این اینفوگرافی به خاطر سوژه جذابی که داشت بی درنگ در شمار زیادی از کانالها و گروههای تلگرامی بازنشر شد. به رغم این که مشخص نیست این رتبه بندی بر چه اساسی انجام شده و طبق کدام کار مطالعاتی و در چه جامعه آماری این نتایج حاصل شده هست، ما طبق اطلاعاتی که درمورد این مشاغل موجود هست به بررسی یک به یک این مشاغل پرداختیم.
بدیهی هست که جای برخی مشاغل مانند مدیریت رستوران، نمایشگاه داران ماشین و خیلی از تخصصهای پزشکی در این لیست خالی هست و طبعا درآمدشان از تعمیرکاران ماشین با طراحان لباس عروس بالاتر هست. با این حال تردیدی نیست که گروهی از کسانی که فوق تخصص جراحی پلاستیک دارند درآمدهای نجومی و بالای ۲۰۰ میلیون تومان در ماه داشته باشند. احتمالاً تعدادشان گرچه به انگشتان دو دست هم نرسد.
در مورد سایر تخصصهای پزشکی هم تقریباً وضعیت به همین شکل هست. گروه محدودی درآمدهای افسانهای دارند، اما در مورد سایرین وضعیت به این خوبی نیست. گرچه از این نکته هم نباید گذشت، فردی که مدرک فوق تخصص در یک رشته پزشکی گرفته دست کم ۱۵ سال بعد از گرفتن دیپلم درس خوانده.
بعد هم به مدت ۶ سال اجازه کار شخصی نداشته و در مراکز دولتی مشغول انجام وظیفه بوده. این مسیر سخت و پرپیچ و خم طبعا پیش روی فوتبالیستها و بازیگران وجود ندارد.
آیا جراحی پلاستیک پردرآمدترین شغل ایران هست؟ پزشک مهدی جعفری، فوق تخصص جراحی پلاستیک در جواب به این سوال گفت; “در حال آماده ما کلا ۲۹۰ نفر فوق تخصص جراحی پلاستیک در کشور داریم. از این افراد فقط ۱۰ تا ۱۵ نفرشان درآمدهای بالای ۲۰۰ میلیون تومان دارند، اما دست کم نیمی از بقیه ۲۸۰ نفر فوق تخصصان جراحی پلاستیک به زحمت ماهی ۲۰ میلیون تومان درآمددارند.
همین اکنون یکی از رفقا خودمانی من که شاگرد اول دانشگاه شهید بهشتی بود با وام رفته یک منزل ۶۰۰ میلیون تومانی خریده و در پرداخت قسط بانک حتی به دشوار خورده. در صورتی که یک رستوران دار دست کم هرروز ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان سود خالص عایدش میشود. تا وقتی کار آماری و دقیقی انجام نداده باشیم نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم چه مشاغلی بیشترین درآمد را دارند.
این عضو انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران در ادامه توضیح داد; “این اقلیت محدوداز جراحان پلاستیک که درآمدهای نجومی دارند به وجهه کل جامعه جراحان ضربه زده اند. این گوره از پزشکان اسم خود را به صورت یک برند درآورده اند و به خاطر تقسیم ناعادلانه ثروت در کشور ما باعث شده پولهای بادآورده
را بدون حساب و کتاب خرج کنند که مثلاً بگویند بینی من را فلان پزشک عمل کرده. مثلاً برایشان افت دارد علم رینوپلاستی «جراحی زیبایی بینی» را در یک بیمارستان دولتی با ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان انجام دهند. آنها ترجیح میدهند ۲۰ میلیون بدهند همان جراحی زیبایی را انجام دهند که یک پزشکان جوانتر با توجه و احتمالا کیفیت بهتر، با ۴ یا ۵ میلیون تومان انجام میدهد. ”
او در جواب به این سوال که آیا جراحی پلاستیک هنوز گنجایش ورود افراد جدید به این رشته را دارد یا اشباع شده هست توضیح داد; “جراحی پلاستیک دو اساس دارد. یکی زیبایی و دیگری ترمیمی. در مورد جراحیهای ترمیمی مانند سوختگی، شکستگی فک و صورت یا قطع اعصاب دست و… هنوز گنجایش زیادی وجود دارد.
در خیلی از شهرستانها ما برخلاف مراکز استانها جراح پلاستیک نداریم. در مقوله جراحی زیبایی، اما چنین ظرفیتی وجود ندارد. گرچه کسی که فوق تخصص جراحی پلاستیک میگیرد دست کم به مدت ۱۵ سال بعد از گرفتن دیپلم باید درس بخواند.
۷.۵ سال دوره پزشکی عمومی, ۴ یا ۵ سال دوره تخصص جراحی و ۳ سال دوره فوق تخصص جراحی پلاستیک. یعنی در مجموع ۱۵ سال بعد از دیپلم باید درس بخواند. تازه بعد از آن هم اجازه کار خصوصی ندارند و به مدت ۶ سال در مراکز دولتی باید کار کنند. ”
مهدی جعفری در مورد سایر پزشکانی که بدون داشتن تخصص لازم عمل جراحی زیبایی انجام میدهند گفت; “جراحان پلاستیک فوق متخصص میباشند. برخی جراحان عمومی بدون این که هیچگونه آموزشی دیده باشند به صورت تجربی عمل جراحی زیبایی انجام می دهند. این افراد به آبرو فوق تخصصان جراحی پلاستیک آسیب میزنند.
