اقتصادآنلاین-موسی حسنوند: مخالفت های نبویان با مذاکرات و استدلالهای عجیب و غریب علیه برجام، البته منحصر به صحبت های امروز و دیروزش نیست و سابقهای به قدمت خود برجام دارد. اما او در صحبتهای جدیدش نشان داده برای مخالفت با برجام به هر چیزی میشود چنگ زد. اظهاراتی پر از تناقض و البته اطلاعات نادرست که اتفاقا بازتاب زیادی در رسانههای فارسی زبان لندنی و غیرفارسی زبان داشته و صد البته مثل همیشه هزینههای زیادی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.
مهمترین بخش صحبتهای نبویان ابراز بینیازی به مذاکره با آمریکاست. او گفته "ما اصلاً نیازی به این مذاکرات نداریم و الان آمریکا و غرب نیازمند انجام مذاکرات هستند. چون آنان همیشه میخواهند نظارتهای خودشان را بر فعالیتهای ایران داشته باشند. به همین علت در برجام پروتکل الحاقی را بر ملت ایران تحمیل کردند." این در حالی است که ایران نه در برجام که در سال 82 و مذاکرات تهران پروتکل الحاقی را پذیرفت و مساله ربطی به برجام ندارد.
علاوه بر این بسیاری از کاربران فضای مجازی با پرسیدن این پرسش که "اگر نیازی به مذاکره نداریم، چرا مذاکرهکنندگان را به وین فرستادهایم؟" اصل محتوا را مورد سوال قرار دادهاند. حال سوال اینجاست که اگر قرار است مذاکره نکنیم، پس چگونه قرار است پولهای بلوکه شده ایران آزاد شود؟ صنعت هستهای به رسمیت شناخته شود؟ تحریمهای بینالمللی حذف شود؟ و البته نفت به فروش برسد؟
نفت میفروشم، پس هستم
البته این تنها حرفهای عجیب محمود نبویان نیست و در این گفتگو اظهارات دیگری هم مطرح شده است. نبویان گفته "دست ما به لحاظ اقتصادی به مُرور پُر میشود. بودجه سال ۱۴۰۱ روی توافق بسته نشده است. این بودجه روی نفت ۶۰ دلاری بسته شده است که با عنایات خداوند متعال در حال حاضر قیمت نفت ما بیش از ۹۰ دلار است." این اظهارات در حالی است که ناظران از کسری 600 هزار میلیارد تومانی بودجه خبر میدهند. کسری که صرفا با فروش نفت غیرتحریمی جبران خواهد شد.
در این شرایط پرسش اساسی این است چرا نمایندگان باید بودجهای را تصویب کنند که با چنین کسری عظیمی روبرو شود که در نهایت کشور را در نقطه ضعف قرار دهد. آیا نمایندگان از کسری بودجه خبر ندارند؟ آیا تشدید تورم و رشد نقدینگی نتیجه محتوم این رویکرد نیست که در نهایت چاره ای نه تنها جز مذاکره بلکه پذیرش هر توافقی پیش روی سیاستگذاران نمی گذارد.
آیا چشم امید داشتن به دلارهای نفتی، معنایی جز تجربه چندین بار سرکوب نرخ ارز و نابودی تولید و اقتصاد نیست؛سرکوبی که در نهایت با هر شوک تحریمی دیگری خود را در قالب شوک ارزی نشان خواهد داد.
این شرایط را همانگونه که کارشناسان می دانند، طرف های مذاکرهای که به قول ایشان نباید با آن ها مذاکره کرد نیز می داند و این نقطه ضعف کشور است و نه مذاکره؛ یعنی مذاکره از نقطه ضعف؛ نقطه ضعفی که همین سیاست های اشتباه اقتصادی رقم می زند.
البته این نکته را نیز نباید دور از نظر داشت که از زمان روی کار آمدن بایدن، چین توانست از آمریکا معافیت تحریمی برای واردات نفت ایران دریافت کند، که اتفاقا خود آن کشور ناظر بر چگونگی خرید و تهاتر با کالاهای چینی است. نکته بعدی اینکه افزایش درآمد نفتی به علت بالا رفتن صادرات نیست و ناشی از افزایش قیمت است که میتواند موقتی باشد. عبدالناصر همتی رئیس سابق بانک مرکزی در همین رابطه گفته بود: «خبر افزایش ۴۰ درصدی ارزش صادرات نفتی ایران خبری امیدبخش و در جهت کاهش تأثیر تحریمهای ظالمانه بر بودجه و اقتصاد کشور است. قیمت جهانی نفت و فرآورده های نفتی در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۲۰ بیش از ۶۰ درصد افزایش داشته است. سهم دولت سیزدهم در خنثی سازی تحریم چقدر بوده است؟» البته آقای نبویان معتقد است به دلیل دیپلماسی قوی دولت سیزدهم ایران در حال حاضر "بالاترین نفت را به کشورهای جهان و به هر جای دنیا" صادر میکند. صحبتهایی مبهم که مشخص نیست بر چه مبنا و آماری صورت گرفته است.
آقای نبویان در ادامه از "سرمایهگذاری" کشورهای همسایه در ایران صحبت کرده و گفته "قرار است در چهار یا پنج ماه آینده سرمایهگذاران اماراتی حدود ۴۰۰ میلیون دلار در ایران سرمایهگذاری کنند." عددی بسیار کمتر از بودجه عمرانی امسال و به اندازه طلب ایران از انگلستان که در مواجهه با نیاز ایران به سرمایهگذاری خارجی بسیار ناچیز به نظر میرسد.
اظهاراتی که تمام نمیشود
البته این نخستین بار نیست که محمود نبویان اظهاراتی از این دست دارد. پیش از این بارها و بارها در موارد مختلف، خلاف اظهارات او اثبات شده و البته همچنان به راه خود میرود. "نجات ترامپ به دلیل خرید سویا از آمریکا توسط ایران"، "از بین بردن امنیت با الحاق به FATF"، "همکاری با چین برای حاکمیت بر فضای مجازی"، "تعهد ظریف به تحویل سردار سلیمانی به آمریکا در قبال آزاد شدن ارتباطات بانکی"، "آمدن نام سردار سلیمانی در قطعنامه ۲۲۳۱"، "اتهام عاملیت شهادت شهید فخریزاده به حسن روحانی" و "نخواندن برجام توسط تیم مذاکره کننده" تنها بخشی از اظهارات پرحاشیه نبویان بوده است که نادرستی اغلب آنها ثابت شده و در مواردی تهدید به شکایت شده است.
حالا سوال اینجاست که این اظهارات کی قرار است پایان یابد؟ شکی نیست که هزینههایی که چنین اظهاراتی بر افکار عمومی تحمیل میکند بسیار سنگین است و زمانی این هزینه سنگینتر میشود که گوینده آن به عنوان نماینده مردم در مجلس حضور داشته باشد. سمتی که به این صحبتها نشان رسمی خواهد داد و البته کارنامه مجلس را هر چه بیشتر زیانده خواهد کرد.