شب بیست و دو بهمن هنوز به ده پانزده بیت کامل هم نرسیده بودیم. تا صبح نخوابیدیم و با اینکه هم علیمحمد مؤدب و هم میلاد عرفانپور درگیر کرونا بودند با وسواس این پنجاه بیت را فراهم کردیم و ساختار شعر تکمیل شد.
البته که این دست «خطابه_شعر» ها معیارهای بلاغی خودشان را دارند و متفاوتند از شعرهای مکتوب متداول.
ساعت حدود ۹ صبح بود که متن کامل را فرستادم برای حاج میثم و پرینت گرفت و راه افتاد که برسد به مراسم. شاید تا آخرین دقیقه قبل از اجرا هم حک و اصلاحش میکردیم. بنده خدا میثم از چند روز قبل میگفت شعر را زودتر برسانید که لااقل دستگاه و گوشههای موسیقایی متناسبش را انتخاب کنم.
اما باز هم بسیار مسلط خواند، در دستگاه همایون و کاملا متناسب با مضامین و اقتضای مخاطب. بهخصوص در اجرای اول یعنی میدان آزادی که شنیدنیتر از اجرای مصلا هم شده. اتفاقات و بازتابها را لابد دیدهاید.
خیلیها میگویند روز جشن انقلاب فقط باید از دستاوردها و شادیها گفت. اما باور ما این است که اتفاقا جشن یک انقلاب زنده چیزی نیست جز گرد هم آمدن مردم برای مرور مسیر طی شده، مقایسه وضع موجود با شعارهای اولیه و از همه مهمتر اعتراض به کاستیها و ناراستیها و سپس تجمیع ارادهها برای ادامه حرکت.
اگر روز ۲۲ بهمنی از شما خواستند خودتان را به فراموشی بزنید و فقط خوشحالی کنید بدانید که شما را به مراسم ترحیم یک انقلاب فراخواندهاند.