بازار سهام روز گذشته شاهد رشد نسبی شاخص کل بورس به میزان ۵۷/ ۰درصد و بازگشت سهامداران خرد بود؛ اما آمار معاملات از حکمفرمایی رکود در بازار سرمایه حکایت دارد؛ عاملی که بیش از پیش اهمیت سرمایهگذاری بلندمدت را برای سرمایهگذاران نمایان میکند. عدماطمینان حاکم بر فضای سیاسی و اقتصادی سبب شده است تا فعالان بازار سهام به سبب افزایش ابهام در فرآیند سرمایهگذاری و تحلیلی خود در حال حاضر با احتیاط بیشتری به خرید سهام اقدام کنند. همین امر سبب شده تا بورس تهران هم در واکنش به این نااطمینانی با نوسانهای ناچیز به فعالیت خود ادامه دهد و برخی روزهای شاهد رشد شاخص کل و برخی روزهای دیگر شاهد افت متناسب باشیم. چنین شرایطی حالت تقویتشونده در بازار سهام پیدا کرده؛ به این معنا که در وضعیت فعلی با کاهش ارزش معاملات و به تبع آن تشدید رکود، حتی سرمایهگذاران ریسکپذیرتر هم کمتر میتوانند به دنبال سرمایهگذاری باشند.
تاکنون دلایل بسیاری برای شکلگیری چنین شرایطی در بازار سهام ذکر شده است. بسیاری بر این باورند که اگر دخالتهای دولتی رخداده در بازار سهام طی سالهای اخیر روی نمیداد، احتمالا بورس با رکودی به مراتب کمتر در شرایط کنونی روبهرو بود. از سوی دیگری برخی کارشناسان هم عقیده دارند که بهجز عوامل یادشده، رشد شدید و بیش از حد قیمتها در بورس بهخصوص طی نیمه دوم سال ۹۸ و تشدید آن در نیمه نخست سال ۹۹ سبب شده است تا در وضعیت کنونی، بروز رکود امری ناگزیر و طبیعی باشد. در این میان متغیرهای متعددی نظیر مشخص نبودن تکلیف بودجه کشور و عدمقطعیت در خصوص نتیجه مذاکرات که البته در روزهای اخیر تا حد زیادی از ابهامات آن کاسته شده، باعث شده است تا ارزیابی سهام در شرایط کنونی از گذشته هم سختتر شود. با این حال در این شرایط نیز همچنان عدهای از فعالان بازار با اتکا به تواناییهای خود و ریسکپذیری بیشتر سعی دارند در بازار سرمایه باقی بمانند. در چنین شرایطی آنها باید چه مواردی را مورد توجه قرار دهند؟
«دنیایاقتصاد» پیشتر در گزارشی با عنوان «آدرس خطا از دو مدل بورسبازی» در خصوص شروط سرمایهگذاری فعال و سرمایهگذاری غیرفعال در بازار سهام سخن گفته بود. دادههای حاصل از تحقیقات جهانی نشان میدهد سرمایهگذارانی که با نگاه کوتاهمدت در بازار سهام فعالیت میکنند و بهعبارت دیگر در بازار سهام فعالیت سفتهبازانه دارند، به سبب اینکه در این بازار با تحولات کوتاهمدت بازار سهام مواجه هستند، نسبت به افرادی که در بازه زمانی بلندمدت سرمایهگذاری میکنند با خطر بیشتری روبهرو هستند و بازده کمتری نیز به دست میآورند. تحقیقات انجامشده حکایت از آن دارد که چنین سرمایهگذاریهایی نسبت به سرمایهگذاریهای بلندمدت هزینه بیشتری برای سرمایهگذاران دارد. با این حال، بخش عمدهای از فعالان بازارهای مالی سعی میکنند در مدت کوتاهتری به شناسایی سود بپردازند؛ چرا که سرمایهگذاری بلندمدت از سویی زمانبر است و صبر زیادی میطلبد و از سوی دیگر به داشتن دید کلانتر و محاسبات دقیقتر نیاز است. اینطور که به نظر میرسد با توجه به تحولات ماههای اخیر بورس و در جا زدن شاخصها شرایط برای سرمایهگذاری بلندمدت در بازار سهام نسبت به گذشته مساعدتر و نوسانگیری در بازار پر مخاطرهتر است؛ چرا که به سبب حجم پایین معاملات نسبت به گذشته تعداد کمتری از بازیگران میتوانند تغییرات مثبت و منفی در قیمت سهام ایجاد کنند. بنابراین چند نکته برای فعالیت در بازار کنونی باید مدنظر قرار گیرد.
