به یاد داشته باشید فرهنگ پشتوانه است و فقط تخصص در این زمینه چارهساز نیست. هر فردی که میخواهد وارد مقوله هنر شود، باید با الفبای فرهنگ آشنا شود، پشتوانههای بیرونی هم مهم است. بهویژه امروز که در عصر اطلاعات و ارتباطات هستیم. همیشه گفتهام سال ۳۰ که کلاس تئاتر میرفتم فقط یک کتاب تئاتر در کشور داشتیم که کتاب نوشین بود. وقتی او را زندانی کردند در زندان آن کتاب را نوشت. اما امروز همه چیز در اختیار جوانان است. در ادامه احمدرضا معتمدی که با ویلچر روی صحنه حاضر شده بود هم توضیح داد: از استاد بزرگم جناب نصیریان تشکر میکنم که در فیلم «دیوانهای از قفس پرید» نزد او شاگردی کردم. هرکسی با او کار میکند میفهمد سلول به سلول نمایش چگونه میتواند با اخلاق و تفکر آمیخته باشد و اینها را ارزان و با آرامش در اختیار شما میگذارد.
نزد او زانوی تلمذ میزدم و او بیشائبه داشتههای خود را در اختیار ما میگذاشتند. ایشان به ما میگفتند دیسیپلین تئاتر به ما میگوید گوش کنیم و برای من جالب بود که ایشان به من درس میداد.
معتمدی در پایان صحبتهای خود گفت: همسرم در این ۳۰ سال با حقوق معلمی دانشگاه که بسیار مختصر است زندگی کرده و من حتی یک انگشتر هم برای او نگرفتهام. از او تشکر میکنم که من تا نیمههای شب در کتابخانه بودم اما او به من چیزی نمیگفت. همسرم، تو را خیلی دوست دارم.