به گزارش فارس، برای پیشرفت علمی و آموزشی و رسیدن به حداقلهای توسعه یافتگی، پژوهش و تحقیق سنگ بنای اولیه به شمار میرود و از همین رو است که همواره میتوان میان کم و کیف عملکرد پژوهشی در هر جامعه و میزان توسعه یافتگی آن جامعـه رابطه مستقیمی برقرار کرد.
اصولا برای انجام هر کاری، تحقیق و اطلاعات لازم است چراکه اگر به دنبال نتیجه مطلوب هستیم باید گامهای اولیه را در انجام طرحهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی براساس توانمندی، شرایط و آمادگی علمی برداریم.
پژوهش در واقع کلید حل مشکلات مختلف کشور است که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب در توصیه های ۷ گانه خود فعالیت پژوهشی و تحقیقاتی را در راستای فناوری و نوآوری علمی مورد تأکید قرار داده اند در این رابطه برای بررسی وضعیت کنونی فعالیت های پژوهشی و پایان نامه های دانشجویی میزگردی را با حضور ابراهیم صالحی عمران رئیس دانشگاه فنی و حرفه ای، وحید ضرغامی قائممقام معاونت تحقیقات، فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی، حسین بختیاری مدیرکل برنامهریزی و توسعه آموزشی دانشگاه امام صادق (ع) ، روزبه جوادکلباسی مدیرکل پژوهشی دانشگاه خوارزمی و عبدالحمید نقره کار عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران برگزار کردیم. مطلب پیش روی بخش دوم از میزگرد «ارتقاء کیفیت پایاننامههای دانشجویی » است که در ادامه می خوانید:
- مهارت، یادگیری وشایستگی اهمیت خود را از دست داده است
- وقتی ما دانش آموزان را در حوزه پژوهشگری رشد نمی دهیم چطور انتظار داریم زمانی که وارد دانشگاه می شوند بتواند فعالیت تحقیقات علمی انجام دهند
- ۳۰ درصد از افراد محصل باید وارد دانشگاه شوند
- دانشجو، نویسنده، پژوهشگر و مولف باید طبق استاندارد ۲ دوره آموزشی و پژوهشی فرایند تحقیقات را پشت سر بگذرانند
- جامعه دانشگاهی متولی پژوهش است اما متاسفانه هنوز پژوهش کاربردی برایش خیلی معنادار نیست
-- من معتقدم کارکردهای خوب دانشگاه شناخته نشده است
- به نظر شما نخستین گام برای کاربردی شدن مقالات و پایان نامه های دانشجویی که بتوانند نیاز بخش های مختلف کشور از جمله حوزه صنعت را برطرف کنند چیست؟
صالحی عمران: باید بگویم مدلی که اکنون سیستم آموزشی براساس آن فعالیت می کند اشتباه است زیرا روش کنونی کاملا برعکس استاندارد و اهداف آموزش عالی است در واقع نباید اینگونه باشد یعنی ما باید نیروی کار تربیت می کردیم اما تنها به آموزش تئوری می پردازیم این موضوع در حالی است که دنیا آموزشهای کوتاهمدت و مهارتی را جایگزین آموزشهای تئوری و کلاسیک کرده است.
کشور ما هم باید به سمت پرورش نیروی کار برود. از طرفی باید به این نکته اشاره کنم که در حال حاضر آموزشهای مهارتی که توسط شرکتها انجام میشود بسیار کاربردی بوده و مورد استقبال قرار گرفته است. من معتقدم کارکردهای خوب دانشگاه شناخته نشده است که همین امر باعث شده که مدرک بالاتر رود و اکنون تبدیل به یک فرهنگ در اجتماع ما شده اما در مقابل مهارت، یادگیری و شایستگی اهمیت خود را از دست داده است و این یادگیری و مهارتی که در کشورهای توسعه یافته وجود دارد؛ شرایطی نیست که در کشور ما وجود دارد.
