در سال نو میلادی و در آستانه ورود به ۱۴۰۰، ملت ایران وارد دوران نوینی از حیات سیاسی و اجتماعی خود میشود و میتوان مروری بر مسیر دستاوردهای ملت ایران در این شرایط دشوار تاریخی داشت.
ما در سالهای گذشته فشاری وصفناشدنی در مقابل جنگافروزی بیسابقه توسط دولت ترامپ را متحمل شدیم. از سویی دیگر این روزها گفتهها و بیانهایی در فضای بسیار متفاوت میشنوم. متاسفانه با گذر زمان به جای اینکه به سمت مباحث عمیقتر و راهگشاتر و کارشناسیتر برویم، این روزها بیشتر با جدالهای کلامی نفیانگارانه، توهین و استفاده از واژگان و محتوای کلامی خشن مواجهایم و حتی این نوع گفتوگوها را در لایههای سیاسی - اجتماعی پایینتر هم مشاهده میکنیم. به تعبیری سطح اخلاقی کنش سیاسی در این روزها نازل شده و سقوط زیادی کرده است.
اما به رغم فشارهای خارجی و تخریبها و موانع داخلی در آستانه ۱۴۰۰ شاهد آشکار شدن شکست سیاست فشار حداکثری هستیم که آخرین مصداق و نمونه آن در روزهای اخیر، شکست آمریکا در تلاش برای احیای کمیته پیگیری تحریم در سازمان ملل بود.
همزمان ما سال سختی را با همهگیری ویروس کرونا پشت سر گذاشتیم. سالی که بر اثر فضاسازیهای خبری و پنهان کاری بسیاری از دولتهای جهان از اعلام آمار واقعی کرونا، وضعیت ایران را در همهگیری کرونا نامناسب جلوه میدادند ولی امروز در ماههای پایانی سال، نه تنها با همت مردم و زحمات کادر درمانی، موفق به مهار این ویروس شدیم بلکه جز معدود کشورهای پیشتاز در تولید واکسن نیز هستیم.
در مواجهه با این دستاوردهای انکارناپذیر، با تلاشهای پررنگتری در جهت ناامید کردن مردم از سوی خارج و داخل به صورت ناآگاهانه روبرو هستیم که در مجموع آرامش ذهنی مردم را هدف قرار داده اند.
دو قطبی سازی میان واکسن وارداتی و واکسن ساخت داخل و اشاعه بیاعتمادی به واکسن داخلی، نمیتواند هدفی جز پراکندن بذر ناامیدی و ابهام در میان مردم داشته باشد. در خلال این دوقطبی سازی، خودتحقیری و یأس پراکنی، نباید این افتخار ملی را از یاد برد که ما تا امروز بهرغم محدودیتهای مالی تحریم، گامهایی را در راه تولید و آزمایش واکسن ویروس کرونا برداشتهایم که تنها ملتهای انگشت شماری قادر به انجام آن بوده اند. البته این فضاسازیهای تبلیغاتی برای بزرگنمایی نقاط منفی و کوچک نمایی نقاط مثبت جدید نیست.
برنامه اولیه ما از ابتدا این بوده که پیش از اطمینان از واکسنهای تولید شده خارجی خرید نکنیم. موضوع دوم در جهت پراکندن یأس در این جنگ روانی، شکست فشار حداکثری و آشکار شدن ناتوانی تحریمها در متوقف کردن پیشرفتهای ملی ماست.
همانطور که در جلسه سخنگویی دولت در روز سه شنبه گذشته نیز بیان کردم «اگر اصرار ما بر رفع تحریم است، نشانه استیصال ما نیست. ما حتی در شرایط تحریم نه تنها باقی خواهیم ماند بلکه به رشد و توسعه نیز خواهیم رسید. رشد اقتصادی سال آینده گواهی بر این مدعاست. ما رفع تحریم را حق مردم ایران میدانیم چه آمریکا بخواهد به برجام برگردد و چه نخواهد. رفع تحریم حق مردم ایران است و این در وجدان جمعی بین المللی بهعنوان حق مسلم پذیرفته شده است.»
مطالبه رفع تحریم از حقوق شهروندی است و از مطالباتِ بجایی است که مردم از دولت دارند. مسیر ما هم در این هدف روشن است. در شرایط تاریخی امروز که به آن میتوان عنوان دوران پر از فرصت و تهدید داد، راهکار را در گفتوگوی بزرگ اجتماعی در فضای آرام میبینم.
همگان میتوانند با حفظ مواضع خود در این گفتوگو مشارکت کنند. این گفتوگو ابتدا باید در ساخت قدرت و به تعبیری در میان «بالانشینان» صورت گیرد. آنگاه در میان لایههای اجتماعی و مردم قابل تصور خواهد بود. دولت به عنوان محور کنش برای کسب منافع ملی در این دوره تاریخی است. نباید دست و پای دولت را با کنشهای مختلف بست. باید اجازه داد همه این تواناییها برای کسب منافع ملی و استفاده از فرصتهای ملی پیشرو به کار گرفته شود نه اینکه مصروف به خنثی کردن اختلافات باشد.