بحران اوکراین و بحران انرژی گاز وزن کشیهای سیاسی اقتصادی اروپا و آمریکا با روسیه است و کش و قوس آنها میتواند سرنوشت برجام را در ترمینال اوکراین متوقف کند.
تحرکات اخیر روسیه در مرز اوکراین و اعزام جنگ افزارهای نظامی از عزم این کشور برای جنگ با اوکراین حکایت دارد. اوکراین زمانی متحد اتحاد جماهیر شوروی سابق بود، اما پس از فروپاشی شوروی به ناتو پیوست. آتش اختلاف دو کشور موقعی شعله ورتر شد که بخش خودمختار کریمه اوکراین با دخالت روسیه به این کشور ملحق شد اما این دلیل اصلی تنش میان این دو کشور نیست، بلکه تنشها ریشه در تعارض سیاسی روسیه با اروپا وآمریکا دارد.
این تعارض از نقطهای شروع شد که امریکا و اروپا ٫روسیه را به خاطر آنچه که به بهانه دخالت در امور اوکراین و بلاروس داشته است؛ متهم کردند و نتیجه این اتهام به تحریم روسیه منجر شد. در این میان بایدن ٫رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد سه هزار نیروی نظامی خود را در اروپای شرقی و با هدف کنترل روسیه مستقر مینماید. در چنین شرایطی روسیه جنگندههای فوق پیشرفته سوخو ۳۵ را با هدف کنترل رفتار اسرائیل به علامت تهدید آمریکا بر فراز بلندیهای جولان سوریه به پرواز در آورد که ثابت کند در صورت تحرک نظامی آمریکا و ناتو علیه کشورش علنا تهدید خود را متوجه شریک امنیتی آمریکا در منطقه خواهد کرد. هر چند این تهدید یک مانور سیاسی و امنیتی باشد، ولی در مرحله سرکوشت ساز امکان تحقق آن دور از انتظار نیست و از طرفی آمریکا با شرکای اروپایی خود قصد دارند تحریمهای جدیدی با عنوان 《 مادر همه تحریمها - mother of all sanctions 》که شامل تحریمهای بانکی و قطع روسیه از شبکه "سوئیفت" است عیله روسیه اعمال کنند. در صورت چنین اتفافقی باید شاهد تنشهای جدید و کم سابقهای در تاریخ تحر یمهای بین المللی باشیم.
ولی دلیل اصلی تنش ها، جدای از وزن کشیهای همیشگی آمریکا و روسیه، اما این بار بر سر دو موضوع جنگ انرژی گاز و سهم ایران در صدور این فرآورده و دیگری مرحله نزدیک به پایانی پرونده برجام است، در تحلیل کوتاه مدت این دو موضوع به این نکته نیز اشاره خواهم کرد که در گیر و دار این تنش در هم تنیده منطقهای که تصمیم ایران را در چند راهه دشواری قرار داده است، آیا این اصطکاک ِ پیچیده میتواند برای ایران فرصتی باشد؟ آیا میتواند به امتیاز گرفتن ایران در پایان مذاکرات برجام منجر شود؟ و میتواند از قِبل آن ایران را از تنگنای تحریمها عبور داده و با ترمیم خلاءهای موجود با اروپا به رقیبی برای روسیه در صدور انرژی گاز تبدیل کند؟
۰۱ این که گفته میشود ایران رقیب روسیه در صادرات گاز هست، صرفا در قالب و در سطح تحلیلهای خُرد و فردی میگنجد، و در عالم واقع چنین رقابت و ترازی را نشان نمیدهد. ایران در صدور انرژی گاز به اروپا ظرفیتهای زیر ساختاری لازم و کافی را ندارد و در عوض روسیه در مجاورت جغرافیایی با چین و اروپا نیز قرار دارد. در حالی که امتیاز این مجاورت برای ایران وجود ندارد و اگر ایران بخواهد به چین گاز صادر کند٫ باید خطوط لوله گاز را از پاکستان و هندوستان عبور دهد و این به دو دلیل محقق نگردیده است. اول به خاطر پیمان شکنی طرف پاکستان در تکمیل تعهد خط لوله "صلح" و دوم مناقشه هند و پاکستان عملا مانع صدور گاز ایران به چین شده است.
ایران در انتقال گاز خود به اروپا نیز مسیر دشوارتری دارد و باید یا از طریق کشورهای آسیای مرکزی نظیر ارمنستان انجام دهد که این مسیر محدودیتها و معذوریتهای خاص خود را دارد و یا از عراق به سوریه و از سوریه به ترکیه و از ترکیه به یونان، ایتالیا، سوییس، اتریش و سپس به آلمان برساند. بدیهی است که این مسیر به دلایل ناامنی استانهای الانبار عراق و دیرالزور سوریه که در کنترل آمریکا و کردهای دمکراتیک سوریه که تحت حمایت آمریکا هست در شرایط فعلی مقدور نیست. مضاف بر این که هنوز مناسبات اروپا و ایران در سایه برجام همچنان تیره و تاریک است و مهمتر از همه زیر ساختهای انتقال که مستلزم سرمایه گذاری کلان میباشد فراهم نیست. مضاف بر این که فراهم کردن زیر ساختها به یک بازه زمانی طولانی نیازمند است، بنابر این انتقال این فرآورده حیاتی در شرایط فعلی و در کوتاه مدت نمیتواند برای ایران فرصت باشد.