-- روحیه تحقیق گرایی و محقق بودن در بسیاری از دانشجوهای ما وجود ندارد
کلباسی: اکنون ۸۰ درصد نیروی کار بعد از گرفتن مدرک دیپلم وارد بازار کار میشوند و تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد آن وارد آموزش عالی میشوند که این مسیر اشتباه بوده و در نظام آموزشی باید بخش هدفمندی اصلاح شود. همچنین در اسناد تحول و نقشه جامع کشور بر روی کارکردها آموزشهای عالی تأکید شده اما متأسفانه اکنون از کارکردها دور شدهایم چرا که تنها بخش آموزشی آن را دنبال میکنیم و کارکردهای دیگر آن را فراموش کردهایم چرا که در این اسناد بخش فرآوری و بخش نوآوری وجود دارد زیرا درست تنظیم کردن دورههای کاردانی و کارشناسی باید مورد توجه قرار گیرد درواقع باید آموزش های ما به دورههای تکنسینی تبدیل شود که بخشی از این کارها را به نظام آموزش و پرورش مربوط می شود.
چرا که اکنون آموزش و پرورش همه افراد را برای حضور در دانشگاهها آماده میکند چرا که امروز شاهد آن هستیم که بچههای اول و دوم ابتدایی معلمان کمک درسی میگیرند تا بتوانند پایه خود را تقویت کرده و وارد دانشگاه شوند. روحیه تحقیق گرایی و محقق بودن در بسیاری از دانشجوهای ما وجود ندارد چراکه دانشجویان در گذشته در دوران آموزش و پرورش برای فعالیتهای تحقیقاتی آموزش و تربیت نشدهاند و صرفا با گذراندن آموزش های تئوری وارد دانشگاه شدند. وقتی ما دانش آموزان را در حوزه پژوهشگری رشد نمی دهیم چطور انتظار داریم زمانی که وارد دانشگاه می شوند بتواند فعالیت تحقیقات علمی انجام دهند.
--معتقدم ۳۰ درصد از افراد محصل باید وارد دانشگاه شوند
نقره کار: نباید همه افراد جامعه وارد دانشگاه شوند چرا که اکنون معتقدم ۳۰ درصد از افراد محصل باید وارد دانشگاه شوند که اگر این اتفاق بیفتد قاعدتاً هم دانشجوی درست و با کیفیت وارد دانشگاه میشود و هم اساتید کارآزموده استخدام میشود و دیگر شاهد گسترش ۲-۳ هزار دانشگاه در کشور نخواهیم بود. زیرا با این اتفاق به صورت خودکار بخشی از مراکز علمی ادغام شده و سیستم آموزشی اصلاح میشود. همچنین فراگیر کردن آموزش عالی در بخش هنرستان و فنی و حرفهای و آموزش متوسطه اگر جدی گرفته شود ما شاهد این اتفاقات نامطلوب مانند گسترش دانشگاهها و افزایش بیرویه دانشجویان و تحصیلات تکمیلی و فارغالتحصیلان بیکار نبودیم.
از طرفی باید بگویم اگر هدایت تحصیلی در آموزش و پرورش اصلاح نشود هیچ موقع سیستم نظام آموزش کشور برای تقویت نیروی متخصص در قالب تکنسین جوابگو نخواهد بود و همچنان انبوه متقاضیان تحصیل و تکمیلی وجود خواهد داشت البته باید به این نکته اشاره کنم که اجتماع یا همان جامعه به این موضوع پی برده و به صورت خودکار این کار را میکند به این معنی که همه افراد دیگر وارد تحصیلات تکمیلی نمیشوند و در حد دیپلم تحصیل کرده و وارد بازار کار میشوند.
-- دوره آموزشی که مقاطع پایین تر را شکل می دهد مبنای ورود به عرصه پژوهش است
بختیاری: باید برای بهبود وضعیت پژوهش دانشجویان در برنامه درسی یک برنامه مطالعاتی گنجانده شود، زیرا پژوهش مسأله محور از مقوله های قابل توجه در مسیر فعالیت های تحقیقاتی است که هر دانشجو، نویسنده، پژوهشگر و مولف باید طبق استاندارد ۲ دوره آموزشی و پژوهشی فرایند تحقیقات را پشت سر بگذرانند.