آنها روی تابلوهایشان مینویسند متخصص جراحی پلاستیک و سازمان نظام پزشکی هم جلوی انها را نمیگیرد. از اردیبهشت تا شهریور ماه سال جاری ۱۱ نفر در اثر عمل لیپوساکشن فوت کردند که همۀ این عملها توسط جراحان عمومی انجام شده بود. ”
فوتبالیستها همۀ وقت} نسبت به میانگین جامعه درآمد خوبی داشتند. اما به طور مشخص از سالهای میانی دهه ۸۰ شمسی پولهای بی حساب کتاب وارد مشد و برخی باشگاههای متمول با بازیکنان قراردادهای نجومی بستند. در آن مقطع گفته شد تیمهای دولتی مجازند بین نیم تا یک درصد از اعتبارات خود را به ورزش قهرمانی اختصاص دهند. با این قوانین جدید جهان به کام فوتبالیستها شد.
تیمهایی مانند فولاد، ذوب آهن و مس و سپاهان آنقدر پولهای کلانی به فوتبالیستها میدادند که خیلیها قید لژیونرشدن را زدند. تا گذشته از آن اگر فوتبالیستی میخواست مال و ثروتی به هم بزند باید به اروپا میرفت یا در کشورهای حاشیه خلیج فارس پا به توپ میشد. این روند ادامه داشت
تا این که قراردادهای میلیاردی در فوتبال ایران عادی شد. مسئولان فدراسیون برای پیش گیری از این روند، مبلغی را بعنوان سقف قرارداد گذاشتند. این سقف قرارداد را نه تنها هیچ کس رعایت نمیکرد بلکه کارکرد معکوس هم پیدا کرد. به این صورت که عملا به معیاری برای کف قراردادها تبدیل شد.
از آن به بعد فوتبالیستهای خیلی معمولی و کم سن و سال رقمهای ۳۰۰- ۴۰۰ میلیونی از باشگاهها طلب میکردند که از کل درآمد یک سال پزشکان متخصص با چندین سال تحصیل و تجربه اکثر هست. در لیگ سال پیش مجموع قرارداد بازیکنان لیگ برتری ۱۹۶ میلیارد تومان اعلام شد که یکی از اعضای فراکسیون ورزش گفته بود.
این تازه گردش مالی پدیدار هست و گردش مخفی خیلی اکثر از این هست. گرانترین بازیکن لیگ سال جاری هم با دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به یک تیمی صنعتی پیوسته هست.
دندانپزشکی از آن دسته شغلهایی هست که در سالهای جدید بعنوان یک شغل پردرآمد در ذهن افکار عمومی جا افتاده هست. شمار دندانپزشکان ایران تا ۲۵ هزار نفر اعلام شده که گرچه ۹۰ درصد از این شمار دندانپزشکان عمومی میباشند.
در سالهای جدید شاهد سونامی افزایش شمار دندانپشکان بودیم و بارها انجمن دندانپزشکان ایران اخطار داده این شغل اشباع شده. حتی چندی پیش رییس انجمن دندانپزشکان ایران از بیکاری ۳۰ درصدی دندانپزشکان خبر داد
دندانپزشکان میگویند اگر خرج خدمات دندانپزشکی بالاست خرجهای مواد به کاررفته و تجهیزات پزشکی آن هم بالاست. معمولاً هم اینجور مواقع قیمت یونیت دندانپزشکی مثال زده میشود که قیمت آن ممکن هست معادل یک خودروی سواری لوکس باشد.
میانگین درآمد یک دندانپزشک میتواند در ماه بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان باشد. گرچه چندی ِپیش یک گزارش در رسانهها منتشر شد که یک کلینیک دندانپزشکی در ماه ۳۰۰ میلیون سود خالص دارد.
طراحان لباس برای ورود به بازار کار دو گزینه دارند. انها میتوانند جذب واحدهای تولید و کارخانجات شوند و در نهایت ماهی ۵ میلیون تومان دستمزد بگیرند. یا میتوانند در مزونهای خصوصی طراحی لباس مشغول کار شوند و میانگین ماهی ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان کسب درآمد کنند.
گرچه ممکن هست یک طراح از دو یا سه نفر دیگر هم کمک بگیرد و تمام این پول لزوما به جیب خودشان نرود. کسانی که مزون طراحی لباس راه اندازی کنند هم به مراتب میتوانند درآمدهای بالاتری کسب کنند، اما در این که انها یکی از ۷ شغل پردرآمد ایران را داشته باشند تردید داریم. خرج تجهیزات لازم برای راه اندازی یک مزون لباس عروس را میشوند بین ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان تخمین زد.
قیمت هر لباس عروس به طور متوسط بین یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تا ۴ میلیون تومان هست. از این مبلغ میتوان گفت با کم کردن خرجها و جایزه خیاط، در نهایت ۵۰ درصدش سودی هست که عاید صاحب مزون میشود.