در یک سال و نیم اخیر که از شروع ریزش شاخص کل گذشته، تاکنون بارها در خلال سخنان و تصمیمات سیاستگذاران اقتصادی بورسی مشاهده شده که لزوم حمایت از بازار سهام در خلال گفتههای آنها در بسیاری از موارد به معنای حمایت از صنایع مهم و شاخصساز کشور است. همین امر سبب شده است تا در عمل خرید سهام از سوی حقوقیها نیز به نحوی باشد که در بیشتر روزهای پرعرضه بازار افت کمتری در نمادهای مورد نظر مشاهده شود. این در حالی است که همین نمادها بهواسطه چینش مالکیتی که دارند و نیز فارغ از بحث بازار سهام و اینکه چه دولتی با چه طرز فکری سرکار باشد، برای دولتها از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. برای نشان دادن این اهمیت باید به این نکته اشاره کنیم که در سالهای اخیر و با شدت گرفتن تحریمها و تنگتر شدن حلقه مبادلات مالی کشور با خارج، بخش مهمی از ارز موجود در بازار از سوی صنایع بورسی صادراتمحور تامین شده است. پس حتی اگر مباحثی نظیر تغییر در بهره مالکانه معادن، اعمال عوارض و مالیات بر صادرات و موارد دیگری از این دست مطرح شود، باز هم تجربه در بلندمدت نشان داده که چاقو دسته خود را نمیبرد و شرایط مختلف به نفع صنایع بزرگ تعدیل میشود. مضاف بر اینها نکته مهم در خصوص این صنایع این است که اساسا حجم بالای سهام آنها امکان بروز نوسانات شدید و هیجانی را از آنها سلب میکند و در شرایط عدماطمینان امنیت بیشتری برای سرمایهگذاران ایجاد میکند. پتانسیلهای بنیادی قوی و آینده روشن از دیگر عوامل مهمی است که میتواند سهامداری بلندمدت در صنایع مذکور را تضمین کند.
نوسانگیرها نهفقط در بورس تهران، بلکه در تمامی بازار سهام جهان نقش مهمی ایفا میکنند. تعداد زیاد آنها نسبت به سرمایهگذاران بلندمدت و تعداد زیاد معاملاتی که آنها در بازارها انجام میدهند، سبب میشود نقدشوندگی بازار سهام در سطح مناسبی باقی بماند. همین عوامل سبب شده است تا هم نحوه معاملاتی آنها و هم آزادی عملشان در بازارهای مالی به عنوان امری مفید (والبته در مواردی پر مخاطره) به رسمیت شناخته شود. با این حال به نظر میآید در برهه کنونی سهامداری در بازار سهام فعلا مسالهای پرمخاطره است. دلیل این امر را میتوان در چند نکته خلاصه کرد. نخست آنکه بنا بر آنچه پیشتر گفته شد چنین شکل سرمایهگذاری در شرایط عادی ریسک زیادی دارد و مبادرتکنندگان به آن عموما در مقایسه با سرمایهگذاری بلندمدت در بازه زمانی چندساله بازده کمتری به دست میآورند. دوم اینکه در شرایط کنونی به دلیل وزن بالای تحولات سیاسی و ناپختگی اظهارنظرها و تصمیمهایی که بعضا بهسرعت تغییر میکنند، ممکن است در سالجاری و سال بعد شاهد نوسان بیشتر قیمت سهام و حکمفرمایی واهمه در این بازار باشیم؛ از این رو احتمال ضرر کم نیست. تمامی اینها سبب میشود که بتوان با اطمینان بیشتری اقدام به سرمایهگذاری بلندمدت کرد. در حال حاضر مسائلی نظیر کسری بودجه سال آتی در کنار احتمال کاهش نرخ ارز به سبب توافق احتمالی در خصوص احیای برجام از جمله مسائلی هستند که میتوانند تاثیر هیجانی بر بازار سهام داشته باشند؛ چرا که هر یک به نحوی میتوانند بیش واکنشی مثبت و منفی را در خصوص مسائل مختلف به دنبال داشته باشند.