از طرفی باید بگویم براساس سیستم آموزشی حاکم بر فرایند تحصیلی در کشور مبنای ورود به فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی از مقطع کارشناسی کلید می خورد در واقع شکل گیری مساله زمانی است که تعارضی بین دانش ذهنی و واقعیت بیرونی اتفاق بیافتد همچنین یکی از راهکارهای مفید در روند انجام فعالیت های پژوهشی این است که بعد از آموزش و خلاقیت فردی باید مهارت روش تحقیق به افراد شکل بگیرد چراکه روش تحقیق پاشنه آشیل کار تحقیقاتی است البته برخورد با موسسات زیر زمینی که اقدام به تولید پایان نامه های دانشجویی می کنند تاثیر گذار خواهد بود از طرفی باید بگویم اساسا شکل گیری مسأله وقتی است که یک تعارضی بین دانش ذهنی فرد و آن واقعیت های بیرونی اتفاق می افتد.
بنابراین اگر فردی دوره آموزشی اش رابه خوبی پشت سر نگذاشته باشد و ذهنش مملو از تئوریات و دانش اساسی یک حوزه خاص نبوده باشد اساساً اصلا برایش مسأله ای شکل نمی گیرد که بخواهد پژوهش مسأله محور داشته باشد پس مسأله که تعارض بین ذهنیت علمی فرد و آن واقعیت بیرونی وقتی شکل می گیرد که یک دوره آموزشی خوب پشت سر گذاشته باشد پس یکی از دلایل عدم توانایی دانشجو در نوشتن رساله با کیفیت به حوزه آموزشی مربوط می شود.
-- اگر تعریف پروژه در مسائل پژوهشی جدی گرفته نشود نظام آموزشی کشور بی آبرو می شود
ضرغامی: در ابتدا باید اشاره کنم که گاهی وقتها ما سیاستگذاری فعال نداریم و سیاستگذاری ما منفعل است. البته آموزش و پرورش باید بخشی از هدایت تحصیلی و کار را برعهده بگیرد و بیشتر به موضوع بها داده شود که اگر این موارد اصلاح شود به معنای واقعی نظام آموزشی کشور ما به خصوص در تحصیلات تکمیلی شاهد افزایش بیرویه نیرو انسانی نخواهیم بود. جامعه دانشگاهی متولی پژوهش است اما متاسفانه هنوز پژوهش کاربردی برایش خیلی معنا دار نیست به طور مثال خیلی از افرادی که صنعتی هستند می گویند اگر برای دانشگاه پروژه هم تعریف شود خروجی قابل لمسی که نیازصنعت را برطرف کند، حاصل نمی شود. نظام تعریف کردن پروژه ها در مسائل پژوهشی تعریف جدی دارد و اگر ما این مسأله را حل نکنیم و نظام آموزشی کشور ما با این شکلی که جلوتر می رود بی آبروتر خواهد شد. جوان های ایرانی نشان دادند هر جا درست با آنها برخورد شده استعداد های برجسته و شاخصی داشته اند بنظرم آن چیزی که اساتید در دانشگاه تدریس می کنند مباحث جدید و با استانداردها فاصله دارد یعنی اساتیدی که متأسفانه بیشترشان مترجم و مُقَلد غرب هستند، خود باخته اند و آن اصالت های هویت های اسلامی را ندارند به خصوص در روش تحقیق روش آنها جزئی نگر و کمی است گرایش تقلیدی و ترجمه ای غربی که بسیاری از اساتید ما دارندمهم ترین مساله بوده که توان دانشجویان را برای پرداختن به واقعیت ها و مشکلات اساسی جامعه ما کوتاه کرده است.
