراکنش آن نیز اهمیت ویژهای دارد در برخی از مناطق گستردگی جغرافیایی با تراکم جمعیت آن تناسب ندارد به دلیل اینکه به جای پرداختن به دادهها و توجه به استانداردها تنها به اعداد توجه کردهایم واز کیفیت لازم غافل شدهایم.
در حال حاضر پراکنش فضای سبز به درستی اعمال نشده است به گونهای که وجود سرانه فضای سبز 11 متری به ازای هر شهروند در اهواز برای مردم غیر قابل باوراست، توجه کمی به دادهها، استانداردها و صحیح نبودن پراکنشها سبب شده تا اگر مطلبی احصا میشود برای شهروندان قابل لمس و هضم نباشد.
عدم توجه به کیفیت، پراکنشها، استانداردها و توزیعی که عدد این سرانه باید در محلات و مناطق مختلف داشته باشد ما را به این قصه رسانده است.
در عصری به سرمیبریم که اگر فعالیتهای صورت گرفته از پارامترهای علمی و تخصصی برخوردار نباشد، پیروزمند وموفقیت آمیز نخواهند بود؛ بنابراین هر اقدامی باید از حیث علمی، تخصصی و روزآمدی جامعیت داشته باشد.
در درجه دوم توجه ویژه به مطالعه، اهمیت خاصی دارد به این معنا که این دو در مفهوم واقعی خود به عنوان داده اولیه برای تصمیمگیری و نگاه به آینده محسوب میشوند در نتیجه برای رسیدن به فضای سبز مطلوب و محیط زیست باید کار اصولی وعلمی با مبنای مطالعاتی و پژوهشی انجام دهیم در صورتی که غیر از این عمل کنیم مانند گذشته محکوم به شکست یا موفقیتهای مقطعی خواهیم بود.
در فصل پیشرو ضمن توجه ویژه به مطالعه و پژوهش وارد حوزه عملیات خواهیم شد، آخرین مرتبهای که طرح مطالعات جامع حوزه فضای سبز در اهواز صورت گرفت سال 72 یا 73 بوده است و از آن زمان تاکنون نسبت به مطالعه حوزه فضای سبزهیچگونه اقدامی انجام نشده بود.
شهروندان میدانند که چه تغییراتی از نظر جغرافیایی، گستردگی، اقلیمی، آلایندگیها، ذائقهها، نوع نگاهها و ... به این کلانشهر روا رفته است، برهمین اساس در درجه نخست رسیدن به طرح مطالعه فضای سبز یکی از برنامههای جدی است که در دستورکار قرار دارد.
بررسیهای لازم مربوط به این طرح صورت گرفته است و در حال حاضر مراحل نهایی خود را طی میکند به یاری خدا تا 2 الی 3 هفته آینده طرح مطالعاتی فضای سبز شهر اهواز را کلید خواهیم زد تا به عنوان دادهای مورد استناد و موثق برای آینده بهرهبرداری شود.
مبادی ورودی اهواز از نظر فضای سبز و زیبایی شناسی شهری، زیبنده جایگاه این شهر و مردم نیست، چه برنامهای در این راستا دارید؟
مطیعی: توجه به مبادی ورودی شهری تنها برعهده سازمان پارکها و کمیسیون محیط زیست و فضای سبز شورا نیست، بلکه همافزایی و تعامل بین دستگاهی را میطلبد، سازمانهای زیباسازی، عمران و شهرسازی باید در این زمینه ایفای نقش کنند، سازمان پارکها نیز باید در کنار این سازمانها حاضر شود.
اوضاع و احوال اقتصادی حاکم برشهر موضوعی است که باید در تصمیم گیریها و صحبتها به آن توجه کرد، به همین منظور اگر قرار بر رخ دادن اتفاق خاص و ویژهای باشد باید سایر ارگانها و مجموعهها نیز برای کمک حاضر شوند.
در بحث ورودیها باید کارها به صورت تعامل بین دستگاهی در قالب مسئولیتهای اجتماعی انجام شود در حال حاضر سازمانهای عمرانی و شهرسازی برنامههای خوبی را در دست دارند.
از دیرباز جدالی میان شهرداری و علوم پزشکی اهواز بر سر الگوی کشت درختان کنوکارپوس وجود داشته است، به نظرشما آیا لازم نیست که در برنامه کاشت تغییری صورت گیرد و به سمت کاشت گیاهان و درختان ثمرداری که بومی خوزستان هستند، برویم؟
مطیعی: یک اصطلاح مدیریتی وجود دارد، تحت این عنوان که نباید همه تخممرغها را در یک ظرف گذاشت.
