مامور پاکدست و تلاشگری که به دلیل همین ویژگیها پیشرفت سازمانی اش متوقف شده و در زندگی اش هزار و یک گره دارد. در سینمای آمریکا نسخه خوب این مدل فیلمها به وفور یافت میشود اما فیلم آخر مهدویان شبیه هیچ کدام شان نیست و در خوشبینانهترین حالت اثر متوسطی به حساب میآید.
«مرد بازنده» ضمن استفاده از بازیگران خوب در نقشهای اصلی و فرعی، به شدت از بازی ها ضربه خورده. جواد عزتی که در سال های گذشته ستاره سینمای ایران بوده در نقش «سرهنگ خسروی» منتقدان بسیاری دارد. خیلیها بازی او را یادآور شخصیت «بابا اتی» در «قهوه تلخ» میدانند یا در بهترین حالت معتقدند ترکیبی از «مالک» در «زخم کاری» و «بابا اتی» است. البته این تشبیه از روی غرض ورزی یا تمسخر نیست. بخش قابل توجهی از اکتها و تیکهای عصبی عزتی در فیلم آخرش شباهت قابل توجهی به «بابا اتی» دارد و شخصیت کاریزماتیکش بیشباهت به «مالک» نیست.
بازی ضعیف قهرمان یک فیلم سینمایی، ایرادی کوچک یا قابل چشمپوشی نیست اما «مرد بازنده» نقاط ضعف دیگری نیز دارد. چه بسا ایراد نقشآفرینی عزتی ریشهاش در شخصیت پردازیهای ضعیف فیلم نامه باشد، چرا که شخصیت پردازیهای ناقص در اکثر کاراکترها به چشم میخورد و این مسئله فقط یکی از چند مشکل بزرگ فیلمنامه است. فیلم نامهای که قصه اصلی و قصههای فرعی اش گرهافکن نیستند یا با طی شدن یک مسیر درست روایی به گرهگشایی نمیرسند. این ایرادات گل درشت باعث شده سایر بخشهای فیلم به چشم نیاید و دیگر کمتر کسی درباره دوربین مستندنگار مهدویان صحبت کند یا کنایههای شبه سیاسی، شبه امنیتی و اجتماعی کارگردان را جدی بگیرد. کارگردانی که از قضا در نگارش فیلم نامه هم دستی بر آتش داشته است.
علاوه بر همه این ایرادات، شتاب زدگی در مراحل تولید و حتی تدوین «مرد بازنده» خودنمایی میکند. تغییر راکورد صدای جواد عزتی، نماهای تک پرسوناژ پرتکرار، اصلاح نشدن دقیق رنگ و نور و بعضی از نکات تدوینی، نشان میدهد مراحل تولید و پس از تولید «مرد بازنده» بدون دقت کافی طی شده و احتمالا تیم سازنده به قدری درگیر رساندن کار به جشنواره بودند که از رعایت جزئیات اثرگذار غافل شدند. با همه این احوال ،فیلم آخر مهدویان را باید تماشا کرد چون کارگردان مهم و موثری برای سینمای ایران است اما ای کاش مدتی به خودش و تیم تقریبا ثابتش استراحت دهد و به جای تولید ممتد در سینما و شبکه نمایش خانگی، با تامل و فرصت بیشتری وارد رویه ساختن شود.
۵۸۵۸