- وقتی دوره های کارشناسی ارشد و دکتری بدون نیاز جامعه افزایش می یابد افراد کم توانی وارد دانشگاه می شوند
فارس: درباره راهکار اساسی اصلاح فرایند تهیه و تولید پایان نامه بگوئید؟
صالحی عمران: معتقدم این همه فارغالتحصیل در مقطع دکتری که وجود دارد بیرویه بوده و بیش از نیاز کشور است در واقع ما نیازمند کارشناس زبده هستیم و نیاز به کارشناسی ارشد و دکتری بسیار کم است چرا که وقتی در مقطع دکتری افراد فارغالتحصیل میشوند بسیاری از کارها را در مشاغل مختلف انجام نمیدهند و سطح توقع آنها بالا میرود. یکی از راهکارهای جدی در این زمینه برای اینکه بازار پایاننامه فروشی و کپی پیس برطرف شود این موضوع نیست که به صورت چکشی عمل کنیم و یا با اقدامات ضربتی توسط پلیس بخواهیم موضوع را برطرف کنیم چرا که این اتفاق به معنای واقعی نمیتواند بیفتد و راه اصلی این است که جذب دانشجویان در واقع هدایت شده باشد، دانشجویان که واقعاً عاشق علم و تحقیق هستند بتوانند وارد دانشگاه شوند و لزومی ندارد تمامی دانشگاهها دانشجوی مقطع ارشد و دکتری پذیرش کنند.باید بگویم وقتی دوره های کارشناسی ارشد و دکتری بدون هماهنگی و بدون نیاز ایجاد می کنیم افراد کم توانی وارد دانشگاه می شوند که دانشجویانی شایسته نخواهند بود و اساتیدهم قاعدتاً شایسته نیستند و در مجموع نظام آموزش عالی خوبی و کیفیت گرا نخواهیم داشت که نتیجه این نظام تبدیل می شود به تقلب و پایان نامه نویسی که متأسفانه جای تأسف دارد.پس باید دوره های تحصیلات تکمیلی بر اساس نیاز جامعه و با شایسته محوری برگزار شود.
- وقتی روحیه تحقیق در شخص وجود ندارد و فقط برای دریافت مدرک وارد دانشگاه می شود نتیجه اش تقلب می شود
کلباسی: یکی از مشکلاتی که امروز در بدنه دانشگاه با آن روبه رو هستیم که تاثیر زیادی بر پایان نامه دانشجویان دارد تعداد متقاضیان و ظرفیت اساتید است به طور مثال اعضای هیأت علمی براساس توانمندی و زمانی که می تواند بر فعالیت دانشجویانش تمرکز درخواست دو دانشجو دکتری می کند اما در عمل دانشگاه تعداد ۵ یا بیشتر از دانشجویان ارشد و دکتری را به او میدهد. چراکه زمانی را که هیأت علمی میتواند برای دو دانشجوی تحت نظر خود صرف کند زمان استانداردی است اما برای پنج نفر نمیتواند زمان کافی در نظر بگیرد در نتیجه تقلب ، تخلف و عدم کیفیت حاصل کار می شود. از طرفی مدرک گرایی در فرهنگ ما تبدیل به یک آفت شده است به طوری که همه خانواده ها، دوستان و آشنایان افراد را فقط بامدرکی که دارد می سنجند یعنی اگر کسی مدرک دکتری داشته باشد در یک جمعی ارزش بالاتری نیز دارد از یک فردی که مدرک لیسانس دارد در حالی که ممکن است خروجی هایی که یک فرد لیسانس دارد از لحاظ فکری، ایده و کارهایی که انجام داده خیلی بالاتر از فردی باشد که مدرک دکتری دارد. ازطرفی وقتی روحیه تحقیق در شخص وجود ندارد و وارد دانشگاه می شود تا فقط مدرک بگیرد که نتیجه اش تقلب می شود درواقع انجام پایان نامه اش رو می سپارد به خیابان انقلاب که عموما بیش از ۲۰میلیون تومان هزینه می کنند.پس این موضوع را باید به صورت ریشه ای حل کرد، با نظارت انواع و اقسام سامانه ها این مقوله سرکوب می شود ولی از بین نمی رود همچنین موضوع ارتقای جایگاه شغلی چندان قابل قبول نیست زیرا هدف اصلی افراد مربوط به مدرک گرایی است چراکه خیلی از دانشگاه ها تنها یک ارتقای مدرک را می پذیرندالبته بیشتر افراد به دنبال کلمه اقای دکتر و یا خانم مهندس هستند.
