دکتر صلاح الدین هرسنی* /
تردیدی در این وجود ندارد که اگر در یک گرند اسلمی یک فوق ستاره تنیسی چون (نواک جوکوویج) صربستانی حضور نداشته باشد، آن تورنمنت بی لطف و بدون جذابیت باشد. در واقع به همان میزانی که حضور رافائل نادال آمریکایی و راجر فدرر سوئیسی می تواند یک گرند اسلم را دیدنی و جذاب کند، حضور نواک جوکوویج نیز می تواند به جذابیت و جدیت یک گرند اسلم اضافه کند. حال اگر در یک گرند اسلمی فوق ستاره ای که 20 برنده گرند اسلم تنیس را در کارنامه دارد، حضور نداشته باشد، همانند آن است که (لاله های نارنجی هلند) و (آبی های لاجوردی ایتالیا) در ابر تورنمنتی مانند رقابت های فوتبالی یعنی (جام جهانی) حضور نداشته باشند. به این ترتیب عدم حضور (نواک جوکوویج) درگرند اسلم های (ویمبلدون و فرانسه) آنقدر بدون لطف و بدون مزه است که گویی انسانی بخواهد (ساندویجی) را بدون (نوشابه) بخورد و یا آنکه بخواهند یک(ماهی) را بدون سر در تابه آشپزخانه سرخ و برشته کنند. تمام لطف خوردن ماهی آن است که یک ماهی را (سر به مهر) برشته و سرخ کنند و به سفره آورند، به ویژه که اگر خواسته باشند شکمش را با سبزی های معطر و آغشته به مغز گردو پر کرده باشند.
حال اگر مزه ساندویج را بخواهیم با نوشابه همراه به آن و اگر بخواهیم لطف و طعم یک جام جهانی دیدنی را با حضور های (لاله های نارنجی هلند) و (آبی های لاجوردی ایتالیا) زیبا و جذاب کنیم، قطعا تماشای یک (گرند اسلم) با حضور نواک جوکوویج دیدنی تر، جذاب تر و مهیج تر خواهد بود. حالا و در شرایطی که او توانسته است که به یمن درخشش بازی های منحصر به فرد خود بارها و به کرات بر تارک گراند اسلم ها و تورنمنت دیگر تنیس قرار گیرد، او دست به رفتاری خلاف رویه های جاری در پاندومی کرونا زده و با واکسن اجباری در پاندومی کرونا مخالفت کرده و لااقل برای کشوری چون صربستان که سابقه سیاسی به ویژه بابت شروع جنگ جهانی اول را دارد، در خط مقدم واکسن هراسی قرار گرفته است.
همین مخالفت او سبب شد که او اخیراً فرصت شرکت در گرند اسلم ملبورن را به دلیل نزدن واکسن از دست دهد و با حواشی و جنجال های بسیار از استرالیا به کشورش بازگردانده شود. حالا جوکوویج با از دست دادن گرند اسلم ملبورن باز با مواضع جدید تری خبر ساز شده است. او اخیرا در پاسخ به این پرسش که: آیا شرکت در مسابقاتی مانند گرند اسلمهای ویمبلدون و فرانسه را به خاطر موضع خود در مورد واکسن، قربانی خواهید کرد یا خیر؟ گفت: بله، این بهایی است که حاضرم بپردازم!! من هرگز مخالف واکسیناسیون نبودهام، اما همیشه از (حق آزادی انتخاب) برای آنچه که قرار است به بدن خود ترزیق میکنیم، حمایت کردهام.
البته تاکید او در گفتگو با شبکه (تلویزیونی بیبیسی اسپورت) آن بود که مخالف واکسن زدن نیست، اما ترجیح میدهد که از حق آزادی دفاع کند و در واقع اصلا برایش مهم نیست که بخواهد گرنداسلمهایی را به جهت واکسن نزدن از دست بدهد. به این ترتیب و آنگونه که جوکوویج اعلام کرده است، او دلیل واکسن نزدن خود را نه به بهانه تقویت (جنبش ضد واکسیناسیون) بلکه به جهت حمایت از حق انتخاب یک فرد در نزدن واکسن اعلام کرده است. حال و اگر چه محاجات وادله جوکوویج از منظر حقوق شهروندی و حق مدنی یعنی حق انتخاب های درست ممکن است محلی از اعراب داشته باشد، اما به نظر می رسد که جوکوویچ با مخالفت و قرار گرفتن در صف مقدم واکسن هراسی در صدد تقویت جنبش ضد واکسیناسیون قرار گرفته است و آنگونه که پیداست شاید او تلاش دارد که با پیوستن به چنین جنبشی، کارزار واکسیناسیون را با توجه به کاریزمایی که در نزد افکار عمومی مردم صربستان و حتی جهانیان دارد، سیاسی کند.