۰۲ روسیه به عنوان بزرگترین کشور صادر کننده گاز به اروپا و چین هست. بیش از یک چهارم از گاز اروپا را روسیه تامین میکند، در سال میلادی گذشته به خاطر مصرف بالای گاز در اروپا بهای آن به بیش از سه برابر افزایش پیدا کرده و به تبع آن طمع روسها در فشار انرژی به اروپا را افزونتر از گذشته کرده و خط و نشان روسیه نیز به همین علت است و از طریق این فشار بعلاه بحران آفرینی در اوکراین تلاش میکند تا تحریمهای آمریکا را لغو و از ادامه تحریمهای مادر جلوگیری کند.
روسیه در سالهای گذشته و با هدف تسخیر بازار گاز اروپا میلیاردها دلار برای ساخت دو خط لوله نورداستریم یک و نورداستریم دو هزینه کرده و به سهولت انتقال گاز خود را به آلمان و از این کشور به سایر کشورهای اروپا صادر میکند. بدیهی است که تهدید به قطع گاز روسیه به اروپا میتواند منجر به فروپاشیهای اقتصادی در اروپا منجر شود.
۰۳ در صورت تداوم بحران بین آمریکا و اروپا با روسیه و قطع گاز این کشور، آنها باید برای برون رفت از بحران انرژی دنبال جایگزین باشند.
یکی از این جایگزینها کشور قطر هست، به همین سبب امیر قطر در چند روز گذشته به دعوت رسمی بایدن رئیس جمهور آمریکا به این کشور سفر کرد، در این ملاقات بایدن به امیر قطر قول داد که در قبال تامین گاز اروپا، کشورش قطر را در ذیل سپر امنیتی ناتو قرار دهد، هرچند که به عضویت ناتو در نمیآورد، با توجه به محدویت گاز قطر و تعهد این کشور در قردادهای چند ده ساله با سایر کشورها امکان تامین همه نیاز اروپا دور از ظرفیت قطر میباشد.
۰۴ روسها بازی دو گانه دارند، از یک طرف به شدت نگران خسران و ضرر ناشی از عدم صدور گاز به اروپا هستند؛ از طرفی به دنبال بیشترین امتیاز گیری از آمریکا و اروپا در مهار تحریم خود هستند. به نظر نگارنده بهترین ابزار این کشور کنترل سرنوشت برجام است و در شرایط فعلی تمایلی برای احیای برجام ندارند، چون اگر گشایشی در رفع تحریمها شود زمینههای مشارکت ایران با اروپا در فرآیندهای انتقال انرژی نفت و گاز ایران میتواند بخش اعظم نیاز اروپا را تامین کند و اقتصاد ایران نیز جان بگیرد٫، اما این معمایی است که روسها از آن به شدت هراسناکند.
به همین خاطر، لاوروف وزیر خارجه روسیه در آستانه به نتیجه رسیدن احتمالی برجام در مذاکرات وین بلافاصله اعلام کرد که حل برجام به مسیر طولانی تری نیازمند است. اظهار نظر لاوروف حاوی دو پیام بود، یک پیام به اروپا و امریکا، که روسیه حاضر است در قبال تسلیم و تمکین آنها و لغو تحریمها علیه این کشور در فرسایشی بودن برجام بیش از گذشته مشارکت کند و این به ضرر ایران است. و، اما دومین پیام روسیه به ایران بود که اگر بخواهد بدون نظر و همراهی روسها با اروپا و امریکا به توافق رسیده و منافع انرژی این کشور با خطر مواجه کند، باید این را بداند که رئیس جمهور آمریکای بعد از بایدن《 بایدنی که حسب نظر سنجیها محبوبیتی در انتخاب دور دوم ندارد» و این میتواند به تکرار بد عهدی آمریکا در خروج از برجام شود و در این صورت نه تنها روسیه دیگر شریک سیاسی استراتژیک برای ایران در وتو قطعنامههای ضد ایرانی نخواهد بود بلکه چین را نیز همراه خود خواهد کرد، قطعنامههایی که میتواند پرونده ایران را به شورای امنیت بکشاند. به جد معتقدم آبی از برجام برای ما گرم نخواهد شد و ما در چند راهه تصمیمهای سرنوشت ساز هستیم.
افسوس که هشت سال تمام پشت درهای برجام درجا زدیم و فرصتها را از دست دادیم. با دلایلی که تشریح کردم، بحران اوکراین و بحران انرژی گاز وزن کشیهای سیاسی اقتصادی اروپا و آمریکا با روسیه است و کش و قوس آنها میتواند سرنوشت برجام را در ترمینال اوکراین متوقف کند و تضارب و تعارض آنها برای ما فرصتی نمیتواند داشته باشد. حتی اگر این تعارضات نیز نبود، آمریکا و اروپا به برجام برنمیگشتند و برنمیگردند. چاره کار، کاربست «هویت مقاومت ملی و با توزیع عدالت اجتماعی و مبارزه بی امان با شبکههای رانتیر و مافیای سرمایه سالاری است»، مافیایی که در سایه دولت لیبرال گذشته، سرمایه هایی، چون اعتماد، امید مردم و کار آمدی نظام را به شدت تخریب کرد، چاره راه ترمیم این هاست.
*حسین حاجی، تحلیلگر ارشد سیاست بین الملل
منبع خبر "
پارسینه" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.