شمال نیوز: ريختشناسي دقيق روابط ايران با غرب به طور اعم و با آمريكا به طور اخص در قبل و بعد از انقلاب اسلامي به ما كمك ميكند در تأمين منافع ملي چه كارهايي بايدانجام دهيم.
آنچه در زير سقف گفتوگو با 1+4 در وين ميگذرد هم مهم است، هم خيلي مهم نيست. مهم است از اين باب كه ميتواند بخشي از مناقشه غرب با جمهوري اسلامي ايران را فيصله دهد.
مهم نيست چون تاكنون گفتوگوها بهويژه در 20 سال اخير كه رنگ و لعاب هستهاي به خود گرفته مفيد و منتج به نتيجه نبوده است.
امروزها خبرهاي خوبي از وين به گوش مي رسد كه حكايت از عقبنشيني آمريكا و سه كشور شرور اروپايي از مواضع تجاوزكارانه خود ميدهد. اما تجربه برجام نشان ميدهد اين خبرها فريب و خدعهاي بيش نيست. دليل روشن آن امضاي 6 قدرت جهاني در پاي قرارداد برجام است كه در آن آمريكا و اروپا انبوهي از تعهدات در قبال ايران دارند كه نهتنها به هيچ كدام ازآنها عمل نكردهاند بلكه به حجم و اندازه آن در ابعاد مختلف افزودند.
به حرف و وعدههاي آنها هيچ اعتمادي نيست حتي به امضاي آنها كه بياعتبارترين امضاها در روابط و قراردادهاي جهاني است اطميناني وجود ندارد.
سؤال اين است با اين مقدمه، ديپلماتهاي ما در وين چه ميكنند؟ اگر ديوار بياعتمادي آنقدر بالاست كه نميتوان از آن عبور كرد پس اينهمه هزينه رفتوآمد و هزينههاي سياسي، اقتصادي و ... سفر به وين براي چيست؟
پاسخ آن روشن است. ما منطق داريم.
الف: از گفتوگو ضرر نميكنيم نبايد اين پرچم را به دشمن سپرد و ميدان را خالي كرد.
ب: دولت جديد براي گفتوگو پيشنويس دارد. اين پيشنويس را نمايندگان ملت نوشتهاند كه بايد موبهمو اجرا شود. متأسفانه ما در گفتوگوهاي دولتهاي قبل روي پيشنويسي كه آمريكا نوشته بود براي مذاكرات ميرفتيم.پيشنويس دولت و ملت ما سه كلمه بيش نيست:
1- لغو همه تحريمها با هر عنوان ، هر بهانه و هر شكل
2- تضمينهاي اعمالي نه اعلامي براي لغو كليه تحريمها
3- راستيآزمايي خط به خط تعهدات
هدف از مذاكره لغو تحريمهاست. اگر تحريمها لغو نشود هيچ فايدهاي بر آن مترتب نيست. دولت جديد و مجلس جديد كه از مردم مستقيم رأي گرفتهاند، ميگويند، توافق به هر قيمت را قبول نداريم. توافق حتما بايد منجر به لغو تحريمهاي ظالمانه شود. اين حرف حقي است كه بايد پاي آن ايستاد.
اينكه دولت از عقبنشيني آمريكا و اروپا ذوق زده نشده ، قابل تحسين است اينكه دولت حتي پس از توافق روي كاغذ نبايد ذوقزده شود. بايد مرحله «تضمين» و «راستيآزمايي» دقيق انجام شود و سپس اگر تعهدي از سوي ما هست به آن بايد عمل شود، خيلي مهم است.
جمهوري اسلامي هيچ عجلهاي براي توافق ندارد. چون سياست خنثيكردن تحريمها از طريق توسعه روابط با جهان به سرعت در روابط خارجي عملياتي كرده است.
دولت با همتي كه در «توليد» در داخل و همت در «صادرات» دارد به سرعت دارد در وادي خنثيسازي تحريمها پيش مي رود.
اين آمريكا و سه كشور اروپايي است كه بايد تصميم بگيرند كه در برابر عزم و اراده ملت ايران يا سر تعظيم فرود آورند يا بر طبل خصومت همچنان بكوبند!
يكي از موارد طنز و شوخي مذاكرات ضربالاجل طرف غربي درمذاكرات براي تحميل نظرات و پيشنويس خودشان است.دو ضربالاجل تعيين كردند كه موعد آن تمام شده است. معناي ضربالاجل چيست؟ مگر آمريكاييها حرفي براي گفتن در اين باره دارند؟!
آمريكاييها در وين در دوئلي شركت كردهاند كه اسلحه آنها حتي يك فشنگ ندارد. مقامات بلندپايه آمريكايي بارها اعتراض كردهاند كه سياست فشار حداكثري شكست خورده است!
اگر به حمله نظامي فكر ميكنند بايد بروند به عواقب آن و اظهارات صريح مقامات پنتاگون فكر كنند. ضربه عينالاسد و زدن پهپاد پيشرفته آمريكا در خليجفارس و ضربات جبهه مقاومت در منطقه نشان ميدهد ايران كاملا براي هر گزينهاي آماده است.
اين آمريكاست كه از ترس جنگ در زمين ، هوا و دريا به جنگ سايبري وجنگشناختي و تحريمهاي شكست خورده پناه برده است.
تشر آمريكاييها به ملت ايران مبتني بر ؛ «يا نوكر ما باش يا نابود مي شوي» بيش از نيم قرن است كه با سنگ مقاومت ملت ايران و ملتهاي منطقه به ديوار تاريخ معاصر كوبيده شده است.
قانون مجلس براي لغو تحريمها و حمايت رهبري از اين قانون يك اصل مهم در گفتوگوهاي وين است.آمريكا بايد به طور «اعمالي» و نه «اعلامي» به آن تمكين كند. غير از اين هيچ راهي براي خروج از بنبست مذاكرات وجود ندارد.
براي لغو تحريمها بايد قوانين مصوب كنگره مانند آيسا، يوترن و كاتسا و ... همچنين فرامين كاخ سفيد مبني بر تداوم تحريمها رسما و عملا لغو شود. اگر تيم مذاكرهكننده آمريكايي اختياري ندارد و هرگونه توافق توسط كنگره يا دولت بعدي آمريكا ملغي اثر ميشود مشروعيت اختيار تصميم گيري ندارد. بايد جاي خود را به كساني بدهد كه امضاي دولت آمريكا را نمايندگي ميكند والا هر توافقي مشمول بدعهدي دولتهاي پيشين آمريكا و سه دولت شرور اروپايي كه طرف گفتوگو با ملت در وين هستند، مي شود!
ريختار جديد گفتوگوهاي هستهاي در دولت رئيسي يك گردش كار قانوني و هوشمند دارد كه در فرآيند اتاق فكر شورايعالي امنيت ملي ، مصوبات مجلس شوراي اسلامي و دقتهاي رهبري تئوريپردازي مي شود و وزارت خارجه بدون كموكاست مأمور به عملياتي كردن آن است. به نظر ميرسد اين صحيحترين روش براي اعمال حاكميت ملي و حفظ و صيانت از منافع ملي در اين باره است.