در سالهای جدید کنکور، کسب و کار برخی مدرسان را سکه کرده هست. مدرسانی که اسامی آنها تبدیل به یک برند شده و در جامعه شناخته شدهتر میباشند، با قیمتهای گزاف در مدارس غیرانتفاعی و موسسههای آزاد دوره آمادگی کنکور برگزار میکنند. یکی از معلمین مشهور درس زیست شناسی پیش دانشگاهی برای هر ساعت تدریس در یکی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران ساعتی یک و نیم میلیون تومان جایزه میگیرد.
یعنی میتوان تخمین زد این فرد اگر در چند جای گوناگون و هرروز ۴ ساعت فقط تدریس کند در اتمام ماه ۱۸۰ میلیون در حساب بانکی اش دارد. در همین مدرسه غیرانتفاعی کمترین حقوقی که به یک دبیر پرداخت م شود ساعتی ۷۵ هزار تومان هست.
مدرسان کنکور به سبک دیگری هم اخیرا درآمد کسب میکنند. انها همایشهای یک روزهای برگزار میکنند به مدت ۱۲ ساعت در یک روز. یعنی ۱۰۰ تا ۲۰۰ محصل در یک سالن جمع میشوند. مدرس کنکور کل نکات کنکوری را در یک جلسه فشرده بازبینی میکند و در نهایت بابت همین یک روز ۴ میلیون تومان جایزه میگیرد. هر چقدر به روزهای برگزاری کنکور نزدیک میشویم شمار این همایشها اکثر میشود.
میانگین درآمد بازیگران سینما در ایران و جهان همهی وقت بالاتر از میانگین جامعه بوده. در ایران، اما از اواخر دهه ۸۰ شمسی و آمدن تله فیلمهای اصطلاحا سوپرمارکتی که ظرف چند روز فیلم برداری میشدند و به فروش نسبتا خوبی دست پیدا میکردند، وضع بازیگران درجه دو و سه سینما هم مفید شد.
رشد ناگهانی تولید تله فیلمها در این دوران باعث شد مدیران دستمزدهای دست و دلبازانهای به بازیگران بدهند. برخی بازیگران به درآمد میلیاردی «سالانه» در همین دوران دست یافتند.
در چهار سال جدید، اما به دلایل گوناگون از جمه دشواریهای مالی، کمبود سرمایه گذار و بی توجهی مردم به این سبک فیلمسازی ها، موجب شد تا تدریجی آب و تاب تولید این فیلمها فروکش کند. در عوض مجدد فیلمهای کمدی سینمایی به درآمدهای میلیاردی دست یافتند و همین جایزه بازیگران را افزایش داد. در حال آماده بازیگران معروف سینمای کشور ایران بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون برای بازی در هر فیلم سینمایی جایزه میگیرند.
گرچه تهیه کنندگان سینما به مراتب جای مانور بیشتری از بازیگران برای کسب درآمد دارند. چون خرجهای تولید سینمای کشور ایران به طور شفاف مشخص نیست. تهیه کنندهها با سرمایه گذاران برای مبالغ هنگفتی قرارداد میبندند و بعد با نصف آن قیمت فیلم را جمع میکنند و مابقی به جیب خودشان میرود.
با این که به ظاهر، مکانیکی جزو آن دسته از مشاغلی هست که خیلی درآمد بالایی نداشته و رفاه بالایی را نمیتوان از این آچار به دستهای زحمتکش انتظار داشت,، اما به واسطه رشد سریع سطح تکنولوژی در خودروهای نوین و نیز واردات اقسامی از گرانترین و پیشرفتهترین خودروهای روز، در همین شهر تهران با کلانشهری مانند تبریز برخی از مکانیکهای حرفهای خودروهای نوین و گران ماهانه تا بیش از ۴۰ میلیون تومان درآمد دارند.
دیدنی هست خبرگزاری ایسنا در گزارشی که اواخر سال ۹۳ منتشر شده، با اشاره به درآمد بالای این نوع از تکنسینهای ماشین، درآمد ماهانه آنها را حدود ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان عنوان کرده هست. واردات سالانه ۷۵ تا ۱۰۰ هزار دستگاه ماشین در کنار تولید بیش از ۱.۳ میلیون دستگاه اتومبیل و نیز گردش مالی ۳۰ میلیارد دلاری در بازار خودروی ایران نشان میدهد کسب چنین درآمدی برای یک مکانیک ایرانی عمده سخت نیست.
فقط کافی هست نسبت به تکنولوژی و نحوه تعمیر موتورهای خودروهایی نظیر مرسدس اس کلاس با ۲.۵ میلیارد تومان قیمت یا مازراتی گیبلی گیو ۴ با ۱.۸ میلیارد تومان بها آگاهی کافی داشته باشی و بعد با اندکی سرمایه گذاری در دستگاههای نوین تشخیص عیب، هرروز در یک مغازه ۲۴ متری پذیرای ۴ تا ۵ دستگاه خودروی نوین باشی. به همین سادگی.