- باید در برنامه های درسی مطالعاتی، پژوهش گنجانده شود
بختیاری: باید در برنامه های درسی مطالعاتی، پژوهش گنجانده شود یعنی دوره آموزشی ما دوره آموزشی توأم با پژوهش باشد. یک قسمت از عدم توانایی بعضی از دانشجویان در نوشتن پایان نامه و رساله می تواند مربوط به این است که آنها از ابتدای دوره دانشجویی دست به قلم نشده و قبلش تمرین پژوهش نداشته اند بنابراین شرط لازم ورود به عرصه پژوهش وجود یک آموزش مناسب است و تا جایی که فرد ذهنیت علمی پیدا نکرده و با تئوری های رشته خود آشنا نشده باشد طبیعتاً در ورود به پژوهش هم ورود جدی نخواهد داشت مثلا می گویند خیلی ها دیدند که سیب از درخت افتاد اما نیوتن و بودکه این خلاقیت را داشت که پدیده جاذبه را کشف کرد. بنابراین کنار عرصه آموزش باید عنصر خلاقیت و تخیل هم تقویت شود. در نتیجه ای می توان گرفت این است که در فعالیت های آموزشیو برنامه های درسی باید فعالیت های مطالعاتی و هدفمند گنجانده شود تا دانشجو قبل از پایان و نامه رساله تمایل پژوهشی داشته باشد. کار علمی یک چارچوبی دارد از مسأله شروع می شود و به فرضیه می رسد و بعد تجزیه و تحلیل و اسلوب علمی و منطق علمی که یک مقدار باید به آن بیشتر بها داده شود. بنابراین خلاقیت فردی کنار این انضباط جمعی باعث می شود که این پژوهش کامل باشد همچنین اگر وظایف استاد راهنما تبینن و تصریح شود حقیقتاً خیلی از مشکلات حل می شود وگرنه اگر برخورد قهری شود با این مؤسساتی که در انقلاب و غیره دارند پایان نامه می نویسد و در قانون هم تصویب شده که این کار جرم است باز هم مشکل بخاطر وجود مکان های زیر زمینی و فضای مجازی حل نخواهد شد.
- وقتی پژوهشی که مسأله محور نیست و یک مسأله واقعی را حل نمی کند قاعدتاً کسی هم حاضر نیست بابتش پول خرج کند
ضرغامی: وقتی پژوهشی که مسأله محور نیست و یک مسأله واقعی را حل نمی کند قاعدتاً کسی هم حاضر نیست بابتش پول خرج کند، چطور در خیلی از دانشگاه های مطرح خارجی میلیون ریالی و میلیون دلاری برای یک پژوهش هزینه می کنند اما در کشور ما وقتی یک پژوهش تعریف می شود کسی حاضر نیست یک میلیون یا دومیلیون برای این پژوهش ها پول خرج کند این ها درد های نظام پژوهشی کشور ما هست و این ها باعث می شود پدیده هایی مثل تقلب داشته باشیم زمانی که یک پژوهشگر متعهد نباشیم و نتیجه بی اهمیت باشد طبیعی است که در پژوهش خود تعهد را زیر پا بگذاریم و تقلب و عددسازی و کپی کنیم و این ها بنظرم به علت این نوع نگاه و ارزشی است که کشور ما نسبت به پژوهش قائل است. یک نکته از قوانین و مقررات نسبت به مدرک گرایی دارم، همیشه قانون فرهنگ ساز بوده و وقتی شما یک قانونی رامی گذارید که در کشور جاری می شود فرهنگ هم ایجاد می شود. سال ۸۶قانون مدیریت خدمات کشوری با یک تغییراتی مصوب شد، شما این قانون را بررسی کنید مدرک مساوی می شود با دریافت حقوق حتما خودتان هم دیدید که خیلی از افراد وارد یک سیستمی با مدرک دیپلم و شغل آبدارچی می شوند و بعد از مدتی این فرد فوق لیسانس هم می گیرد و بخاطر ارتقای مدرکش حقوقش هم افزایش پیدا می کند در حالی در آن شغل آبدارچی مدرک هیچ تاثیری در کیفیت و کارش ندارد وخیلی از مشاغل این شکلی است. در حالی که آن حقوق و مدرک باید متناسب باید جایگاه شغلی باشد نه متناسب با مدرک فرد،مثلا می گویند یک جایگاه شغلی هست که حقوق مزایاش این است حتی اگر شما با مدرک دکتری در این موقعیت شغلی بنشینید حداکثر مدرک مورد نیاز برای این شغل دیپلم یا لیسانس است که باز در کشورهای دیگر این مسأله خیلی مطرح است اما در کشور ما معنی دار نیست.
