محمود صادقی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها ، درباره چهل و سومین سالگرد انقلاب اسلامی و در پاسخ به این سوال که چه مقدار به شعارها و اهدافی که از ابتدای انقلاب مطرح شد عمل کردیم و امروز چه نقاط ضعفی داریم، گفت: در آستانه سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هستیم که به معنای حقیقی شکوهمند بود. از این جهت که یک انقلاب فراگیر و با مشارکت حداکثری و قاطع مردم انجام شد و همبستگی کم نظیری در انقلاب وجود داشت که با توجه به ویژگیهایی که امام خمینی (ره) به عنوان پیشگام انقلاب داشت، اقشار مختلف مردم رهبری بلامنازع ایشان را پذیرفتند.
وی افزد: یکی از دلایلی که رهبری امام توسط همه اقشار اعم از مسلمان، غیرمسلمان و تیپهای مختلف مبارزان پذیرفته شد، این بود که امام خواستههای تاریخی ملت ایران را مطالبه میکرد و در مهر و آبان ۵۷ که انقلاب در حال اوجگیری بود، با طرح الگوی جمهوری اسلامی بیش از پیش توجه و رضایت عامه مردم را جلب کرد. نظامی که جوهره و پایه آن اراده مردم و حکومت مردم بر مردم است.
صادقی تصریح کرد: بر همین اساس شعار استقلال، آزادی جمهوری اسلامی به سرعت فراگیر شد و انقلاب با سرعت غیرمترقبه و شگفتانگیزی به پیروزی رسید. مهمترین رهاورد انقلاب اسلامی تغییر نظام سیاسی ایران بود. نظام سیاسی ۲۵۰۰ ساله که ماهیتش سلطنتی و موروثی بود و حکومت از طریق ژن و ارث از پدر به پسر میرسید، تغییر کرد و به نظام جمهوی تبدیل شد. یعنی نظامی که مبتنی بر حاکمیت ملی است و همه چیز بر مدار خواست و اراده مردم شکل میگیرد و مردم از طریق انتخابات آزاد حق تعیین سرنوشت خود را دارند.
وی در ادامه گفت: یکی از ویژگیهای نظام جمهوری اسلامی گردش قدرت است و قدرت در انحصار فرد یا گروه خاصی قرار نمیگیرد. اولین گامی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در جهت تحقق خواستهها انجام شد، برگزاری رفراندوم در فروردین ۵۸ بود که نظام جمهوری اسلامی و حکومت مردم بر مردم با رأی اکثریت قاطع مردم تصویب شد و پس از آن در آذر همان سال قانون اساسی به تصویب رسید که مبانی، شکل و اهداف حکومت، حقوق ملت و وظایف و اختیارات قوای حاکم را بیان میکند.
صادقی همچنین درباره دستیابی به اهداف انقلاب در طول چهل و سه سال گذشته گفت: این موضوع هر ساله در سالگرد انقلاب مطرح میشود، اما باید با یک روششناسی علمی بسنجیم که چه مقدار از این اهداف محقق شده است. ما در جمهوریت نظام، توفیقات زیادی داشتیم. از جمله اینکه در چهار دهه گذشته، بطور متوسط هر سال یک انتخابات را به اشکال مختلف برگزار کردیم. از جمله رفراندوم جمهوری اسلامی، رفراندوم قانون اساسی، رفراندوم اصلاح قانون اساسی در سال ۶۸، سیزده دوره انتخابات ریاستجمهوری، یازده دوره انتخابات مجلس، شش دوره انتخابات شوراهای شهر و روستاها را داشتیم. برگزاری این انتخاباتها به شیوههای مختلف مردم را در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود سهیم کرده و این یکی از رموز ماندگاری و پایداری نظام است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین گفت: گسترش امکانات و زیرساختهای بهداشتی و درمانی در سطح کشور از خدمات شایان نظام جمهوری اسلامی است که باعث شد سن امید به زندگی نسبت به سال ۱۳۵۶، حدود ۲۵ سال افزایش پیدا کند. در زمینه گسترش آموزش و پرورش و دانشگاهها گسترش کمّی شگرفی انجام شده است. در سال ۵۶ حدود ۱۵۰ هزار دانشجو داشتیم، اما امروز ۴ میلیون دانشجو داریم و بیش از ۱۵ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی طی چهار دهه گذشته داشتیم. در حوزه راه، حمل و نقل، خطوط ریلی و بزرگراهها، توسعه شبکه آب و فاضلاب و گاز شهری و روستایی، کشاورزی، فناوریهای پیشرفته و حوزه هستهای پیشرفتهای زیادی داشتیم که غیر قابل انکار است.
