«خودکفایی اقتصادی» کلیدواژهای که بارها و بارها توسط مسئولین عالیرتبه کشور؛ به خصوص رئیسجمهور شنیده شده و همواره تاکید میشود که با توجه به توان اقتصادی داخل از برخی مبادلات بینالمللی بینیاز شویم. در واقع به نظر میرسد سیاست رئیسجمهور برای مقابله با تحریمها، قطع ارتباط با شماری از کشورها باشد. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب با تاکید بر اقتصاد مقاومتی، صادرات را از اصول و راهکارهای اولیه پیشرفت و توسعه کشور دانستهاند؛ به طوری که اگر فرمودههای رهبری در کشور به طور کامل اجرا شود قطعا دولت موظف به تلاش در جهت رشد صادرات و ارتباط با دنیا است. در همین راستا با یک کارشناس اقتصادی گفتگو داشتیم. با گسترشنیوز همراه باشید.
مصطفی صفاری در گفتوگو با گسترش نیوز اظهار کرد:« استراتژی آینده اقتصاد حول محور اقتصاد مقاومتی میچرخد و اقتصاد مقاومتی ابلاغ مقام معظم رهبری است که بر درونزا بودن و برونگرایی تاکید دارد؛ یعنی مزیتهای مطلق و نسبی داخلی را به جهت صادرات پیدا کنیم. ایشان در سخنرانی خود در میان فعالان اقتصادی دقیقا بر این نکته تاکید داشت. به عبارت دیگر بر رشد و صادرات تاکید کردند اما از واردات حرفی زده نشد. اقتصاد مقاومتی بر این اصل بنا شده است و زمانیکه این سیاست را اجرایی کنیم خودکفایی معنا ندارد».
وی افزود: «البته استراتژی ایران در ۴۰ سال گذشته، عکس این بود و برون زا و درون گرا بود. در اقتصاد مقاومتی سعی میشود تاثیرات ناشی از نوسانات قیمت نفت به حداقل برسد اما در اقتصاد مبتنی بر خودکفایی، این امکان وجود ندارد. در اقتصاد مقاومتی گفته میشودکه واردات ۴ دهه اقتصاد را رنج داده است؛ بنابراین توسعه صادرات را جایگزین واردات کنید و محصولی تولید شود که مزیت صادراتی داشته باشد و سرمایهگذاری کنید و آنچه را که مزیت ندارد از این محل وارد کنید؛ نه اینکه هر نوع ارتباط با دنیا را قطع کنیم و به دنبال خودکفایی باشیم.»
صفاری تاکید کرد:« بسیاری، درک اشتباهی از اقتصاد مقاومتی دارند و آن را مترادف خودکفایی میدانند اما در حقیقت چنین نیست. اقتصاد مقاومتی یعنی تکیه بر مزیتهای مطلق و نسبی داخل. این دغدغه در راستای توسعه صادرات است. هر بخشی مزیت خود را دارد. در نفت و گاز و صنایع زیرمجموعه و پالایشگاهها و پتروشیمیها و پلاستیک و ... مزیت مطلق وجود دارد. ما در ارتباط با کانیهای فلزی، فولاد، مس و بخش کشاورزی توان صادرات داریم. این نوع نگاه با خودکفایی به آن معنایی که گفته شد تفاوت دارد؛ مثلا ما در حوزه خودرو یا لوازم خانگی مزیت نسبی داریم و این بخشها مزیت مطلق ما نیستند».
صفاری با تاکید براینکه یکی از اصول اشتباه در صادرات، سیاست کاهش ارزش پول ملی است یادآور شد: «سیاست کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز در دنیا به نام سیاست تحمیل به همسایه و یا گدایی از همسایه شناخته میشود؛ یعنی با کاهش نرخ ارز کالای داخلی را برای صادرات، ارزان کنیم و به عبارتی بیکاری را به دنیا تحمیل کنیم. در چین ۱۱ درصد رشد تولید داشتیم یعنی در گوشه گوشه دنیا ۱۱ درصد از کارخانجات تعطیل و چینیها، شاغل شدند. استراتژی کاهش ارزش پول ملی به نوعی تحمیل بیکاری به همسایه است. ما این کار را کردهایم و باید نتیجه آن در توسعه صادرات و توسعه تولیدات صادراتی کشور دیده شود و باید جواب بگیریم. جنگ آینده جنگ ارزهاست. این نقطهای کلیدی است؛ یعنی نرخ ارز داخلی را چگونه با نرخ ارز خارجی تنظیم کنیم که به جای واردکننده بودن صادرکننده باشیم. این یکی از ابزارهای اقتصادی برای توسعه اقتصاد است.»
وی در پایان گفت:« موضوع مزیتها، از اهمیت بیشتری برخوردار است و برای داشتن مزیت مطلق به سرمایه احتیاج داریم (چه سرمایه داخلی و چه سرمایه خارجی). وقتی تشکیل سرمایه در ایران منفی است با کم کردن نرخ ارز چیزی برای صادرات نخواهیم داشت. زمانی میتوان این مزیت را به دست آورد که امکان جذب سرمایهگذار خارجی و هدایت سرمایههای داخلی به اقتصاد مولد وجود داشته باشد. این جزو رئوس اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی سرمایهها در بخش مولد اقتصاد، سرمایهگذاری شوند. در نهایت مقایسه ایران و چین از این نظر اشتباهی فاحش است.»