فارس: در حال حاضر چگونه مسیر و ریل گذاری تولید مقالات و پایان های دانشگاهی باید به چه سمت و سویی حرکت کند تا پاسخگویی گره های کور مشکلات جامعه باشد؟
صالحی عمران: در حال حاضر وزارت علوم آییننامه هدفمند کردن رسالهها و پایاننامهها را مطرح کرده است و در آییننامه تأکید شده است تعداد دانشجویی که دانشگاه میتواند به عنوان هیأت علمی پذیرش کند به خروجیها و میزان پایاننامه و رسالهها بستگی دارد که این کار اشتباه است نکته دوم این است که ما نباید وجود مقاله را بزرگ جلو بدهیم چرا که عضو هیأت علمی برای ارتقای رتبه خودش نیاز به مقاله دارد ناخودآگاه به دانشجوی تحتنظرش فشار میآورد تا مقالات مختلفی برای او بیاورد و در ادامه نیز دانشجو برای تهیه مقاله روی میآورد به تقلب و کپیپیست البته باید بگویم پژوهش همیشه نباید منجربه خروجی مشخصی شود؛ ممکن است تعداد زیادی از افراد بر روی یک موضوع به طور مصمم تحقیق کنند و نفر ششم بتواند کار علمی را به نتیجه برساند اما این نتیجه براساس فعالیتهای افراد قبلی انجام میشود. بنابراین وقتی فرد را تحت فشار میگذاریم که اگر ارتقای رتبه و پیشرفت میخواهید باید مقاله بدهید و راه دیگری برای این کار نمیگذاریم نتیجه منفی دارد این در حالی است که باید فشار بر روی این کارها کم کنیم و فرآیندهای دیگری را اضافه کنیم. به طوری که دانشجو و استاد بر مبنای استاندارد ابلاغ شده بتواند از مزایای آن بهرهمند شوند.
- اگر مؤسسات تولید پایاننامه در میدان انقلاب تقاضای حوزه صنعت را جوابگو باشد هیچگونه اشکالی در فعالیتهای آنها وجود ندارد
کلباسی: اگر پژوهشهای دانشگاهی را پژوهشمحور و تقاضا محور کنیم بسیاری از مشکلات در حوزههای مختلف اختصاصاً از تولید حل خواهد شد اما این تقاضا از کجا آمده است. تقاضا مربوط به بخشی از جامعه در حوزه صنعت است که اگر این تقاضا برایش راهی وجود داشته باشد و میدان انقلاب میتواند آن تقاضا را جوابگو باشد خیلی مطلوب است و هیچگونه اشکالی در فعالیتهای زیرزمینی مؤسسات تولید پایاننامه در میدان انقلاب وجود ندارد. در واقع اگر اتفاق بیفتد حداقل این است که مشکل یک صنعت را مؤسسات میدان انقلاب با یک تعرفه مشخص میتوانند برطرف کنند. اما موضوع اصلی این است که اگر تقاضا وجود داشته باشد صنعت مورد نظر محصولی را میخواهد که مشکلش حل بشود که این کار نیاز به ایده و خلاقیت دانشجو دارد که این عنصر در میدان انقلاب دیگر یافت نمیشود و اینجا است که شخص مجبور می شود از خلاقیت و توان خودش برای حل مشکل مورد تقاضا استفاده کند. بنابراین فعالیت مؤسسات زیرزمینی در میدان انقلاب آرام و آرام جمع خواهد شد پس در نتیجه با پلیس بازی و تعرفه گذاشتن تولید پایاننامههای کپی پیست مخالف هستم چرا که در این موارد راه فرار وجود دارد.
