در هفته هجدهم لیگ برتر، پرسپولیس با ۲ گل آلومینیوم اراک را شکست داد تا مانع از افزایش فاصلهاش با استقلال در صدر جدول شود. گل دوم سرخها را در این بازی رضا اسدی به ثمر رساند؛ یکی از بازیکنانی که امسال حسابی در کانون توجهات بوده است. او با سر و صدای زیاد و قراردادی گرانقیمت به جمع سرخپوشان پیوست اما در نیمفصل اول توقعات را برآورده نکرد.
بنابراین طبیعی بود که تحت فشار قرار بگیرد. شماره ۸ سرخها اما بعد از گشودن دروازه آلومینیوم از فرصت استفاده کرد و رو به منتقدانش «هیس» نشان داد؛ توگویی آقا رضا گل قهرمانی پرسپولیس را زده و به تنهایی دبل هتتریک را برای قرمزها به ارمغان آورده است. راستش هیس او و چشمه اشکی که از چشمانش میجوشید، ربطی به یک گل معمولی در یک بازی عادی لیگی نداشت. زشت است توقع یک آدم از خودش اینقدر کم باشد.
این روزها عادت کردهایم در سوگ واژهها بنشینیم. وقتی جمله طعنهآمیز ژوزه مورینیو بر زبان فرهاد مجیدی جاری میشود که هنوز در دنیای مربیگری فقط یک قهرمانی نیمفصل دارد، وقتی امین قاسمینژاد تبدیل به بمب نقلوانتقالات میشود، عجیب نیست که «هیس» را هم رضا اسدی بعد از یک گل تشریفاتی و بیاهمیت رو به مخاطبانش نشان بدهد. صد البته امیدواریم گلزنی برابر آلومینیوم، آغاز روزهای خوش اسدی باشد و او به شرایط موردانتظار برسد اما یک نفر به این اخوی با قرارداد ۱۱ رقمیاش یادآوری کند هنوز اتفاقی رخ نداده که او دنبال تسویهحساب با منتقدان است.
اوج پیشرفت اسدی این بود که این بار به جای دقیقه ۸۸، از دقیقه ۸۳ وارد زمین شد. شما که بعد از ۱۸ هفته هنوز نتوانستی کادرفنی را برای یک ربع حضور در زمین قانع کنی، بابت چه شاخ و شانه میکشی؟ یعنی مثلا زمانی که بعد از ۲ دقیقه بازی به هنهن میافتادی و نقش زمین میشدی، مردم و رسانهها باید قربان قد و بالایت میرفتند؟ این اداها دیگر چیست؟
خوب است که آدم از نقدها و نظرات مخالف، انگیزهای برای پیشرفت بسازد اما بدون تعارف یکی مثل رضا اسدی حالاحالاها کار دارد تا پولش را در پرسپولیس حلال کند. این هیس و این گریه و زاریها زمانی موجه است که او خودش را در میادین بزرگ ثابت کند، پشت سر هم بدرخشد و باری از روی دوش تیمش بردارد. شاید هم همین سقف کوتاه باعث شده آقای ستاره در ۲۶ سالگی «صفر» بازی ملی داشته باشد. شما به اندازه کافی خوب باش، همه ساکت میشوند و تازه برایت کف هم میزنند. آنقدر قد بکش که مخالفانت بدون هیس ساکت شوند.