در این رابطه از کارشناسان حوزه بورس پرسیدیم که اولا این اتفاق را نشانه چه موضوعی میدانند و دوم اینکه آیا توجه سهامداران به سهمهای کوچک و متوسط را میتوان نشانه مثبتی برای بهبود شرایط بورس در نظر گرفت؟ آنها در کنار توضیح چرایی این اتفاق و دلیل اقبال سهامداران به سهمهای کوچک و ذکر دلایل و علتهای این اتفاق، همچنان از تاثیر انتظار برای احیای برجام روی بهبود عملکرد بورس صحبت میکنند. البته برخی از آنها معتقدند که در بدترین شرایط هم خیلی از سهمها بازهم ارزندگی خود را دارند، با اینحال واردنشدن شوک به بازار را عامل مهمی برای ادامه این حرکت میدانند. حرکتی که معتقدند میتواند پایانی برای رکود بورس و بهمرور بهبود شرایط در سهمهای بزرگ باشد.
مهدی رضایتی، کارشناس حوزه بورس: یکی از دلایل اقبال سهامداران به سهمهای کوچک و متوسط، فاندامنتال است. سهمهای کوچکتر بازار ریزش بیشتری داشتهاند و وضعیت بهتری در این زمینه بهخاطر افتهای شدیدتر دارند، اما نمادهای بزرگتر بازار به دلیل حمایتها، نقدشوندگیها و شفافیتها، میزان افتشان نسبت به نمادهای کوچک کمتر بوده است. حرکت راحتتر قیمتی در این نمادها و اینکه پول زیادی در بازار وجود ندارد هم از دیگر دلایل این اتفاق است. مساله این است که حرکت قیمتی در نمادهای کوچک و متوسط بهتر اتفاق میافتد. در کل این روند تا به اینجا حرکتی هیجانی نبوده، البته از لحاظ تاریخی هم همینطور بوده است. بازار همیشه با نمادهای کوچکتر حرکت میکرده و بعد سراغ نمادهای بزرگتر میرفته است. بهبود نمادهای کوچک میتواند پایان رکود بازار باشد و در مرحله بعد از این موضوع، تغییر روند و احتمالا روندهای صعودی را در بازار شاهد باشیم. این اتفاق به این شرط است که شوک جدیدی به بازار داده نشود، چون بازار خودش را وفق داده است که توافق صورت بگیرد، اما اگر این اتفاق نیفتد یا دامنه جنگ گستردهتر شود، امکان دارد شوکهایی به بازار وارد شود و این پیشبینی را زیر سوال ببرد اما اگر اتفاقی نیفتد و شوکی در کار نباشد، وضعیت فعلی میتواند نمایانگر روند پایان نزول در بورس باشد.
میثم ابوالقاسمی، کارشناس بورس: یکی از دلایل اقبال سهامداران به سهمهای کوچک و متوسط این میتواند باشد که در حقیقت فعالان حقیقی بازار، سرمایه خود را از بازار بهطور کامل خارج نکردهاند، یعنی با وجود اینکه خروج پول از بازار داشتهایم اما منابعی از پولها همچنان در بازار حضور دارند و با توجه به حجم کم منابع، ترجیحشان این است که روی سهمهایی سرمایهگذاری کنند که زودتر بازدهی دارند. این اتفاق اما امیدوارکننده است. در دورهها و روندهای قبلی هم مشاهده کردهایم که حرکت بازار و ایجاد روند مثبت از سهمهای کوچک شروع میشود. البته با توجه به استقبال عموم مردم، روی سهمهای بزرگ این اتفاق میافتد اما کمبود پول و همچنین عرضههایی که حقوقیها و در حقیقت نهادهای دولتی انجام میدهند، این موضوع سرمایهگذاران حقیقی را منع میکند که به سمت سهمهای بزرگ و شرکتهای بزرگ نروند. در حقیقت بیشتر بحث سفتهبازی روی سهمها و نوساناتی که روی سهمها ایجاد میکنند است که باعث گردش پول در بازار میشود که در سهمهای بزرگ این اتفاق نمیافتد. بحث دیگر این است که نمیشود بهطور قطعی استنباط کرد که دوره رکود بورس تمامشده است، اما با توجه به افت ارزشی سهمها در هفده-هجدهماه گذشته خیلی از سهمها به قیمتهای ارزندهای رسیدهاند. همچنین شرایط به گونهای است که سرمایهگذاران حقیقی واقف به ارزش سهمها هستند ولی با توجه به ارزش بازار روندی شکل نمیگیرد و چشماندازی هم پیشرو ندارند، برای همین به سمت سهمهای کوچک میروند. البته وجود ابهامهای متعدد در فضای کشور هم عامل دیگر است که یکی از این ابهامات مساله برجام است، اما در کنار آن، بودجه سال۱۴۰۱ هم است که هنوز بهطور کامل شفاف نشده که به چه صورت میخواهد باشد. نرخ ارز که وابسته به سیاستهای خارجی کشورمان است هم از دیگر ابهامات در فضای اقتصادی کشور است. در مجموع تمام این مسائل روی این پیشبینیها تاثیرگذار است، اما با این حال معتقدم که در بدترین شرایط هم خیلی از سهمها بازهم روی این قیمتها ارزنده هستند.
مصطفی محبیمجد، کارشناس حوزه بورس: پول در بازار نیست و فعالهای بازار سرمایه سهمهای ارزنده را تفکیک میکنند، برای همین هم هست که سهمهای کوچکتر مورد اقبال سهامداران قرار گرفتهاند. برای مثال، در حالحاضر سرمایهگذاری آتیهدماوند
۳۵۰۰ میلیاردتومان است و سهمی کوچک حساب میشود. P/ E آن هم چهار است. سهم مشابه آن، فولادمبارکه است که P/ E آن هم چهار است و ارزش بازار نزدیک به ۲۵۰ تا ۳۰۰هزارمیلیارد است، اما فعالان بازار کوچکترها را گزینه مناسبتری میدانند؛ چون زودتر امکان کسب بازدهی را برای سهامداران فراهم میکند، اما این اتفاق یعنی رویآوردن سهامداران به خرید سهمهای کوچک و متوسط را در صورتی اتفاق خوبی میدانم که این جریان باعث شود که پول وارد بازار شود و ارزش معاملات بالا برود و البته همینطور مدتی ثابت بماند. به این نکته هم باید اشاره کنم که در حال نزدیکشدن به نوزدهمین ماه ریزش بورس هستیم. حالا هیجانات تخلیهشده اما در مقابل بلاتکلیفی بابت مذاکرات هستهای است که در حوزه بورس و میان سهامداران و سرمایهگذاران دیده میشود. اگر این بلاتکلیفی زودتر رفع شود، وضعیت متغیرهای اقتصاد کلان روشن میشود و وضعیت روندها مشخص میشود، اما همچنان با یک روند بهشدت صعودی فاصله داریم. برای همین هم زودتر از یک سال تا یک سال و نیم این اتفاق نمیافتد اما در یک سالپیشرو سهمهای برجامی میتوانند بیشترین بازدهی را بدهند.