آمریکا به راهبرد برجامشکنی اشتباه دولت ترامپ اعتراف کرده، زیرا باعث کاهش تعهدهای برجامی ایران همچون کاستن همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سرعت بخشیدن به فعالیتهای هستهای ایران، رساندن غنیسازی به ۶۰ درصد و همچنین چرخش به شرق شده است.
از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ که برخلاف هشدارهای اعضای برجام و انتقادهای بینالمللی، ترامپ به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و به اعمال تحریمها در قالب کارزار «فشار حداکثری» اقدام کرد؛ هیچکدام از اهداف آمریکا چه در زمینه تغییر رفتار ایران در منطقه و یا در مورد امضای توافق ثانویه محقق نشده است.
«آمریکا به راهبرد برجامشکنی اشتباه دولت ترامپ اعتراف کرده زیرا باعث کاهش تعهدهای برجامی ایران همچون کاستن همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سرعت بخشیدن به فعالیتهای هستهای ایران، رساندن غنیسازی به ۶۰ درصد و همچنین چرخش به شرق شده است.ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، پس از گذشت سه سال از کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران، ۶ بهمنماه به نمایندگی از دولتش زبان به اعتراف گشود که «فشار حداکثری شکست خورده و تحریم ها به هدف نرسیده است.»
وی گفت، دولت قبلی برای ما انتخابهای بسیار بدی به جا گذاشت؛ کارزار فشار حداکثری یک شکست خفتبار بود و هر وعدهای که داد، برعکسش محقق شد. درحال حاضر ما به دنبال بازگشتی دوجانبه به پایبندی هستیم اما همه گزینهها را هم بررسی میکنیم. تعامل مستقیم با ایران در زمینه برجام یا مسائل دیگر پربارتر خواهد بود.
«آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا نیز اوایل دی ماه در یک نشست خبری ضمن انتقاد از تصمیم دولت قبلی این کشور برای خروج از توافق هسته ای، گفت: اکنون به دلیل یکی از چیزهایی که به گمانم از بدترین تصمیم های اتخاذ شده در سیاست خارجی آمریکا در یک دهه اخیر بوده است، در موقعیت کنونی قرار داریم و آن تصمیم خروج از توافق هسته ای ایران، برجام بوده است، توافقی که برنامه هسته ای ایران را محدود کرده بود.
شلیک به پا، فرقی نمیکند چپ یا راست!
همان زمان «میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه در نهادهای بینالمللی مستقر در وین در توئیتی نوشت: در واقع! تصمیم برای خروج از برجام مثل شلیک به یکی از پاهای آمریکا بود، حال فرقی نمیکند که پای چپ بود یا پای راست.
چهارم مردادماه نیز «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران همین اعتراف ها را به زبان آورد و به شکست تحریمها اذعان کرد.
او در گفتوگو با شبکه «اماسانبیسی»، ضمن تکرار ادعای آمادگی دولت بایدن برای بازگشت به برجام گفته بود، کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران به شکلی وحشتناک شکست خورد و این موضوع به منافع آمریکا لطمه زد.
مالی افزود: ما در وضعیتی از سوی دولت قبلی قرار گرفته بودیم که بایدن تصمیم گرفت باید به آن پایان دهیم؛ یعنی کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که به شیوه بدی شکست خورد و به منافع آمریکا هم آسیب زد.
اما دموکراتها در اعتراف به شکست آمریکا برای پیشبرد استراتژی فشار حداکثری بر تهران تنها نبودند و سران جمهوریخواه نیز در لفافه به این ناکامی اعتراف میکنند. پمپئو وزیر خارجه ترامپ که خود مجری این پروژه بود بعد از پایان دولت ترامپ به ناتوانی آمریکا در برابر ایران اذعان کرد و گفت «در خصوص وادار کردن تهران به کوتاه آمدن و وارد شدن ایران به توافقی که واقعا مانع از دستیابی به سلاح هستهای شود، همه آنچه که امیدوار بودیم بهدست میآوریم، حاصل نشد.»
۲۳ دیماه، «جن ساکی» سخنگوی دولت دموکرات بایدن، همزمان با رسیدن مذاکرات میان ایران و گروه ۱+۴، دولت ترامپ را مقصر مشکلات کنونی درباره برجام به دلیل خروج از این توافق بینالمللی دانست.
سخنگوی کاخ سفید گفت، به دلیل خروج دولت ترامپ از برجام، آمریکا به صورت کامل در جامعه بینالمللی منزوی شده بود.
ترک برجام و بازگرداندن تحریمها
ترامپ وقتی اردیبهشتماه سال ۹۷ به طور رسمی برجام را ترک کرد، در چند مرحله همه تحریمها قبلی را بازگرداند. ابتدا ترامپ در اواسط خرداد ۹۷ معاملات دلار، طلا و فلزات گرانبها و همچنین صنعت خودرو و فروش هواپیما به ایران را هدف قرار داد. دور دوم تحریمهای آمریکا (۱۴ آبانماه همان سال) بخش صنعت نفت، مبادلات بانکی، کشتیرانی، خدمات بیمهای و بخش انرژی را هدف قرار داد.
