خبرگزاری فارس- همدان؛ هرچند سالهاست که در کتاب فارسی اول دبستان خبری از آن شعر زیبا و باصفای «خوشا به حالت ای روستایی» نیست، اما این شعر همچنان پابرجاست و آه حسرت را از نهاد شهرنشینان بلند میکند، اگرچه امروز جنس آن دگرگون شده است. حسرتی که «جعفر ابراهیمی» در آن شعر یاد میکند به مزارع و درختان یکدست سبز با آن هوای پاک و اکسیژن ناب بازمیگیرد و حسرت این روزها به خاطر کارگاههای تولیدی رنگارنگ و واحدهای صنعتی سرپاست.
واحدها و کارگاههای کوچک و بزرگ خانگی و گاهی هم سولههای صنعتی تنور خانههای کاهگلی را روشن نگه داشتهاند و ساز بازگشت به موطن را کوک کردهاند؛ اهالی به خانه پدری بازگشتند، تا هر صبح همچون گذشتهها در دیار آبا و اجدادیشان سر کار بروند و با کوچههای قدیمی خاطره بازی کنند.
چندصباحی است که کار و بار روستاییان استان جلوهای از جهش تولید و موتور محرک اقتصاد کشور شده؛ درست در بحبوحه کمبود منابع آبی و هیاهوی زندگی شهری که این روزها سرخط اخبار است، زندگی در روستا به فرصت بدل شده است.
روستاهای دور و نزدیک علاوه بر حال و هوای «خوشا به حالت ای روستایی» ایجاد شغل و توسعه تولید را بر داشتههایشان اضافه کردند و پرچم تولید داخل از کیف و جوراب و لباس تا کفش و قبضه بازارهای صادراتی را برافراشتند.
روستاییان دقیقا در بستر روستای محروم روزهای گذشته و در کوران نبود شغل آستین بالا زدند و کمر همت بستند تا هر کدام چاه نفتی باشند برای ارزآوری، کار و تلاش و ظهور و بروز تولید داخل، گویی بیخبر از جنجالها در همان کوچه پس کوچههای تنگ و ترش و خانههای قدیمی و کاهگلی سورنای موفقیت نواختند.
آنها نه دل به شهرهای پرازدحام بستند و نه دست روی دست گذاشتند تا شاید مسؤولی یا مدیری از آنجا عبور کند و دست یاری به سوی اهالی دراز کند، امروز روستاها یاریگر تولید شدند و در جذب بازارهای صادراتی گوی رقابت را از شهرکهای عریض و طویل صنعتی ربودند.
بدون تردید اصل اقتصادی ساده کاهش قیمت تمام شده محصولات، رونق را دوباره به روستاها برمیگرداند، رونقی که کمکم با آب میرفت و حسرت گذشته را در درون انسانها پررنگ میکرد.
ینگیقلعه، روستایی با ۳۸۰ نفر جمعیت و ۱۲۰ خانوار از توابع شهرستان رزن یکی از همین روستاهاست، دو سالی میشود که در این منطقه یک واحد تولیدی برای جوانان روستا مأمن آرامش شده است. جوانانی که تا همین یکی دو سال گذشته به دنبال کار راهی مناطق حاشیهای تهران شده بودند و با دستمزدهای ناچیز زندگانی میگذراندند اما امروز با خیالی آسوده از آینده شغلی خود ازدواج و کاشانهای بنا کردهاند.
ینگیقلعه یکی از هزاران روستایی است که ناقوس اشتغال پایدار را به صدا درآورده تا جایی که میتوان گفت بیکاری در این روستا وجود ندارد، بدون شک احداث یک واحد تولیدی آن هم با جذب بازارهای صادراتی بر رونق و توسعه این روستا افزوده و چراغ راهی برای دیگر مناطق روستایی شده است.
بازگشت به خانه پدری به خاطر یک جفت کفش
دهیار روستای ینگیقلعه در این باره میگوید: در گذشته شغل اکثر اهالی دامداری بود و تعدادی از جوانان هم برای کسب درآمد به استانهای بزرگ مهاجرت میکردند، برخی هم بیکار بودند اما حال با احداث واحد تولیدی کفش افراد بیکار در این مجموعه مشغول به کار شدند.
مقصود شفیعی در ادامه به سرمایهگذاران بومی این واحد تولیدی اشاره میکند و میافزاید: اهالی روستا از وجود این واحد تولیدی منتفع میشوند به ویژه اینکه این کارخانه اشتغال و درآمد ایجاد کرده و باعث مهاجرت معکوس شده و جوانانی که در تهران کار میکردند به روستا برگشتند و در کنار قوم و خویش خود زندگی میکنند.