اگر همه فضای سبزشهری یا قریب به 70 درصد آن را به گونه خاص اختصاص دهیم، کار منطقی، اصولی و علمی انجام ندادهایم با این حال برخی مجموعهها قصد دارند با فرافکنی کوتاهیها و اشکالات علمی حوزه دیگر را به گردن سایرین بیندازند.
در حال حاضر بیش از یک دهه از کشت درخت کنوکارپوس در استان خوزستان به ویژه شهر اهواز میگذرد اما شاهد شنیدن صحبتهای ناروایی نسبت به این درخت هستیم، ترشح مواد سمی مضر و کشنده برای انسان و دام از ریشه این درخت و همچنین متساعد کردن گازهای سمی به محیط اطراف از سوی این درخت کاملا غیرمنطقی و علمی است.
از مشخصههای این درخت میتوان به ظرفیت بالای آن در رشد رویشی و پتانسیل جوانهزنی درخت به هنگام قطع یک سوی آن با تولید شاخ و برگ جدید اشاره داشت از میان گیاهان، درختان و درختچههای کاشته شده به ویژه در خوزستان و شهر اهواز کنوکارپوس جزء تربیتپذیرترین و هرزپذیرترین درختها محسوب میشود که این شاخصه به عنوان الگویی خاص در بحث زیبایی شناختی شهر به شمار میرود.
خاصیت گیاه پالایی کنوکارپوس نیز جزء برتریهای این گیاه به شمار میرود، برگ این گیاه ظرفیت ذخیره مقدارزیادی از آلایندههای جوی را در خود دارد که این به معنای کمک به پاکیزگی هوای شهر است.
خاصیت زایشی بالای این گیاه و گرده افشانی ظرفیت ویژه دیگری برای کنوکارپوس به شمار میرود، حال اینکه اگر تحلیلها را مدنظر قرار دهیم، میزان آلرژی زایی دانهی گردهی کنوکارپوس از درخت مرکبات کمتر است یعنی اگر به تعداد کنوکارپوسهای کاشته شده در شهر، نارنج و پرتقال کشت میشد در فصل گرده افشانی دانه گرده نارنج و پرتقال از کنوکارپوس آلرژی بیشتری ایجاد میکرد زیرا دانه مرکبات به مراتب از کنوکارپوس سنگینتراست.
کنوکارپوس در هر سال 2 مرتبه (اوایل آبان و اردیبهشت ماه) گلدهی دارد، گیاهان در فصول پائیز و زمستان رشد اندکی دارند اما سرعت رشد آنها در بهار و تابستان افزایش مییابد اگر قرار است دانه گردهای که در هوا توسط باد منتقل میشود، حساسیت زا باشد، پس چرا در فصل تابستان و بهار که به دلیل وزش باد امکان انتقال دانه گرده به ریه انسان بالا میباشد، مواجهه با آلرژی کمتر است؟ اما به هنگام اولین بارش پائیزی میزان آلرژی بالا میرود در حالی که گرده افشانیها کاهش یافته است؟
آلایندگی موجود درهوای شهراهواز به دلیل وجود صنایع موجب ایجاد این آلرژیها میشود و هیچ ربطی به دانه گرده گیاه ندارد، زمانی که همه پارامترها را در کنار یکدیگر قرار دهیم، مشاهده میشود که بیشترین نقش مؤثر در کاهش آلودگیها مختص به این درخت میباشد اما بیشترین تهمتها گریبانگیر کنوکارپوس شده است.
نکته قابل توجه در خصوص کاشت این درخت اینکه باید بحث جانمایی و طراحی مناسب برای آن درنظر گرفته شود به دلیل توسعه ریشه این گیاه باید فضایی برای آن در نظر گرفته شود که خطر آسیب به زیرساختها و ابنیههای زیرسطحی وجود نداشته باشد یا فاصله آن با زیرساختهایی مانند شبکه فاضلاب رعایت شود.
چندی پیش کلیپی در فضای مجازی پیرامون این درخت منتشر شد که براساس آن ریشه درخت به صورت هیولا ترسیم شده بود، اما ریشهای که از آن به عنوان هیولا یاد میشود در درخت کنار، نخل و سایر درختان و درختچهها به مراتب ترسناکتر است.
با توجه به استحکامی که ریشه درختان دیگر با خاک برقرار میکنند، خارج شدن آنها غیرممکن است اما خروج آسان کنوکارپوس با ریشه از دل خاک نشاندهنده قابلیت جابهجایی آسان آن است، اگر تاکنون برخی اینگونه به مسئله کنوکارپوس پرداختهاند چون برنامهریزی و طراحی مناسبی برای افق پیش رو نداشته اند.
با توجه به شاخصههای متعدد و ظرفیت ویژه کنوکارپوس نباید نسبت به آن بی توجه بود اما لازم است که در سطح شهر اهواز تنوع کشت داشته باشیم.
