به گزارش روز دوشنبه ایرنا، امروز واشنگتن و بروکسل نه نزدیک به هم که در یک جبهه در برابر روسیه قرار گرفته اند. این در حالی است که اروپا پیشتر از این نزدیکی متحمل آسیبهایی شده است. تا آنجا که برخی از رهبران کشورهای اروپایی بر اهمیت حفظ استقلال بروکسل تاکید کرده بودند. آنگلا مرکل صدر اعظم وقت آلمان در سال ۹۶ گفته بود: زمانی که ما میتوانستیم خود را به طورکامل به دیگران بسپاریم به پایان رسیده و ما اروپاییها باید سرنوشتمان را واقعاً در دست خودمان بگیریم.
یک سال بعد از آن «امانوئل ماکرون» طرح تشکیل ارتش مستقل اروپایی را در زمانی که شکافهای میان کشورهای دو سوی آتلانتیک بیش از هر زمان دیگری آشکار شد، ارائه کرد.
وی در سال ۹۷ با تاکید بر اینکه اروپا باید به وسیله راهکاری حقیقی بدون وابستگی به آمریکا از خود دفاع کند، گفته بود: ما اگر در زمینه تشکیل ارتش واقعی اروپایی تصمیم نگیریم، نمیتوانیم از اروپاییها دفاع کنیم.
اروپا در سالهای گذشته و همزمان با ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» در آمریکا در مورد استقلال سیاستها از این کشور، جدی تر شده بود.
پیشینه
پس از جنگ جهانی دوم وظیفه اداره اروپا بر طبق مصوبات کنفرانس یالتا به اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا واگذار شد و نقشی حاشیه ای نیز برای انگلستان و فرانسه در نظر گرفته شد. همین امر ایجاد ارتش مستقل اروپایی را به یکی از آرمان های قاره سبز بدل کرد. کشورهای اروپایی پس از جنگ جهانی دوم به سمت ایجاد نهادهای مستقل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مانند شورای اروپایی، شورای اتحادیه اروپایی، کمیسیون اروپا، دادگاه اروپا، پارلمان اروپا، بانک مرکزی اروپا و دیوان محاسبات، پیش رفتند، اما همواره زیر سایه سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) باقی ماند. این در حالی بود که رئیس جمهوری سابق آمریکا بارها از کشورهای اروپایی به دلیل اختصاص بودجه اندک در زمینه دفاعی انتقاد کرده بود.
در سالهای حضور ترامپ در کاخ سفید تصمیمگیریهای ناگهانی و اقدامات یکجانبه وی در خروج از توافقهای بینالمللی بیش از پیش زنگ هشدار سیاستهای هم سو با آمریکا را برای اتحادیه اروپا به صدا در آورد. البته که در سال های پیش از آن نیز اروپا و آمریکا اختلافاتی داشتند که مساله تعرفه فولاد یکی از آن ها بود.
نگاهی به تاریخ روابط آمریکا و اروپا نشان میدهد که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اروپا دیگر اولویتی برای آمریکا نبود. این مساله نه در دوره ترامپ که در دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» رئیس جمهوری اسبق آمریکا و سیاستهای «هیلاری کلینتون» به عنوان وزیر امور خارجه و نگاه ویژه آمریکا به شرق و آسیا آغاز شد.
اهمیت موضوع
ترامپ ادامه دهنده سیاستی شد که عملا نشان داد اروپا دیگر هیچ اولویتی برای آمریکا ندارد و عملا فعال درجه دوم سیاستهای این کشور محسوب میشود.
دولت آمریکا در دوره ریاست دونالد ترامپ دردسرهای زیادی برای اروپایی ها ایجاد کرد؛ خروج از پیمان های متعدد بین المللی که پیمان آب و هوایی پاریس و توافق هسته ای گروه ۱+۵ با ایران فقط بخشی از آنها بود. ترامپ همچنین فشار زیادی بر اروپایی ها برای تامین هزینه های سنگین ناتو وارد کرد. رفتارهای واشنگتن با اروپایی ها در سال های سکونت ترامپ در کاخ سفید بگونه ای بود که اتحادیه اروپا گرایشی بیش از پیش به سمت چین پیدا کرد.
اگر بگوییم دولت های اروپایی هر روز برای بسته شدن دفتر ریاست ترامپ لحظه شماری می کردند، سخن به گزاف نگفته ایم.
ترامپ بارها نارضایتی خود را از میزان واردات تولیدات اروپایی با اصرار بر طرح اخذ مالیات عنوان کرده بود. اما خروج یک جانبه از توافقهایی که طرف های اروپایی به زعم خود نقش مهمی را در آن ایفا می کردند، اقدامی عملی دیگری در نمایش این تغییر رویکرد بود.
ترامپ رکورددار خروج از توافق های بین المللی چون «پیمان تجاری اقیانوس آرام»، «پیمان مهاجرتی سازمان ملل»، توافق اقلیمی «پاریس»، «پیمان آسمانهای باز» و «سازمان جهانی بهداشت»، با خروج یک جانبه از «برجام»، اروپا را از دسترسی به بازار ایران محروم کرد. البته خروج ترامپ از کاخ سفید هم پایان ماجرا نبود. اختلاف فرانسه با آمریکا بر سر توافق «آکوس» نمونه آشکاری است که پس از دوران ریاست جمهوری ترامپ اتفاق افتاد. در جریان این توافق میان استرالیا و آمریکا، کانبرا قرارداد چند ده میلیاردی خرید زیردریایی از فرانسه را لغو کرد تا در یک توافق تازه امنیتی با آمریکا فناوری ساخت زیردریاییهایی با نیروی محرکه اتمی را دریافت کند. این مساله به چالشی مهم در روابط فرانسه- آمریکا و استرالیا تبدیل شد.
مکرون در واکنش به اقدام آمریکا گفت: اروپا بایستی سادهلوحی را کنار گذاشته و ظرفیتهای نظامی خودش را برای دفاع از این قاره ایجاد کند.
وی همچنین از فرصت استفاده کرد و خواستار استقلال اروپا از آمریکا در بحبوحه تمرکز واشنگتن به سمت چین و منطقه هند و اقیانوسیه شد.
فرانسه همچنین پس از ماه ها رایزنی موفق شد تا توجه اتحادیه اروپا را به آسیا جلب کند و به تازگی در رقابت با آمریکا نشستی را با وزرای امور خارجه ۳۰ کشور آسیا و اقیانوسیه ترتیب دهد.
ارزیابی
هر بار در کنار مطرح شدن مساله استقلال اروپا از سیاستهای واشنگتن، نیمنگاه قاره سبز به روسیه و چین هم مطرح شده است. امروز جنگ در اوکراین اروپا را در حالی در جبهه واشنگتن و مقابل مسکو قرار داده است که با وجود اقداماتی که در ۱۵ سال گذشته برای کاهش وابستگی خود به نفت و گاز روسیه به اجرا گذشته، اما در عمل موفقیت چندانی نداشته است. سال گذشته اروپا ۹۲ میلیارد متر مکعب گاز مایع وارد کرد که روسیه سهمی ۲۰ درصدی در آن داشت.
از سوی دیگر، نگاهی به سیاستهای واشنگتن که اندک اندک اروپا را از جایگاه شریک نخست و اولویت برنامههای خود کنار می گذارد در کنار احتمال بازگشت به قدرت دونالد ترامپ، "ترامپ های دیگر" و یا چهره افراطی تر دیگری که ارزشی برای توافقهای جهانی قائل نیست، آینده این هم پیمانی افراطی را در هاله ای از ابهام فرو می برد.