وی نتایج وجود این واحد تولیدی را افزایش درآمد اهالی و شناخته شدن روستا میخواند و یادآور میشود: با راهاندازی این واحد تولیدی، ینگیقلعه به عنوان روستای صنعتی بین شهرهای بزرگ شناخته شد و همین آمد و شدها رونق و توسعه را به ارمغان آورد.
دهیار ینگیقلعه اضافه میکند: بازدید مسؤولان استانی و گاها کشوری هم از برکات همین کارخانه است به طوری که رفت و آمد مدیران در نهایت منجر به بازگو شدن مشکلات روستا و حل و فصل آنها میشود.
وی از کشاورزی خرد در این روستا یاد میکند و میگوید: اراضی کوچک و خرد باعث شده کشاورزی در این روستا چشمگیر نباشد بنابراین احداث این واحد تولیدی در راستای افزایش درآمد و بهبود کیفیت زندگی اهالی تاثیرگذار بوده است.
روحیه صنعتی روستای ینگیقلعه
یکی از سرمایهگذاران این واحد تولیدی به همکاری خیلی خوب اهالی روستا برای احداث و راهاندازی این واحد اشاره میکند و میگوید: این کارخانه با یک میلیارد تومان تسهیلات اشتغال روستایی و در ۹۸ روز احداث شد و همه ابعاد کار از تولید، دوخت رویه کفش، بستهبندی و فروش در همین روستا انجام میگیرد.
بهرام مظفری از آغاز به کار این واحد تولیدی و اشتغالزایی ۱۲ نفره یاد میکند و متذکر میشود: با شروع کار پنج نفر از بومیان روستا را برای آموزش به تهران فرستادیم تا مهارت لازم را کسب کنند و به مرور زمان با توسعه تولید، ۴۳ نفر به صورت مستقیم، ۳۰ نفر در قالب مشاغل خانگی در منازل روستا و بیشتر از ۲۰ نفر هم به شکل غیر مستقیم مشغول به کار شدند.
وی تأکید میکند: با توجه به اعتباری که در دسترس داشتیم سود حاصل از فروش و تولید را در راستای تجهیز کارخانه صرف کردیم تا جایی که از ۱۲ ایستگاه تولید به ۶۴ ایستگاه رسیدیم به این معنی که طی دو سال این واحد تولیدی جهش خوبی در زمینه افزایش محصول داشت و این اتفاق تنها با سود فروش و تولیدات محصول رقم خورد.
این فعال اقتصادی با بیان اینکه در این واحد تولیدی کفشهای ورزشی و پیادهروی به صورت تزریق مستقیم تولید میشود ادامه میدهد: ۶۴ ایستگاه تولید، یعنی در هر چهار دقیقه دو جفت کفش در هر ایستگاه تولید شود پس روزانه با فعالیت تک شیفت ۳ هزار و ۴۰۰ کفش تولید میکنیم که بالغ بر ۹۰ درصد آن صادر میشود.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر هر چهار روز یکبار یک کانتینر کفش از روستا بارگیری و به مقاصد خارجی ارسال میشود بیان میکند: روزهای آغازین کار با ۱۲ ایستگاه تولید، ۱۵ روز یکبار محصول ارسال میشد اما با همکاری مجموعه تنپاک روز به روز تولید افزایش پیدا کرده و به زودی طرح توسعه کارخانه در دست اجرا قرار میگیرد.
مظفری از جذب بازارهای صادراتی در روزهای ابتدایی تولید یاد میکند و میافزاید: اولین تولیدات ما راهی کشورهایی چون عراق، عمان، افغانستان و بحرین شد و همچنان هم بر اساس نیازهای خارجی محصول تولید میکنیم.
وی دلیل عمده احداث این واحد تولیدی در بستر روستا را ایجاد اشتغال جوانان روستایی میداند و میگوید: تا پیش از این اغلب جوانان روستا به دنبال کار به حاشیه شهر تهران مهاجرت و با سختترین شرایط ممکن زندگی و درآمد کسب میکردند، مشاغلی که پایدار نبود و دشواریهای خاص خودش را داشت.
این تولیدکننده به حمایتهای مردم از کمک به ساخت سوله کارخانه تا همراهی این واحد اشاره میکند و ادامه میدهد: دغدغههای اهالی روستا همیشه مهاجرت جوانان بوده در حالی که با وجود این مجموعه مردان و زنان روستا مشغول به کار شدند و به جرأت میتوانم بگویم بیکاری در روستا نیست به طوری که در سال ۱۴۰۰ تعدادی زیادی از پرسنل به خاطر امنیت شغلی که این واحد تولیدی برای آنها ایجاد کرد، دست به تشکیل خانواده و ازدواج زدند.
