به گزارش حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، سید محمدباقر هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، در سی و هشتمین نشست میاندوره دفتر تحکیم وحدت گفت: فلسفه انقلاب اسلامی را امام خمینی امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرد، همانطور که فلسفه قیام امام حسین (ع)، امر به معروف و نهی از منکر بود. نظر امام خمینی این بود که بزرگترین منکر طاغوت است و بالاترین نهی از منکر، برداشتن طاغوت است و در ازای طاغوت، معروف، حکومت عدل، رشد، پیشرفت و تکامل است که اینها همه در دین خاتم، ادعای تجلی و تبلور دارد.
هاشمی گلپایگانی ادامه داد: امام به دنبال زمینه سازی حکومت عدل الهی بود که وقتی انسان کامل، حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه) تشریف میآورند، یعنی بشریت به مرحلهای از رشد رسیده که از غیبت فهم و از غیبت عدم تحمل عدالت، به پذیرش عدالت و فهم پذیرش حکومت جهانی عدل رسیده باشد، لذا امام زمان حاضر است و ما غایبیم. او منتظر است که انسان رشد پیدا کند که حضور پیدا کند در ظهور عدل.
وی افزود: طاغوت مانع ظهور است. این طاغوت، انواع و اقسامی دارد. طاغوت درون ما بزرگترین طاغوت است. بسیاری از دعواها و منیتها به خاطر همین طاغوت است. امام خالصانه حرکت و انقلاب کرد که این طاغوتها را بشکند. اگر کسی نتواند از جوانی از کوچکترین مسئولیتی که دارد، نتواند طاغوت خود را بشکند، مطمئن باشید که اگر مسئولیتهای بزرگتری بگیرد، این طاغوت سر جای خود خواهد ماند.
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر گفت: تصور کنید وقتی ما مسئولیتی گرفتیم، وزیر و یا رئیس جمهور شدیم، باید آدم خوبی باشیم، این امکان ندارد مگر این که از دوران دانشجویی اینطور باشیم. ما الان همه از مسئولین هستیم؛ مسئول حکومت جان خودتان. اگر قوای سه گانه را در نظر بگیرید، اگر قوای هفت گانه وجود را در نظر بگیرید، چه چیزی میخواهد جلوی شما را بگیرد که شما آدم خوبی شوید یا آدم بدی؟ چه کسی میخواهد جلوی شما را بگیرد که طاغوت شما یا انسانیت انسان رشد کند؟ لذا شما مسئولین هستید.
وی با اشاره به تربیت مسئولین در حوزه و دانشگاه گفت: بحث امام را در چهل حدیث نگاه کنید که لشکر الهی و جنود شیطانی چه جنگی در وجود خود ما دارند. الان وضع مملکت خراب تر است یا وضع جان ما که خودمان ولی فقیه خودمان هستیم؟ خیلی جاها وضع ما خرابتر است در حالی که میتوانیم نهی کنیم بدیها را و امر کنیم خوبیها را در حالی که خدا به ما عقل داده، قلب داده. اگر از این حوزهها و دانشگاههای ما انسانها تربیت نشوند و یک روزی به مسئولیت برسند، امکان ندارد که مسئول خوبی باشند. امروز پایگاه تربیت مسئولین، دانشگاه و حوزه است.
هاشمی ضمن تسلیت رحلت حضرت آیت الله صافی گلپایگانی گفت: ایشان ۱۰۳ سال عمر کردند و حدود ۱۱۸ کتاب دارند. ایشان بالاترین و قویترین کتاب را راجع به که مهدویت نوشتهاند. بحث موعود و منجی، بحثی جهانی است.
هاشمی گلپایگانی در بخش دیگری مطرح کرد: در قدیم، یک روحانی یا یک فقیه همهی کار مردم را انجام میداد؛ از وقتی بچهای میخواست به دنیا بیاید، به این شخص رجوع میکردند، برای ازدواج و حتی حل مشکلات مردم.
وی افزود: مسجد فقط برای نماز خواندن نیست، باید مشکلات مردم در آن جا حل شود. در مسجد کوفه اگر تشریف ببرید، امام علی (ع) دکه القضا داشتند، همان جا در مسجد باید قضاوت میکردند. امام علی (ع) حتی دار الخلافه نمیرفتند. الان مسجدهای ما چه کاری انجام میدهند؟ پیش نمازها باید از حوزه علمیه بیاید. از حوزهای که مدیر درست کند برای حکومت و دولت سرای محله. امنیت محله را خود محله باید تامین کند. ازدواجها باید در محله و با محوریت مسجد اتفاق بیفتد.
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر افزود: صد سال پیش، یک عالم دینی هم فقیه بود، هم پزشکی و طب سنتی میدانست و همه کارهای مردم را انجام میداد. مردم هم به چنین شخصی احتیاج داشتند اما کم کم پزشکی از دروس حوزه حذف شد، یعنی حکمت و طب جدا شد و الان تعداد زیادی رشته پزشکی داریم اما فقه منشعب در تخصص نشد. یعنی یک مرجع تقلید ما هم در اقتصاد، هم در سیاست، هم در طب و هنر نظر میدهد و باید در مورد همه چیز فتوا بدهد. شهید مطهری میگویند نمیشود. میگوید ما نیاز داریم یک مرجع تقلید مثلا در اقتصاد داشته باشیم.
وی ادامه داد: آیا ما مرجع تقلیدی که فقط اقتصادی باشد، نیاز نداریم؟ چون میخواهد فتوا دهد باید بانک داری بلد باشد، باید خرد و کلان بداند. مثلا باید یک دکترای اقتصاد باهوش و نخبه به حوزه برود و بشود مرجع تقلید حوزه اقتصاد. در سایر مسائل نیز همین است؛ در طب، در هنر و سینما، در سیاست و... .
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر گفت: اقبال مردم به حوزه علمیه کم است؛ یک به دلیل این که احساس میکنند نیازهای آنها برآورده نمیشود و دو این که احساس میشود این عدم نیاز، نمیتواند ما را در زندگی روزمره به دروس فقهی حوزوی وابسته کند.
وی ادامه داد: جاذبه دو پایه دارد؛ یک سنخیت و دو، نیاز. وقتی نمیتوانید نیاز مردم را رفع کنید، چطور میخواهید مردم دنبال شما باشند؟ لذا معروفی که الان نسل جدید حوزوی ما بتوانند آن را احیا کنند، همان نظر آقای حائری است. یعنی به جای این که ما ده تا رساله و مرجع تقلید داشته باشیم، یک رساله داشته باشیم با ده بخش، توسط ده عالم اعلم.
انتهای پیام/