عملکرد بانک مرکزی در حوزه سیاست های ارزی را از چند منظر باید مورد بحث و بررسی قرار داد. اولین مورد این است که اقدام بانک مرکزی در استقرار سامانه جامع ارزی کشور عملکرد قابل تحسینی بوده است. با توجه به اینکه ما در دوران جنگ اقتصادی قرار داریم قطعاً برقراری و ایجاد این سامانه ها نه تنها کمک به شفافیت فضای اقتصادی کشور می کند بلکه به بخش اقتصاد غیر رانتی و خصوصی کشور نیز کمک می کند که بتوانند در شرایطی برابر رقابت بکنند. از سوی دیگر اگر این سامانه وجود نداشت در التهابات ارزی ابتدای سال جاری قطعاً ما وضعیتی وخیم تر از آنچه که اتفاق افتاد را نظاره گر می شدیم.
اما باید به این نکته نیز توجه داشت که بانک مرکزی می توانست در موضوعاتی مانند دستورالعمل ها، شیوه نامه ها، بخشنامه ها و مشورت با بخش خصوصی مشاوره های بیشتری را دریافت کند و تعارضات را بهتر مدیریت کند. امروزه شاهد هستیم که صادرکنندگان ما به جهت عدم اطلاع از دستورالعمل ها و یا به جهت عدم برقراری لینک سامانه گمرک به سامانه ارزی بانک مرکزی یا سامانه توسعه تجارت دچار یک سردرگمی هستند. این امر از جمله نواقصی است که شاهد آن هستیم و بعضاً با توقف فعالیت فعالان اقتصادی که باید تعهدات ارزی خود را سریع تر رفع کنند و به سرانجام مقصود برسانند نیز روبهرو می شویم.
چندی پیش آماری مبنی بر اینکه ۵ میلیارد دلار ارز صادراتی صادرکنندگان رفع تعهد نشده است منتشر شد. این موضوع بسیار اتفاق میمون و مبارکی است. چرا که این امر نشان داد که شبکه اقتصاد غیر رسمی کشور مانند بازارچه های مرزی، پیله وری، کوله بری و غیره که عملاً مانع از برقراری اقتصاد شفاف بود در این سامانه خودنمایی کرد و نشان داد که نقاط ضعف و قوت اقتصاد کشور کجاست تا امورات به جای اینکه توسط واسطهها و دلالها اداره شود توسط تولیدکنندگان خوشنام تابلودار اداره بشوند.