وی همچنین تصریح کرد:، اما باید بررسی شود که چرا با وجود این پیشرفتهای گسترده در بخشهای مختلف، احساس رضایت عمومی چندان زیاد نیست. ما نظام جمهوری داریم که هر چهار سال یک بار شاهد انتخابات است و علیرغم کاستیهایی که وجود دارد، طیفهای گوناگون موفق شدند به قدرت برسند. اما همچنان کاستیهایی در نظام انتخابات داریم که باید اصلاح شود. در ادوار انتخابات شاخص آزادی انتخابات تقریبا حالت معکوس داشته است. اگر اولین انتخابات ریاست جمهوری را با آخرین انتخابات ریاست جمهوری مقایسه کنید، اصلا از لحاظ شاخص انتخابات قابل قیاس نیست. آزادی انتخابات در آن دوره اگر نگوییم ۱۰۰ درصد بیش از ۹۰ درصد بود و تقریبا هرکسی ثبت نام کرد صلاحیتش تایید شد، اما در انتخابات ۱۴۰۰ هرکس ثبتنام کرد، به غیر از فرد مطلوب یک جریان و چند نفری که او را ساپورت میکردند کسی که پایگاه اجتماعی و احتمال رأیآوری داشته باشد، تایید نشد.
وی تصریح کرد: میتوان گفت در جمهوریت حالت معکوس داشتیم و رفته رفته آزادی محدودتر شده و انحصار قدرت بیشتر شده و این یکی از جهاتی است که مردم طعم خدمات شایستهای که ارائه شده را احساس نمیکنند. در بحث استقلال که یکی از رهاوردهای گرانسنگ انقلاب است، ما از یک رژیم سیاسی که وابستگی زیادی به قدرتهای آن زمان داشت به یک نظام کاملا مستقل دست پیدا کردیم. واستگی رژیم گذشته به حدی بود که به طور مثال وقتی شاه در کودتای ۲۸ مرداد و در انقلاب ۵۷ احساس کرد که قدرتهای غربی پشت او را خالی کردند، فرار کرد. سران رژیم به علت این وابستگی، فاقد اعتماد به نفس بودند و چشمشان به ایما و اشاره فلان سفیر یا فرستاده نظامی غربی بود.
محمود صادقی در ادامه گفت:، اما در حال حاضر اگر کم و کاستی هم وجود دارد، کسی نمیتواند مدعی شود که نظام جمهوری اسلامی وابسته و غیرمستقل است. هر اتفاقی میافتد و تصمیماتی که گرفته میشود داخلی است و اگر ضعفی وجود دارد از طرف خودمان بوده و ناشی از وابستگی نیست. اگرچه در موضوع استقلال هم ما با چالشهایی مواجه هستیم.
وی افزود: یکی از مشکلات ما این است که هنوز نتوانستهایم از پارادایم حاکم در زمان جنگ سرد خارج شویم. ضعف و چالش دیگر ما ضعف و فقدان مهارت در حل و فصل منازعات در سطح بینالمللی، منطقه و داخلی است. به طور مثال زمانی که موضوع اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری رخ داد نتوانستیم به خوبی آن را حل و فصل کنیم. یا جنگ شروع میشود، اما برای پایان دادن به آن مهارت نداریم یا در موضوع مناقشه هستهای نیز در حل کردن آن مهارت نداریم. در حوزه سیاست داخلی نیز معمولا چالشها حل نمیشوند و بصورت استخوان لای زخم باقی میمانند. مثلا چالش انتخابات سال ۸۸ که بیش از ده سال از آن میگذرد را هنوز نتوانستیم حل کنیم. یعنی ارادهای برای حل مسالمتآمیز چالشها وجود ندارد. در نتیجه متاسفانه استقلالخواهی منجر به نوعی انزواطلبی و قطع ارتباط با جهان خارج شده که آسیب بسیار زیادی به ما زده است.
صادقی در ادامه تصریح کرد: همینطور در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی پیشرفت داشتهایم، اما پیشرفتها متوازن نبوده است؛ بنابراین مهمترین نیاز ما ایجاد توازن در بخشهای مختلف است. در حوزه سیاسی ما بیش از ۴۰ انتخابات و ۱۳ دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار کردیم، اما دیدیم که در آخرین انتخابات نزدیکترین کاندیداها به خود نظام حذف میشوند. در قانون اساسی آمده احزاب آزادند، اما اکثر احزاب ما با مشکل مواجه هستند و عضویت در بسیاری از حزبها تبدیل به جرم و سابقه منفی در کارنامه گزینشی افراد و هنگام تایید صلاحیتها تلقی میشود.
وی در ادامه تصریح کرد: بیثباتی در سیاستها و تصمیمگیریها و بیتوجهی به کرامت انسانی شهروندان منجر به یک نوع واگرایی شده است. در ابتدای انقلاب همبستگی ملی کمنظیری داشتیم، اما امروز یک واگرایی ملی داریم. شاید فقط در کشورهایی مثل افغانستان که بیش از سی سال درگیر جنگ بودهاند، این حس واگرایی و میل به مهاجرت وجود دارد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان گفت: ما باید به فکر چالشهایی باشیم که امروز آنها را میبینیم. اما متأسفانه با روندی که امروز شاهد آن هستیم ارادهای برای حل این چالشها دیده نمیشود و همانطور که در بودجه سالانه با چالش ناترازی و عدم تعادل بین منابع و مصارف درگیر هستیم، در حوزههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نیز این ناترازی و عدم توزان وجود دارد و علت اینکه با وجود خدمات گسترده اغلب مردم احساس رضایت از وضع موجود ندارند، همین نابرابریها و ناترازیها است. نیاز است که این ناترازیها کاهش و همه چیز به حالت بالانس و توازن برسد.
۲۱۲۱۹