در ماههای اخیر، افت قیمت سهام سبب شد برخی از کارشناسان و فعالان قدیمی بازار فرض را بر این بگذارند که فروشندگان سهام در مقاطع فعلی به سبب آنکه سهام خود را در سطوح پایینتری نسبت به ارزش واقعی شرکتها به فروش میرسانند، در حال زیان هستند. با این حال مقایسه عملکرد آنها با تصور تحلیلگران حکایت از آن دارد که رفتار آنها چندان هم اشتباه نبوده؛ چرا که اولا بازار موجودی واحد نیست که عرضه سهام در تمامی نمادهای آن اشتباه باشد؛ ثانیا ماندگاری در این بازار را نمیتوان با ترکیب ثابتی از پرتفوی ادامه داد و طبیعتا در شرایطی که بیم زیان میرود باید سرمایهگذاران از دارایی خود محافظت کنند و ترکیب سبد دارایی را تغییر دهند. در حال حاضر مقایسه بازده بازارها در ماههای اخیر نشان میدهد که حتی اتخاذ سیاست سرمایهگذاری در سپرده بانکی نیز امری چندان ناپخته نبوده و اگر شخصی در ماه قبل این کار را کرده باشد زیان ندیده است. بنابراین شاید بد نباشد سرمایهگذاران نابلدتر یا ریسکگریزتر از مخاطرات موجود در این بازار تا فرارسیدن شرایطی بهتر کناره بگیرند یا حداقل راه سرمایهگذاری غیرمستقیم در این بازار را در پیش بگیرند. بالاخره هرچه باشد، تغییرات قیمتها در بازارها مانند دم و بازدم است و اگرچه احتمال تجربه مجدد جهش سال ۹۹ کمرنگ به نظر میرسد؛ اما نمیتوان فرض را هم بر این گذاشت که رونق در بورس، دیگر مشاهده نخواهد شد.
با توجه به تمامی آنچه گفته شد، به نظر میرسد افراد مشتاق در بورس که قصد سرمایهگذاری غیرفعال (پسیو) دارند و میخواهند برای مدت طولانی از تحولات روزانه کنار بگیرند، باید عوامل متعددی را مدنظر قرار دهند. نخست آنکه اگر دارای تخصص کافی در این زمینه نیستند، سعی کنند از مشاوران سرمایهگذاری کمک بگیرند یا با سرمایهگذاری در صندوقهای قابل معامله حضور خود در بازار سرمایه را به آنها بسپارند. دوم اینکه اگر اصرار بر سرمایهگذاری مستقیم دارند، حتما در نظر داشته باشند که به جای عمل کردن بر اساس نظر دیگران، به تحلیل صورتهای مالی شرکتها و سابقه آنها در سالهای اخیر بپردازند تا برای انتخاب نمادهای مورد نظر خود تصویر بهتری داشته باشند. تجربیات قبلی نشان میدهد که شرکتهای دارای نقدشوندگی مناسب و آنهایی که متناسب با شرایط اقتصادی و سیاسی کشور طرحهای توسعه واقعبینانهتری را در دست اجرا دارند، از وضعیت مناسبتری در بلندمدت برخوردار خواهند بود. مضاف بر آنکه وجه نقد و بدهی پایین نیز میتواند تا حد زیادی آینده سرمایهگذاری را ایمنتر کند. در این راستا بهتر است از کیفیت سودآوری گرفته تا نحوه تقسیم سود شرکت مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد و کنترل مستمر گزارشهای مالی شرکتها به جای قیمت آنها روی تابلو معاملات ملاک معاملهگری در تالار شیشهای باشد.