به گزارش خبرگزاری مهر، محمدعلی بهمنی قاجار، حقوق‌دان و از مورخان مشهور کشور به مناسبت درگذشت مرحوم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی یادداشتی منتشر کرده است.
بهمنی قاجار دکترای حقوق بین الملل از دانشگاه تهران دارد. ازجمله کتاب‌های منتشر شده او می‌توان به «سیستان و مرزهای آن»، «ایران و افغانستان؛ از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی»، «اختلافات ارضی افغانستان و پاکستان؛ به روایت اسناد تاریخی وزارت امور خارجه ایران» و «تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی: بحرین» اشاره کرد.
متن یادداشت مورد اشاره به شرح زیر است:
آیت الله صافی گلپایگانی مواضع درست و مبتنی بر اصولی اتخاذ کرده بود که حالا اهمیت آن بیش از پیش روشن می‌شود. ایشان از معدود علما و مراجع شیعه بود که آشکارا در برابر قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان موضع گیری کرد و همراه و در کنار مردم افغانستان و به ویژه شیعیان آن سرزمین بود، اکنون که می‌بینیم روز به روز رفتار خصمانه طالبان نسبت به مردم افغانستان و شیعیان و فرهنگ و سنن ایرانی و حتی نسبت به دولت ایران، آشکارتر و عیان‌تر می‌شود، دور اندیشی آیت الله صافی گلپایگانی بیش از پیش روشن می‌گردد. چندی پیش نیز آیت الله صافی گلپایگانی خواستار رفع انزوا ایران و بهبود روابط کشور با جهان شده بود. این مهم نیز اکنون و پس از حواشی مربوط به سفر اخیر ریاست قوه مجریه به روسیه بیش از پیش درک می‌شود. درگذشت آیت الله صافی گلپایگانی، فقدان یک روحانی پایبند بر اصول است. درگذشت ایشان را به خانواده و دوستداران‌شان تسلیت می گویم و برای یادآوری، مطلبی را که قبلا و در زمان حیات ایشان نوشته بودم اینجا دوباره متذکر می‌شوم:
آیت الله صافی گلپایگانی از منظر عقاید اجتماعی و فرهنگی شاید صدها فرسنگ با امثال من متفاوت باشد، نگاه ایشان در مورد ایران باستان و مسائل زنان و نیز رویکرد ایشان در مقام دبیر شورای نگهبان در دهه ۶۰ که با تصویب قانون کار نیز بارها مخالفت کرده بود، نمونه‌هایی از این تفاوت دیدگاههاست، اما باید انصاف داشت و هنگامی که فردی در ۱۰۲ سالگی آنچنان آزاده است که از اصول خود صیانت می‌کند و دغدغه ملک و ملت را دارد، باید از او سپاسگزاری کرد.
در مورد طالبان، دوبار بیانیه‌های روشن و شفاف صادر کرد و بدون ملاحظه نسبت به خطرات قدرت گرفتن طالبان هشدار داد و مسئولیت آنان دربرابر آن چه را که در افغانستان می‌گذرد، مورد تاکید قرار داد، نه یکی به نعل زد و یکی به میخ و نه مانند تنزه طلبان گفت به من چه و نه ژست درک واقعیت گرفت و نه دیگری و غیریت را صرفا آمریکا و غرب دید. به تکلیف شرعی و اخلاقی عمل کرد و با صدای رسا از مردم افغانستان به طور عام و از شیعیان آن به طور خاص حمایت کرد، شاید در عمل تنها صدای حامی مردم افغانستان در این سطح و جایگاه بود.بعدا سخنانی دیگر از آقای صافی گلپایگانی نقل شد که گفته است این وضعیت کنونی شایسته مردم شریف ایران نیست و خواستار رابطه ایران با تمام کشورهای جهان شده است، به راستی تا به کی باید برای ابرقدرت ها شاخ و شانه کشید و از سویی دیگر رجز خوانی‌های الهام علی اف و اردوغان و قلدری‌های پاکستان و ترکمنستان و سعودی و امارات و... را نظاره کرد و هر روز شاهد از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی و سرمایه گذاری و عقب ماندن از کورس جلب تکنولوژی و... بود.
آیت الله صافی گلپایگانی با نزدیک به ۱۰۳ سال سن، خطر و ریشه خطر را به درستی تشخیص داده و بی اعتنا به این که سخنش ممکن است تلخ و ناگوار جلوه کند، حرفی را که به اعتقادش و البته به درستی، حق و راست است، به زبان آورده، به وجدان بیدارش درود می‌فرستم و امیدوارم که این هشدار و ندای تاریخی ایشان گوش شنوایی میان مسئولان پیدا کند.