- باید قوانین به گونهای اجر شود که عضو هیأت علمی دانشگاه اگر کوتاهی در رسیدگی به پایاننامه یا رسالهای انجام دادند باید سلب امتیاز صورت گیرد
نقره کار: باید قوانین به گونهای اجر شود که عضو هیأت علمی دانشگاه اگر کوتاهی در رسیدگی به پایاننامه یا رسالهای انجام دادند باید سلب امتیاز صورت گیرد که این مسائل در قوانین وجود دارد اما به معنای واقعی باید اجرا شود در واقع باید بگویم اجرایی شدن قوانین هنوز به طور جدی اتفاق نیفتاده است یعنی کمیتههای اخلاق، دانشگاهها آنگونه که باید و شاید به صورت جدی به این مسئله قوانین ورود پیدا نکردهاند همچنین تقاضاهایی که از سمت صنعت میآید کاملاً جدی است اگر پروژه به یک استاد دانشگاه سپرده میشود صنعت برای آن پروژه یک فرد را به عنوان ناظر مدنظر میگیرد تا به طور مستمر در جلسات مختلف با استاد در ارتباط باشد و این موضوع باعث میشود دانشجو به خاطر فشاری که از سمت دانشگاه و صنعت بر رویش است تحقیقش به طور واقعی به نظر را برساند.
- باید افراد نخبه و علاقهمند به تحقیق را بپذیریم
بختیاری: ما دارای نخبگان خوبی هستیم به طور مثال در مقطع کارشناسی وقتی بررسی میکنیم میزان علاقه دانشجویان را با نیروهای خوبی روبهرو میشویم اما چه میشود وقتی دانشجوی با استعداد در مقطع ارشد انگیزهاش را از دست میدهد باید بگویم امکاناتی که در اختیار آن دانشجو اختیار میگیرد مهم است زیرا آن دانشجو باید بتواند ماکسیموم امکاناتی را که نیاز دارد در اختیارش قرار گیرد اما وقتی نباشد دانشجوی نخبه ما به مؤسسات خارجی روی میآورد و به عنوان بهترین دانشجو فعالیت میکند. اما اگر در دانشگاه بماند و فعالیت علمی کند تحت تأثیر افرادی که در کنار او هستند قرار میگیرد ودر نهایت او هم تبدیل میشد به یک فرد بیانگیزه نسبت به فعالیتهای علمی و پژوهشی. پس ما باید این تمایز را قائل باشیم و افراد نخبه و علاقهمند به تحقیق را بپذیریم و از ورود همه دانشجویان پرهیز کنیم و در نهایت با امکانات بیشتری که به دانشجوی علاقهمند میدهیم به پژوهشهای بهتر برسیم.
- دانشگاه وجود دارد که نیاز جامعه را برطرف کند
ضرغامی: اینکه چه پژوهشهایی را انجام دهیم و چگونه پژوهشی را دنبال کنیم که به سمت میدان انقلاب و کپی پیس نرود باید بگویم دانشگاه وجود دارد که نیاز جامعه را برطرف کند زیرا اعضای هیأت علمی استخدام دانشگاه نشدهاند که تنها سر کلاس حاضر شده و صرفاً به تدریس بپردازند بلکه اساتید آمدهاند که یک دانشجو را تربیت کنند که این دانشجو بتواند مشکلات جامعه را حل کند و به عنوان یک عنصر قوی به پیشرفت کشور خود کمک کند. در حال حاضر متأسفانه وظیفه همه ما این شده که برویم سر کلاسهای درس تدریس کرده و به کارهای علمی و پژوهشی دیگر خود نپردازیم. یعنی دانشجویی را نتوانستهایم به گونه ای پرورش دهیم که آنقدر سطح تواناییاش را بالا ببرد و اعتماد به نفسش را افزایش دهد تا به این نکته برسد که بگوید هر مشکلی را برطرف کند. در واقع اعتماد به نفس از سمت استاد به دانشجو منتقل نمیشود استاد وظیفه خودش را به معنای واقعی انجام نداده است.