حال و با توجه به انگاره ها و نگرش های جوکوویج باید پرسید که چه انگیزه هایی سبب شده است که او بخواهد تورنمنتهای مهمی را از دست بدهد تا اینکه نخواهد واکسن بزند؟ آیا او واقعا از (حق انتخاب) و (اصل مدنی) دفاع می کند یا آنکه در پشت رفتار های او، انگیزه های دیگری مانند سیاسی کردن واکسیناسیون وجود دارد؟ و شاید پای مسئله مهمتری مانند هراس از شکست در مقابل (رافائل نادال) و یا (راجر فدرر) به میان است؟ به نظر می رسد انگیزه جوکوویچ با توجه به روان شناسی شخصیت او و همچنین با توجه به سبک و اسلوب حیات ورزشی اش، ملقمه ای از انگیزه های سیاسی و شکست هراسی در رقابت با رقبایی چون نادال و فدرر است. در قضیه سیاسی به نظر می رسد که جوکوویج سخت تحت تاثیر فضایی قهرمانی و سلبریتی شدن در کشوری چون صربستان است که از قضا در میان کشور های حوزه بالکان دارای تجربه سیاسی است. آنگونه تاریخ اروپای معاصر شهادت و گواهی می دهد، کبریت جنگ جهانی اول به وسیله یک جوان رادیکال صرب یعنی( گاوریلو پرنسیپ) آنهم با شلیک گلوله بر آرشیدوک اتریش- مجارستان یعنی فرانتس فردیناند و همسرش صوفی کشیده شد و حاصل این شلیک شروعی جنگی بود که جهان به مدت 4 سال در آن می سوخت.
حال اگر گاوریلو پرنسیپ می دانست که با شلیگ گلوله بر سینه آرشیدوک اتریش- مجارستان جنگی شروع می شود که قرار است جهان 4 سال در آن بسوزد، هیچگاه انگشتش برای کشیدن به سوی ماشه تفنگ نمی رفت. حال اگر جوکوویج نیز می خواهد با پیوستن به جنبش ضد واکسیناسیون تاریخ سازی کند، این تاریخ سازی در گرند اسلم ها و بازی در زمین های تنیس آسان تر و کم و هزینه تر به دست می آید و به فتنه گاوریلو پرنسیپ در ایجاد بحران به ویژه پاندومی کرونا متهم نمی شود.
در ضمن جوکوویج به جهت داشتن 20 قهرمانی در کارنامه خود برای مردم صربستان یک سلبریتی است و سلبریتی ها می توانند در موبالیزیش و بسیج افکار عمومی به ویژه در مسئله واجب و پر ضرورتی چون واکسیناسیون مفید و اثر بخش باشند.
از سوی دیگر اگر انگیزه جوکوویج هراس و فوبیا از شکست از نادال یا فدرر و ناتوانی در رکورد های آنان در گرند اسلم های چهارگانه باشد، باز بازنده چنین تصمیم هایی خود جوکوویج است. در واقع به همان میزانی که از حضور جوکوویج در گرند اسلم ها به بهانه واکسن هراسی کاسته می شود، به همان میزان بر پیروزی ها و رکورد های نادال و فدرر افزوده می شود.
حال آیا یک اقدام ضروری مانند واکسیناسیون و مصونیت از کووید 19 و متعاقب آن پیروزی و بالا بردن جام قهرمانی در گرند اسلم ها ارزش آن را ندارد که بخواهد نسنجیده و شتاب زده قربانی سیاسی کاری و حاشیه سازی حول محور این ورزش پر طرف دار گردد؟
جناب جوکوویج! واکسیناسیون ضروری و قهرمانی شما نیز دور از دسترس نیست. لحظه ای شیرین تر از آن نیست که بخواهد جام قهرمانی قرار بالای سر شما قرار گیرد.
* نویسنده و روزنامه نگار