وی یکی از راههای تحول روستاها و معیشت روستاییان را در گرو تولید داخل میداند و میافزاید: شاید باور این موضوع که هفتهای دو کانتینر از روستای ینگیقلعه شهرستان رزن محصول صادر میشود سخت باشد؛ ولی این اتفاق با همدلی بین اهالی روستا وسرمایهگذاران رخ داد.
مظفری به ارتباط گسترده اهالی روستا با تجار کشورهای همسایه اشاره میکند و یادآور میشود: تردد خودروهای سنگین صادراتی در این روستا و روستاهای مجاور منجر شده علاوه بر تولیدات ما محصولات محلی هم بین کشورهای همسایه جا باز کند و خواهان داشته باشد.
وی در ادامه به احیای بازارچههای محلی کوچک و حتی نانوایی در این روستا میپردازد و عنوان میکند: رفت و آمدها رونق هر چه بیشتر منطقه را پدید میآورند و این موضوع یعنی سرزندگی و تکاپو در روستاها.
بازگشت جوانی به روستای ینگیقلعه
یکی از دیگر سرمایهگذاران این واحد تولیدی همچون دیگر همکارانش بر ضرورت اشتغالزایی تأکید میکند و میافزاید: بزرگترین چالش روستاهای منطقه اشتغال است و چنانچه اقدامی برای رفع این موضوع انجام شود قطعاً ارزشمند است.
روح الله هوشمندی نبود اشتغال در روستاها را دلیل اصلی مهاجرت میداند و میگوید: اگر شغل پایدار باشد هیچکس دوری از خانواده و مشکلات زندگی بدون خانه و کاشانه را انتخاب نمیکند، تا پیش از احداث این واحد جوانی در روستای ما پیدا نمیشد همگی در شهرهای اطراف به دنبال کار بودند.
وی اضافه میکند: ایجاد یک واحد تولیدی که حداقل جوانان همین روستا مشغول به کار شوند جرقه ابتدایی این طرح بود بنابراین با بررسیهای انجام گرفته دست در دست هم با بهرهگیری از تسهیلات مشاغل روستایی این واحد راهاندازی شد و امروز بعد از دو سال تاثیرات آن در روستا ملموس است.
این فعال اقتصادی با بیان اینکه علاوه بر اهالی روستای ینگیقلعه از روستاهای دیگر هم امکان جذب نیروی کار فراهم است خاطرنشان میکند: در کنار پرسنل فعال در کارخانه چهار کارگاه خانگی هم ایجاد شده که رویه کفش میدوزند به این معنا که صفر تا صد تولید در این منطقه صورت میگیرد و نتیجه این تولید هم نصیب اهالی میشود.
وی در ادامه به فازهای توسعه این مجموعه اشاره میکند و میگوید: درصدد گسترش همهجانبه این تولید هستیم و چنانچه شرایط مهیا شود کارگاه تولید بند کفش یا تولید نوعی پارچه مخصوص را در دستور کار داریم.
بدین صورت یک واحد تولیدی، روستای ینگیقلعه را سرپا نگه داشت، تا زنان و مردانش در همان اتمسفر تنفس کنند، نیروی کار خود را برای آبادانی آن به کار گیرند و به حاشیهنشینی شهرهای بزرگ تن ندهند.
امروز روستا به همت اهالی و آغوش باز آنها از صنعت و تولید، نیروی جوانی و کار را در خود حفظ کرده و کانون خانواده را استوار نگاه داشته، خانوادهای که شاید در روستایی دیگر دو تکه شده و یا در حاشیه شهرهای دیگر به نفس نفس افتاده در این روستا قوام یافته و هر روز گسترده میشود.
متولیان این واحد تولیدی با اطمینان خاطر به جوانان از شغل و تشکیل خانواده افتخار میکنند و آن را از دستاوردهای خود میدانند؛ اتفاقی که صدالبته افتخار هم دارد.
بدون تردید روستاها شریانهای تنفسی هر جامعهای هستند و بار تولید را در هر حال بر دوش میکشند، تولیدی که هر روز به یک شکل متبلور میشود، روزی در قالب غذا و امروز به شکل کفش یا پوشاک. ینگیقلعه توانسته از مرزهای ایران فراتر رود و در کشورهای همسایه جای پایی برای خود درست کند، جای پایی که تنِ پاک روستا را به ارمغان خواهد آورد.
حالا اهالی هر روز صبح یک جفت کفش به پا میکنند و از میان کوچه پس کوچههای آشنای دوران کودکی، آهنگ کار مینوازند تا موسیقی جانبخش کار و فعالیت را چون پدرانشان در روستا طنینانداز کنند.
انتهای پیام/89033/ ق