اگر چه با ترس و لرز مواد مخدر میفروختم تا گرفتار قانون نشوم اما خیلی زود لو میرفتم و دوباره به زندان میافتادم، با وجود این دست از خلافکاری برنداشتم تا این که.. .
به گزارش خراسان، جوان 40 ساله که به اتهام خرید و فروش لوازم سرقتی و مواد مخدر صنعتی توسط ماموران انتظامی دستگیر شده بود با بیان این که زندان خانه دوم من شده است، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: در یک خانواده هشت نفره به دنیا آمدم اما تک پسر بودم و برادری نداشتم به همین دلیل خیلی مورد توجه خانوادهام قرار میگرفتم. پدرم راننده کامیون بود و به مواد مخدر سنتی اعتیاد داشت.
از سوی دیگر مادرم نیز که از یک بیماری صعب العلاج رنج میبرد برای تسکین دردهایش به مصرف مواد مخدر روی آورده بود. من هم که کودکی بیش نبودم گاهی به مواد مخدر آنها دستبرد میزدم و به دلیل کنجکاوی کودکانه سعی میکردم مانند آنها مواد مخدر استفاده کنم. اما هنوز در مقطع راهنمایی تحصیل میکردم که پدر و مادرم یکی پس از دیگری فوت کردند و من به نوجوانی آواره تبدیل شدم.
حالا دیگر کسی رفتارهای مرا کنترل نمیکرد و من هرکاری که دلم میخواست انجام میدادم. خلاصه در دوران راهنمایی ترک تحصیل کردم و به عنوان شاگرد به حرفه گچکاری مشغول شدم در همین روزها با افراد زیادی ارتباط پیدا کردم که آنها نیز مصرف کننده مواد مخدر سنتی بودند.
من هم که حالا آشنایی زیادی با این نوع مواد مخدر داشتم به اتفاق همکاران و دوستان در ساختمانهای در حال احداث فرصتی را به مصرف مواد مخدر اختصاص میدادیم و در کنار یکدیگر به استعمال مواد میپرداختیم اما بعد از مدتی دیگر مقدار مصرفم آن قدر افزایش یافته بود که باید ساعتهای زیادی را صرف مواد مخدر میکردم به همین دلیل شغلم را از دست دادم و دیگر کسی حاضر نبود گچکاری ساختمانش را به من بسپارد با آن که در این حرفه به استاد کاری ماهر تبدیل شده بودم اما از بیکاری رنج میبردم و توان پرداخت هزینههای اعتیادم را نداشتم این بود که به فروش مواد مخدر صنعتی روی آوردم و خودم نیز به مصرف آن آلوده شدم. با توجه به این که به صورت خرده فروشی دست به توزیع مواد مخدر میزدم سارقان معتاد لوازم سرقتی را در ازای خرید مواد مخدر به من میدادند و من هم آن لوازم را به مالخران میفروختم.
اگر چه محل سکونتم را مدام تغییر میدادم اما خیلی زود با اعتراض و نارضایتی اهالی محل مواجه و با تماس آنها با پلیس 110 دستگیر میشدم و مدتی را در زندان سپری میکردم ولی وقتی از زندان آزاد میشدم دوباره به خلافکاری و توزیع مواد مخدر روی میآوردم چرا که شغل مناسبی نداشتم و باز هم به مصرف مواد مخدر ادامه میدادم. بالاخره کارم به جایی رسید که زندان خانه دوم من شده بود.
آخرین بار نیز در طبقه ششم یک مجتمع مسکونی در خیابان وحید مشهد خانهای اجاره کردم و باز هم به خرید و فروش اموال سرقتی و مواد مخدر صنعتی مشغول شدم تا این که نیروهای کلانتری میرزا کوچک خان به طور غافلگیرانه وارد منزلم شدند و حدود 50 گرم هروئین و شیشه را به همراه مقادیر زیادی قطعات سرقتی خودرو کشف کردند. حالا باز هم.. .
با دستور سرهنگ علی عبدی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) با معرفی متهم به مراجع قضایی، بررسیهای تخصصی برای ریشه یابی جرایم وی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی