تراز تجاری کشورمان را که بررسی کنیم به وضوح میبینیم که بخش عمدهای از لیست کالاها، همین کالاهایی هستند که در بالا اشاره شد. این به معنای آن است که تنظیم بازار این کالاها سخت وابسته به تجارت خارجی است و بدون لحاظ خصوصیات و ویژگیهای این بازار، نمیتوان در تامین این اقلام به موفقیت دست یافت. با توجه به وضعیت تراز تجاری کشورمان، ضرورت دارد که خیلی سریع و بدون فوت وقت، معاونت اقتصادی وزارت جهادکشاورزی، ستاد تنظیم بازار و سازمان حمایت، ریلگذاریهای خود را تغییر داده و براساس مختصات و شرایط موجود، برنامهریزی کنند. ولی افسوس که تغییر و تحرک برای بسیاری از مدیران تبدیل به یک ضد ارزش شده است. آنها میخواهند دههها بر همان مسیر قبلی حرکت کنند و تغییری در خود و دستگاه تابعه خود ایجاد نکنند. درحالحاضر سیاستها و رویکردهای سازمان حمایت بهگونهای است که نه تنها این سازمان را به محل اجماع آسیبها به تولیدکننده و مصرفکننده تبدیل کرده، بلکه نوع نگاه آنها به تجار و بازرگانان بهگونهای است که انگار آنها غیرخودی و سرباز دشمن هستند. سازمان حمایت میخواهد از تولیدکننده و مصرفکننده حمایت کند، در صورتی که در بخش کالاهای اساسی و ضروری، تامین اقلام سخت وابسته به تجارت خارجی است و حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده ایرانی، تنها در شرایطی محقق میشود که تجار و بازرگانان بتوانند کالای موردنیاز کشور را تامین کنند. حتی اگر فرض کنید که سازمان حمایت به درستی توانسته از تولیدکننده و مصرفکننده، حمایت کند که صد البته نتوانسته، اما با این حال، سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا در شرایط امروز که تجار همچون سربازان اقتصادی کشور برای تامین به موقع کالاها در خدمت مردم و صنایع تولیدی هستند، نباید از آنها هم دفاع و حمایت کنند؟
انتظار آن است که اگر قصد حمایت از تجار و بازرگانان را ندارند، حداقل سنگ اندازی نکنند و اجازه دهند فعالان اقتصادی که در این شرایط سخت بینالمللی اقدام به تامین کالاها با اعتبار و آبروی خود میکنند، به فعالیت خود ادامه دهند.