این موضوع یکی از برنامههایی بود که از لحظه ورود به شورای شهر به صورت جدی دنبال شد برای این منظورابتداییترین جلسات نیز به انجمن تولیدکنندگان گل و گیاه خوزستان اختصاص یافت.
پس از ارتباط با این افراد و نامه نگاریهای لازم، لیست تولیدکنندگان خوزستان را به صورت طبقه بندی شده ارائه شد و در این راستا مصوبه گذراندیم که از این پس سازمان پارکها و فضای سبز و مجموعههای مرتبط اگر قصد خریداری نهال دارند باید از مجموعه تولیدکنندگان گل و گیاه خوزستان استفاده کنند.
این حرکت به دلایل مختلف صورت گرفت، نخست اینکه این درختان در خوزستان تولید شدهاند پس با شرایط آب و هوایی استان سازگاری دارند این عامل گیرایی و موفقیت آینده این گیاه را تضمین میکند دوم اینکه با این کار به سالم سازی کمک کردهایم و اگر قرار بر جابه جایی پول و معاملهای هست چه بهتر که درون استان با بروکراسی کمتر و بدون واسطه صورت گیرد، چالش بزرگ ما اقتصادی و اشتغال است با این حرکت به اشتغال پایدار، بومی و درون سازمانی نیز کمک کردهایم.
در نهایت هم اکنون تنوع کشت در دستور کار قرار دارد و سازمان پارکها در حال خرید انجیر بنگالی، انجیر معابد، کنار، سه پستان، زیتون، توت، انجیر و ... به فراخور نیاز مناطق مناطق و جانمایی صورت گرفته است، شاید نمود این قضیه بسیار سریع نباشد اما در ماههای آینده شهروندان متوجه تنوع کشت خواهند شد.
پارک بانوان در بحث فضای سبز و پارکهای شهراهواز مغفول باقی مانده است در هر دوره از شهرداریها و شواری شهر مشاهده میشود که افتتاحیههای متعددی صورت میگیرد اما متأسفانه این پارکها به دلیل جانمایی غلط به بهره برداری نمیرسند، چرا پارک بانوان تاکنون نتوانسته جایگاه خود را در شهر اهواز پیدا کند؟
نگاه غلط نسبت به مسائل همانطور که در حوزه اقتصادی و پرداختهای علمی وجود دارد در حوزه سیاسی و کارکردهای آن نیز به چشم میخورد.
در ادوار گذشته با همه زحماتی که از سوی مسئولان صورت گرفت اما متاسفانه فارغ از نگاه علمی و پایدار با نگاه سیاسی و سطحی اقدام به انجام برخی فعالیتها داشتهاند؛ بنابراین مشاهده میشود که به مقوله حضور بانوان در پارکها نگاه، پرداخت کلامی و علمی شده است اما از نظر جانمایی موثر که موجب بهره برداری مداوم و مدون بانوان قرار گیرد، توجه نشده است.
پارکهایی که تحت عنوان پارک بانوان در نظر گرفته شدهاند و ضمن نامگذاری وعکس یادگاری نیز با آن گرفته شده است یا از نظر مکان با مرکز شهر فاصله دارند که بانوان محترم نمیتوانند چنین بعد مسافتی را طی کنند یا تجهیز، احداث و افتتاح شدهاند اما به دلیل عدم توجه به ضرورتهای لازم درب ورودی آنها بسته شده اشت و مورد بهرهبرداری بانوان قرار نگرفتهاند، بنابراین باید در مناطق مختلف به صورتی فضا به پارک بانوان اختصاص دهیم که خانمها با کمترین مسافت در سلامتترین مکان بتوانند ورزش کنند.
اگر برای بانوان میخواهیم کاری انجام دهیم باید بدون نگاه سیاسی عمل کنیم.
در پایان پیرامون وجود پسماندها و فضای نامطبوعی که در برخی نقاط شهرشاهد هستیم، توضیحاتی بفرمایید؛ چرا این اتفاق افتاده است؟ آیا زمان آن نرسیده که به سمت تولید کمپوست و بهرهوری بهتر از این طلای کثیف برویم؟
با توجه به تقسیم کار صورت گرفته در شورا مسئله پسماند به کمیسیون خدمات شهری واگذار شده است در کمیسیون محیط زیست تنها بنا شده که در بحث آموزش حوزه پسماند ورود کنیم در همین راستا نیز سرفصلهای آن به صورت مرتب آماده شده است، کار ویژهای را با همکاری فرمانداری، مجموعه علوم پزشکی و شبکه بهداشت تدارک دیده ایم که هفته آینده اخبار ویژه آن از سوی کمیسیون محیط زیست به شهروندان اعلام میشود.
انتهای پیام/331