البته ترامپ چند بازه زمانی مختلف را به منظور معافیت برای خریداران عمده نفت ایران در نظر گرفت و به تمدید آن اقدام کرد. رئیسجمهوری آمریکا در نهایت همه معافیتها را برداشت تا در راستای فشار حداکثری بر تهران، صادرات نفت ایران را به صفر برساند.
ناتوانی ترامپ در تحقق سیاستش، باعث شد بسیاری از مهرههای کلیدی از جمله «برایان هوک» رئیس «گروه اقدام ایران» را در وزارت امور خارجه برکنار کند؛ او کسی بود که برای تنگتر کردن حلقه تحریم و به صفر رساندن صادرات نفت ایران منصوب شده بود.
در واقع تحریم صادرات نفت ایران در دولت ترامپ بیش از هر تحریم دیگری مورد توجه کاخ سفید قرار گرفت. اگرچه صادرات نفت ایران هیچگاه متوقف نشد اما حجم بالایی از فروش آن به دلیل محدودیتهای نفتی و بانکی کاهش یافت.
روی دیگر سکه و کاهش تعهدات ایران
۱۸ اردیبهشت ۹۸ اما روی دیگر سکه رقم خورد. ساعت شنی صبوری راهبردی ایران در برابر بدعهدی و بیعملی شرکای برجام در قبال نقض صریح توافق هستهای پایان یافت و ایران در سالروز خروج یکجانبه آمریکا از برجام به صورت رسمی بخشی از تعهدهای برجامی خود را _ که با تائید آژانس بینالمللی در طول سه سال گذشته به صورت دقیق و کامل انجام داده بود _ کاهش داد.
کاهش تعهدهای برجامی در پنج گام با هدف متوازنسازی تعهدها، رساندن غنیسازی به ۶۰ درصد، تولید فلز اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد، کاستن از همکاریها با آژانس و تصمیمهایی از این دست برای فشار به غرب برای لغو تحریمها انجام شد.
تروریسم اقتصادی و انسانی
وسعت تروریسم اقتصادی و انسانی آمریکا تا جایی پیش رفت که با وام پنج میلیارد دلاری ایران برای مقابله با کرونا از صندوق بینالمللی پول برای تامین دارو و تجهیزات درمانی و بیمارستانی مخالفت کرد.
در مجموع، آمریکای ترامپ با ابزار تحریم، به ترور اقتصادی علیه ایران اقدام کرد. با وجود اینکه رئیسجمهوری آمریکا در ظاهر برای صادرات اقلام بشردوستانه و دارویی به ایران استثنا قائل شد اما به دلیل تحریم شبکه بانکی، ایران در حقیقت در این موارد نیز تحریم شد. حال اینکه با توجه قربانیان روزافزون کرونا در ایران و جهان، ضرورت دسترسی ایران به دارو بیش از گذشته احساس میشد.
در واقع اقدام آمریکا از تحریم فراتر رفت، او دست به جنایت علیه بشریت زد. آنها فقط صنایع حساس ایران را تحریم نکردند بلکه زندگی مردم، مواد غذایی و نیازمندیهای مردم مورد تحریم قرار گرفت؛ حتی روزهایی، به دلیل فشارها، برخی کالاهای اساسی کمیاب شد.
دولت ترامپ به منظور وادار کردن ایران به بازگشت به میز مذاکره، از برجام خارج شد و فهرست طولانی تحریمهای اقتصادی را که بر اساس توافق لغو شده بود، دوباره به اجرا گذاشت. کاخ سفید همچنان در تلاش برای کشاندن تهران به مذاکرات جدید، سیاست تحمیل محدودیتهای بیشتر بر اقتصاد ایران را دنبال کرد و بر ین اساس نزدیک به ۱۵۰۰ مورد تحریم جدید علیه ایران اعمال کرد.
واقعگرایان در آن زمان پیشبینی کردند، احتمال مقاومت ایران در برابر خواستههای دیکته شده ایالات متحده بسیار بیشتر از احتمال تسلیم شدن در برابر آنها بود و ایرانیها مقاومت کردند: ذخایر اورانیوم با غنای پایین ایران بهطور تصاعدی افزایش یافت زیرا دانشمندان، سانتریفیوژهای پیشرفتهتری را نصب کردند؛ تهران دوباره غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد را آغاز کرد و تا ۶۰ درصد پیش رفت. به طور خلاصه، آنچه که طرفداران استراتژی فشار حداکثری میخواستند به دست آورند، به هدفی دوردستتر تبدیل شد.
