به گزارش روز سه شنبه خبرنگار حوزه مبارزه با مواد مخدر ایرنا، مطابق ماده (۱۶) «قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن»، معتادان به مواد مخدر و روانگردان و متجاهر به اعتیاد، با دستور مقام قضایی برای مدت یک تا سه ماه در مراکز دولتی و مجاز درمان و کاهش آسیب نگهداری میشوند.
همچنین تمدید مهلت برای یک دوره سهماهه دیگر با درخواست مراکز یادشده بلامانع است و مطابق تبصره ۲ این ماده، مقام قضایی میتواند برای یک بار با اخذ تامین مناسب و تعهد به ارائه گواهی موضوع ماده (۱۵) این قانون، نسبت به تعلیق تعقیب به مدت شش ماهه اقدام و معتاد را به یکی از مراکز موضوع ماده مزبور معرفی کند.
قوانینی که به زعم مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر به دلیل مدت اندک نگهداری معتادان و متجاهر به اعتیاد، بزرگترین چالش برای بازپروری آنان شده است تا آنجا که سردار اسکندر مومنی دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر هفتم بهمن سال جاری در حاشیه افتتاح فاز دوم نگهداری معتادان متجاهر در مرکز سروش، تاکید کرد که زمان بازپروری معتادان کم است و برای سمزدایی، درمان، مهارتآموزی و در نتیجه تولید توسط معتادان متجاهر، حداقل به دو سال زمان نیاز داریم. برای سمزدایی، درمان، مهارتآموزی و در نتیجه تولید توسط معتادان متجاهر، حداقل به دو سال زمان نیاز داریم
وی یادآور شد: به همین منظور لایحهای با کمک دستگاه قضا و دادستانی کل کشور تهیه شده و همه نواقص موجود هم در این لایحه پیشبینی شده است تا زمان بیشتری برای بازپروری اختصاص یابد.
در اذهان عمومی همواره این پرسش مطرح می شود که صرف سه یا شش ماه یا دو سال مدت زمان برای بازپروری معتادان و بازگشت با سلامت آنان به کانون گرم خانواده و جامعه کافی است؟ پرسشی که خبرنگار حوزه مبارزه با مواد مخدر ایرنا را بر آن داشت تا با علیرضا نوروزی روانپزشک و عضو مرکز ملی مطالعات اعتیاد به گفت و گو بنشیند.
نوروزی در این گفت و گو، اظهارداشت: مدت زمان نگهداری یک موضوع و جهتگیری و نوع خدمات مراکز ترک اعتیاد که منجر به بازتوانی و بازپروری بهینه میشود یا نه هم موضوع مهم دیگری است که باید در فرایند بازگشت یک فرد به جامعه در نظر گرفت.
وی افزود: اینکه آیا مهارتها و آموزشهای ارائه شده به فرد آن هم در محیطی متفاوت از محل زندگی، قابل ترجمه در زندگی واقعی هست یا نه هم نکته مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار داد زیرا زمانی موفقیت حاصل میشود که بازتوانی در پس زمینه شرایط واقعی زندگی فرد صورت گیرد.
فکری برای بی خانمانی معتادان متجاهر باید کرد
عضو مرکز ملی مطالعات اعتیاد گفت: صرف تاکید بر افزایش مدت زمان بازپروری منوط به معتادان متجاهر می شود حال آنکه این افراد، بیرون از محیط اقامتی جایی ندارند و معمولا افراد طرد شده از خانواده هستند که پس از بازپروری هم خانوادهای منتظر آنان نیست؛ هر چقدر هم به او مهارت بیاموزیم. بنابراین موضوع حائز اهمیتتر از ترک و بازپروری این است که پس از خروج از کمپ، قرار است این افراد چه کار کنند که متاسفانه به دلیل فقدان برنامه و حمایت مناسب، به طور معمول باز به همان کانون اعتیاد سوق پیدا میکنند.
این روانپزشک خاطرنشان کرد: در بسیاری از کشورهای جهان، نحوه مدیریت این پدیده ذیل برنامههای ساماندهی بی خانمانی نه ذیل برنامه اعتیاد انجام میشود؛ موضوعی که در همه کشورهای جهان در حاشیه شهرها وجود دارد اما در تقسیم کار کشور ما، تکلیف خارج از توان اعتیاد بر عهده ستاد مبارزه با مواد مخدر گذاشته شده است یعنی افراد بیخانمانی که اعتیاد هم دارند باید ساماندهی کند و مشکل اهالی محل علاوه بر اعتیاد، بیخانمانی این افراد هم هست.
۲۰ درصد از بی خانمان ها، معتاد نیستند
وی با تاکید بر اینکه ۲۰ درصد از افراد بیخانمان معتاد نیستند، تشریح کرد: قانون تاسیس بلدیه در ایران، مدیریت بیخانمانی را بر عهده شهرداریها گذاشته است و ستاد مبارزه با مواد مخدر با رویکرد خیرخواهانه میخواهد مساله بیخانمانی را با تاسیس اردوگاهها و افزایش مدت زمان نگهداری حل کند در حالی که این موضوع پرهزینه و کم بازده است و در آخر هم به طور تخصصی عملیاتی نمیشود.
عضو مرکز ملی مطالعات اعتیاد تصریح کرد: زمانی که از متخصصان برای خارج کردن افراد از چرخه بیخانمانی بهره برده شود، می توان به موفقیت کامل دست یافت و تا زمانی که متخصصان اعتیاد بر این قضیه متمرکز نشوند، کار پیش نمیرود زیرا اعتیاد درمان میشود اما بیخانمانی بیسرانجام میماند؛ بنابراین بازتوانی موضوعی تخصصی است.
بهره گیری از خیّران از هزینههای دولت میکاهد
وی به محله محور کردن موضوع بازپروری اشاره کرد و افزود: باید امکان اسکان، درمان و خدماتی که معتادان نیاز دارند در همان محله فراهم و تلاش شود که معتاد به آغوش خانواده بازگردد؛ کاری که از دهه ۱۹۷۰ در دنیا در حال اجرا است و هیچ ساکن محلهای حق ندارد فردی را از آنجا بیرون کند و بر خلاف آن چه در کشور ما وجود دارد که به تصور اینکه دولت قدرت جادویی دارد، اصرار بر بردن فرد بی خانمان و معتاد از محله دارند. به عنوان مثال در محلهای مانند شوش با آن حجم سرمایهداران منطقه، باید از همان خیران برای بازتوانی و بازپروری افراد معتاد و بیخانمان در همان محل استفاده کرد.
نوروزی با بیان اینکه در استانداردهای جهانی، مدت زمان مشخصی برای نگهداری فرد معتاد وجود ندارد، اظهارداشت: اینکه دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از تغییر قانون برای افزایش مدت زمان نگهداری فرد معتاد تا دو سال سخن می گوید، دلیلی غیر از حل نشدن مساله در مدت زمان کوتاهتر ندارد. نگاه خیرخواهانهای که باعث صرف هزینه بیشتر بر دوش دولت میشود در حالی که محلهها باید با همت خیران و شهرداریها توانمند و فرد معتاد در همان محله بازپروری شود.