سروش جنابی / دبیر تحریریه : اما این ابتدای راه بود؛ زیرا نهادهای حکومتی فرو ریخته و خدمات عمومی یکسره تعطیل شده بود. جوانانی که اسلحه به دست گرفته و رژیم را به زانو درآورده بودند، در محلههای تهران در مساجد گرد آمدند و فعالیتهای یکپارچه نظامی ـ انتظامی، اقتصادی و فرهنگی ـ اطلاعرسانی را در غیاب ساختارهای حکومتی سر و سامان دادند. بدین ترتیب، شهروندان دولتهایی در مقیاس محله برپا و وظایف یک دولت را به تمام و کمال در سطح خرد اجرا کردند.
در حوزه نظامی ـ انتظامی: با سقوط کلانتریها و پادگانها سلاحها به دست مردم افتاده بود و از طرفی خلأ مراکز انتظامی در حوزه امنیت شهری مشهود. اگرچه مردم در محلهها با همین سلاحها به پاسداری از کوی و برزن در روزهای اولیه پیروزی انقلاب پرداخته بودند، اما با دستور امام(ره) سلاحها به مساجد تحویل داده شد. چندی نگذشت که به فرمان امام، کمیتههای انقلاب به ریاست آیتالله مهدویکنی در محلهها با نظارت روحانیون مساجد و حضور پرشور جوانان هر محله شکل گرفت. کمیتهها در این مدت مبارزه با عوامل رژیم گذشته، مقابله با تحرکات گروهکها تا رتق و فتق اختلافات محلهای و حتی خانوادگی را برعهده گرفتند.
در حوزه اقتصادی: توزیع نفت و کالاهای اساسی با توجه به اعتصاب پالایشگاهها یا بلاتکلیفی صنایع به معتمدان محله با محوریت مساجد سپرده شد. این روند با تشکیل ستاد بسیج اقتصادی ساز وکاری نسبتاً نظاممند یافت، اما همچنان توزیع کالاهایی همچون یخچال، تلویزیون، چرخ خیاطی و... توسط شوراها یا معتمدان محلی انجام میشد. این شورا به توزیع شیر، روغن، کره، پنیر، سیگار و غیره در مغازهها نیز نظارت میکرد.
در حوزه فرهنگی ـ اطلاعرسانی: فعالیتهای فرهنگی از قبیل برگزاری کلاسهای عقیدتی ـ سیاسی یا اردوهای جهاد سازندگی در مساجد گرد حلقه روحانیون صورت میگرفت که به فاصله اندکی سپاه پاسداران و بسیج نیز به این حلقه اضافه شدند. اطلاعرسانی از رخدادها در آن دوران که رسانهها به گستردگی امروز نبودند و توجیه نیروهای انقلابی با توجه به ضدتبلیغات گسترده جریانهای داخلی و خارجی، اهمیت ویژهای در حفظ دستاوردهای انقلاب داشت، تماماً در همین حلقهها و با حضور و مشارکت جوانان محله انجام میشد.
در اینجا قصد نداریم الگوی ۵۷ را بینقص و جامع معرفی کنیم؛ چه آنکه این فعالیتها برخاسته از خلأ ناشی از فروپاشی نهادهای حکومتی بود، اما از این جنبه که حضور گسترده و داوطلبانه مردم را در اداره امور به نمایش گذاشت، قابل تأمل است. این روزها که جلب مشارکتهای مردمی ترجیعبند سخن مدیران است، بد نیست به الگوی مشارکت تمامعیار مردمی و دولت ـ محله در سال ۱۳۵۷ مراجعه شود. قطعاً تحلیل چرایی این اندازه مشارکت و بازخوانی ریشههای آن، چندان دشوار نخواهد بود.