ایران با وجود مقاومت، پس از آن بود که با چالشهای ناشی از تحریم از جمله بلوکه شدن پولهای خود به ارزش دهها میلیارد دلار در حسابهای بانکی خارج از کشور مواجه شد؛ برای فروش نفت خام به مشتریان سنتی به سختی افتاد و صادرات نفت خام ایران بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۰ حدود ۷۵ درصد کاهش یافت. همچنین نگرانی از قطع دسترسی به نظام مالی ایالات متحده شرکتهای اروپایی را به متوقف کردن پروژه هایشان در ایران ترغیب کرد.
دور زدن تحریمها
اواخر آذرماه ۹۹ روزنامه آمریکایی «والاستریتژورنال» گزارش داد، ایران در ماههای اخیر، تحریمهای ایالات متحده را دور زده و نفت بیشتری را به چین و دیگر کشورها صادر کرده است. این روزنامه نوشت: افزایش صادرات نفت به اقتصاد بحرانزده ایران کمک کرده و کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه تهران را تضعیف میکند.
۳۰ دیماه امسال، چین آمار واردات رسمی نفت از ایران را منتشر کرد و یک مقام ایران گفت که تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا بیاثر شده است. براساس آمار منتشر شده توسط سازمان گمرک چین، این محموله بزرگ نفتی شامل بیش از ۲۶۰ هزار تن (حدود ۱.۸ میلیون بشکه) نفت خام ایران بود که بهتازگی به بنادر این کشور تحویل شد.
روزنامه وال استریت ژورنال نیز پنجم بهمن در گزارشی نوشت: علاوه بر «ریچارد نفیو» که به معمار تحریم های ایران مشهور است، به عنوان یک عضو کلیدی هیات آمریکایی در مذاکرات وین، دو نفر دیگر به علت اختلافنظر از تیم مذاکره کننده خارج شدند.
تحریم با ذهنیت گانگستری
«بردلی بلانکنشیپ» کارشناس آمریکایی در حوزه بینالملل درباره تحریمها به پژوهشگر ایرنا گفت: «تحریمهای ایالات متحده دقیقاً همانطور که مقامهای این کشور در اسناد از طبقهبندی خارج شده اعتراف کردهاند و حتی گاهی آشکارا در رسانهها بیان شده است، برای این هدف به کار گرفته میشوند که دولتها را بیثبات کنند و برای دامن زدن مخالفت مردم با دولتهای خود طراحی شدهاند.
«تحریمهای آمریکا با ذهنیتی گانگستری وضع میشود؛ کاخ سفید برای تحریک مردم علیه دولتهایشان از تحریم استفاده میکند. این رفتار چیزی شبیه فیلمهای مافیایی است که در آن گانگسترها را میبینید که با هم دشمنی دارند، بنابراین آنها خانواده دشمن خود را به عنوان اهرم فشار میربایند. این ذهنیت گانگستری مشابه همان کاری است که ایالات متحده انجام میدهد.»
روسیه و چین توانایی به چالش کشیدن ایالات متحده از نظر نظامی را دارند و در حال تلاش برای توسعه یک شبکه مالی بینالمللی مستقل برای دور زدن تحریمهای ایالات متحده و جایگزینهایی برای سوئیفت و دلار آمریکا هستند.
البته، تحریمها هنوز هم در برخی از مکانهای آسیبپذیر مانند یمن و افغانستان تاثیر خود را دارند اما این روند غیرقابل انکار است که تحریمهای ایالات متحده در حال از دست دادن کارآمدی (دندانهای) خود هستند.»
رویای خاکستر شده
در حال حاضر شاهد شکلگیری اتحادهای نظامی بین ایران، چین و روسیه هستیم. سیاستهای تحریمی ایالات متحده، از قضا، با تقویت اتحادها که روزی نظام جهانی چند قطبی و چندجانبه را مستحکم میکردند، اکنون نابودی هژمونی جهانی ایالات متحده را تسریع کردهاند. این روند به جای آنکه کشورها را از هم دور کند، آنها را به یکدیگر نزدیکتر کرده است.
دیدگاههای کارشناسان از واقعیاتها این است که اهرمهای سختی که ایالات متحده برای تأثیرگذاری بر رویدادهای جهانی استفاده میکند، رو به زوال است. ایالات متحده هر تلاشی را هم انجام دهد اما نمی تواند مانع روند پوسیدگی و تباهی خود شود. شاید ایالات متحده یک قدرت نظامی باقی بماند اما در واقعیت این کشور اکنون در مسیر شکست در رقابت جهانی قرار دارد. ایالات متحده دیگر نمیتواند از طریق تحریمهای یکجانبه قدرت خود را بر جهان حفظ کند.
دیگر، رویای آمریکا خاکستر شده، نه تنها تحریمها کماثر شده و فروپاشیده بلکه کسانی که معمار و پایهگذار دیوار تحریمها بودند، از هم فروپاشیدند. جدا شدن سه عضو تیم مذاکره کننده این کشور در مذاکرات غیرمستقیم وین، به ریاست رابرت مالی، نشانه هایی از این پوسیدگی است. پوسیدگی استراتژی کارزار فشار حداکثری بر ایران.