امام خمینی (س) در بیست و دوم بهمن ماه سال ۴۹ در نامه ای خطاب به فرزندشان حاج احمد آقا خمینی ضمن تذکر درباره وکلای شرعی بر لزوم هوشیاری در برابر مقاصد تفرقه انگیزان تاکید کردند. متن نامه امام به شرح زیر است:
"بسمه تعالی
۱۴ ذیالحجه ۱۳۹۰
احمد عزیز،
ان شاء اللّه با سلامت و سعادت قرین باشید. مدتی است از مرقومات شما احساس میکنم که شما به طور ناآگاه تحریک شده اید که به اصطلاح خودتان وکیل تهران را محدود یا معذور دارید حتی مرقومات شما از اینجانب هم تجاوز کرده و به کس دیگر هم نوشته اید و تحریکآمیز بوده است. شما آنچه من توجه دارم و تجربه کرده ام، تجربه ندارید و اشخاص را آن نحو که می شناسم نمی شناسید و اغراض مختلفه را نمی توانید به این زودی تشخیص دهید. من بیش از چهل سال است که با این اشخاص معاشر بوده ام. آنچه انتخاب کرده ام چه در نجف و چه در تهران پس از معاشرت طولانی بوده است و حتماً بدانید که هم راجع به یک نفر شخصِ علاقهمند مؤثر که در نجف است[۱] دستهایی در کار است که به هر نحو شده است او را برنجانند و هم راجع به شخصی که در تهران است و من در بین دوستانم از او علاقهمندتر و صحیحتر سراغ ندارم.[۲]. شما مکرر مرقوم می دارید که باید وکلای بیشتری باشد، با آنکه وکیل منحصر نیست و اشخاص متعددی هستند لکن علاقهمند جدی منحصر است و آن هم با دست خود ما می خواهند برکنارش کنند و همِّ اینها لطمه به اینجانب است نه به آن اشخاص؛ اگر جایز بود شرعاً برای شما بعضی از امور را توضیح میدادم تا از خواب گران برخیزید. و من از شما توقع دارم که در موضوع شخص اینجانب و از اوضاع مربوط به من با احدی مکاتبه نکنید و مشغول کار خودتان باشید. و آنچه لازم است به خود من بنویسید و اگر نقصی می بینید به غیر من حق ندارید بنویسید چون شما و طرف مکاتبۀ شما از اوضاع محیط ما درست مطلع نیستید و با صفای نفس به همه نگاه میکنید. والسلام علیکم.
از نصایح پدرانه ان شاء اللّه نمیرنجید.
مرقوم مورخ سه بهمن، الآن واصل شد؛ که باز راجع به قضیۀ آقای آشتیانی مرقوم شده بود. باز از لحن تند شما معلوم می شود تحریک زیاد شده اید، شما بدانید که وکیل تهرانِ من خلاف صلاحِ من نمی کند، از ایشان استفسار نموده ام و منتظر جواب هستم. اما آمدن ایشان به قم برخلاف صلاح نبوده. شما گاهی می گویید که عدم دخالت اصحاب شما صحیح نیست و گاهی می گویید دخالت آن آقا صحیح نیست اما اشخاصی که می خواهند آقای آشتیانی را برنجانند نمی شود ساکت کرد و من هم اهل اینکه هر روز به اشخاص کاغذ بنویسم و رفع نگرانی بکنم نیستم. شهریۀ قم وجود و عدمش اهمیت ندارد و من کسب آبرو از آن نمی خواهم بکنم و شما هم از این معانی نگران نباشید و ملتفت باشید با دست شما و طرف مکاتبۀ شما یک وقت دوستان صمیمی من از من نرنجند. اشخاصی که به شما مطالبی می گویند درست دقت کنید که با وسایطی ممکن است تحریک شده و بخواهند با دست خودتان مقاصد خودشان را انجام دهند. مع ذلک این مطالب موجب نیست که شما اگر مطلبی می شنوید به من ننویسید. به خود من مراجعه کنید و اگر صلاح دانستید کسانی که این نحو امور را میگویند مرقوم دارید.
از قرّة العین عزیزم امیدوارم که از نصایح من رنجیده خاطر نشود. والسلام علیک.
۱ ـ آقای نصراللّه خلخالی.
۲ ـ آقای سید احمد خمینی دربارۀ این نامه میگوید: در زمان وصول نامه، موضوعی که امام به آن اشاره کرده، یعنی دست های پنهانی که در صدد ایجاد اختلاف بین یاران امام و پراکنده ساختن آنان بوده اند، غیر قابل درک بود اما بعد از پیروزی انقلاب، دسترسی به اسناد ساواک، آشکار شد که در قم و در نجف افرادی مرتبط با ساواک مشخصاً برای این کار مأموریت داشتهاند. و این نامۀ امام حاکی از دقت و تیزبینی ایشان است.
صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۳۳۲-۳۳۳
۲۱۲۱۹