- دانشگاه ها رویه یکسانی در استفاده از سامانه همانندجوی وزارت علوم ندارند
صحبت های تمامی نمایندگان دانشگاه های مختلف را شنیدیم اما در اینجا باید به نکاتی اشاره شود. وقتی مقالهای تولید میشود سامانههایی در دنیا وجود دارد که به بررسی مقاله پرداخته و میزان کیفیت آن را بررسی میکند اما سامانه همانندجوی وزارت علوم با وجود اینکه برای تشخیص میزان کپی پیس مقاله کمک کننده است اما حل کننده مشکلات موجود در افزایش کیفیت ارتقای پایاننامهها نخواهد بود. چرا که در استفاده از سامانه همانندجو یک رویه مشخصی در دانشگاهها وجود ندارد زیرا ممکن است یک دانشگاه بگوید از نظر من مقالات ما ۳۰ درصد تطابق دارد و تخلف است اما دانشگاه دیگری بگوید مقالات ما ۱۰ درصد تطابق تخلف علمی است.اما مشکل دوم این است خیلی مواقع عضو هیأت علمی "یوزر و پسورد" خود را در اختیار دانشجو قرار دهد تا دانشجو بتواند با استفاده از آن به تولید مقاله و برداشت مقالات بپردازد.اما مشکل سوم این است که راههایی برای دور زدن سامانه همانندجو وجود دارد. به طوری که برای فرار از مشخص شدن عیبیابی در یک مقاله دانشجو میآید طور مثال تمام کلمه «د» را به «ذ» تغییر میدهد و داور هم چیزی نمیگوید این در حالی است که وقتی فشاری با ایجاد یک سامانه به وجود میآید راه فرار آن نیز پیدا خواهد شد پس سامانه همانندجو هم نمیتواند به مشکل ریشهای کپیپیست و تقلب را در پایاننامه برطرف کند. البته وجود این سامانه لازم است اما مشکلات باید به صورت ریشهای حل شود. ما یک آییننامه تخلفات علمی داریم که توسط رئیس جمهور هم ابلاغ شده که این آییننامه باید جدی گرفته شود و توسط دانشگاهها بررسی دقیق شود در واقع رودربایستی باید کنار گذاشته شود. در واقع تفاوت عمده تخلفات ما این است که ما در ایران دانشجوی رساله ارائه میدهد و وقتی آن رساله تصویب شد دانشجو تا روز دفاع منتظر میماند.
نهایتاً قبل از روز دفاع یک پیشدفاع میگذارد و بعد در تاریخ مورد نظر به دفاع میپردازد. اما در روز دفاع بعد از ۵ سال اگر داور داخل جلسه بگوید این رساله را قبول ندارم زندگی دانشجو تحت تأثیر قرار میگیرد و هم حرمت استاد دانشگاه مورد نظرحفظ نمی شود و هم رودربایستیها مانع میشد که عضو هیأت علمی این کار را انجام دهد. ما باید نظارت دائم بر روی رساله و پایاننامه داشته باشیم یعنی اگر داوری برای رسالهای تعیین میشود از روز اول در تمام طول دوره گزارشات مختلف به داور داده شود داور نیز دانشجو را هدایت کند و اگر مسیر تحقیقات علمی، پایاننامه تغییر میکند داور دانشجو را هدایت کند زیرا در این روش داور پس از ۲ ماه میتواند به راحتی ایراد پایاننامه را بگیرد اما اگر این اتفاق در روز دفاع دانشجو انجام شود داور نظر واقعی خود را نمیگوید و معترض نمیشود. به طور در مثال در کشورهای خارجی مثل آمریکا جلسه دفاع یک جلسه کاملاً سوری است چرا که داوران و اساتید همه سؤالات را از دانشجوی خود پرسیدهاند و همه مسائل مربوط به پایاننامه یا رساله مطرح شده است و تنها در روز دفاع دانشجو به ارائه نظرات خود میپردازد و دیگر آن روز روزی نیست که رساله یا پایاننامه توسط اساتید مورد نقد یا مردود اعلام شود که متأسفانه این موضوع در دانشگاههای ما برعکس است.